تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/24
وحید زادمجید
دانشکده منابع طبیعی / گروه شیلات
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی خصوصیات زیست شناسی تولیدمثل و رژیم غذایی سیاه ماهی ((Capoeta gracilis در دریاچه سد سنگ سیاه دهگلان، استان کردستان
1400سیاه ماهی (Capoeta gracilis) یکی از ماهیان بومی اقتصادی ایران می باشد و در ترکیب جمعیتی ماهیان دریاچه سنگ سیاه کردستان (با ظرفیت mc2 33 و مساحتHa 429) وجود دارد. برای مطالعه تولیدمثل این ماهی به مدت یک سال (خرداد 1398 تا اردیبهشت 1399) بصورت ماهانه با استفاده از تور گوشگیر نمونه برداری انجام گرفت و در مجموع 198 قطعه سیاه ماهی در اوزان مختلف صید گردید. ماهیان صید شده در آزمایشگاه زیست سنجی، جنسیت، مراحل بلوغ، شاخص رشد گناد(GSI) و قطر تخمک ها در مراحل مختلف بلوغ جنسی مورد مطالعه قرار گرفت. ماهیان صید شده در گروه های سنی +0 تا +5 سال قرار داشت. که بیشترین فراوانی آن در گروه سنی 3 با حدود 1/59 درصد و کم ترین آن درگروه سنی 5 با حدود 3 درصد در هر دو جنس مشاهده گردید. نسبت جنسی ماهیان صید شده 5/1 به 1 (ماده به نر) و طول کل نرها از 3/12 تا 38 سانتی متر (میانگین 1/2 ± 3/29 سانتی متر) و طول کل ماده ها از 3/2 تا 6/36 سانتی متر (میانگین 3/2 ± 32 سانتی متر) مشاهده شد. همچنین میانگین وزن کل نرها و ماده ها به ترتیب 9/50 ± 6/284 و 3/79 ± 2/378 گرم بود. رابطه طول کل_وزن بدن برای ماهیان ماده y = 9E-05x2/64، (R2=0/78) و برای ماهیان نر y = 0/0007x2/28، (R2=0/78) بدست آمد. همچنین بررسی تغییرات شاخص رسیدگی جنسی (GSI) برای جنس ماده از 1/1 تا 7/31 (با میانگین 3/8± 5/6) و برای جنس نر از 6/0 تا 47/39 (با میانگین 11± 8/4) متغییر بود و در هردو جنس در تیرماه دارای بیشترین میزان GSI بودند. میانگین طول نسبی روده در این گونه 29/1 + 8/6 محاسبه شد که بیانگر رژیم غذایی گیاه خواری (فیتوپلانکتون یا پریفیتون) می باشد. میانگین درصد معده های خالی در کل دوره 7/11 برآورد گردید که نشان می دهد این گونه نسبتاً پرخور می باشد. همچنین بیش ترین میزان میانگین شاخص معدی در فصل بهار برآورد شد. کلیه آیتم های غذایی شناسایی شده در دستگاه گوارش این ماهی از گیاهان تک سلولی پریفیتونی بود. از میان آیتم های غذایی شناسایی شده، جنس های پریفیتونی Cocconeis sp، Cymbella sp، Diatoma sp، Gomphonema sp، Melosira sp، Nitzschia sp، Synedra sp وNavicula sp به عنوان غذای اصلی، جنس های Cyclotella sp، Pediastrum sp، Stephanodiscus sp، Cymatopleura sp، Gyrosigma sp، Gloeotrichia sp وSpirulina sp به عنوان غذای اتفاقی و آیتم های Amphora sp، Chlorella sp، Cosmarium sp، Ocillatoria sp، Rhabdoderma sp و Scenedesmus sp به عنوان غذای فرعی مصرف شده بود. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که تیر ماه اوج رسیدگی جنسی سیاه ماهی Capoeta gracilis بوده و تولیدمثل این گونه بصورت یکبار در سال و از اردیبهشت تا تیرماه انجام می شود. بررسی عادات غذایی C. gracilis نشان داد که این ماهی دارای رژیم غذایی فیتوپلانکتون خواری می باشد.
-
بررسی کیفیت سلول های جنسی اولین نسل تولیدی سیاه ماهی خالدار Capoetta trutta در طی فصل تولیدمثل
1398با افزایش رشد جمعیت و نیاز به پروتئین و همچنین دخالت انسان در طبیعت، باعث ایجاد تاثیرات منفی بر روی ذخایر گونه های مختلف ماهی می شوند که برای اعمال مدیریت صحیح باید در جهت بازسازی ذخایر طبیعی و تکثیر مصنوعی برای تامین پروتئین لازم اقدام نماییم. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت سلول های جنسی و استفاده از تزریق هورمون Ovaprim در اولین نسل تولیدی سیاه ماهی خالدار (F1) در شرایط آزمایشگاهی در طی فصل تولیدمثل می باشد. در این تحقیق از مولدین 3 ساله نسل اول سیاه ماهی خالدار(F1) که در آزمایشگاه دانشگاه کردستان- دانشکده منابع طبیعی نگهداری شدند، به عنوان جمعیت مورد نظر در بهار 1398 مورد آزمایش قرار گرفتند. در مرحله اول هدف بررسی وضعیت رسیدگی جنسی مولدین نر و ماده F1 و مقایسه آنها با مولدین وحشی هم سن بود. همچنین نمونه های بافتی گناد نیز جهت ارزیابی تکامل سلول های جنسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم آزمایش به منظور بررسی پاسخ ماهیان مولدین نر به تزریق هورمون Ovaprimو اسپرم ریزی، ماهیان به 2 تیمار شاهد و تزریق هورمونی تقسیم شدند. گروه F1 دارای طول کل بیشتری نسبت به ماهیان گروه وحشی بودند ولی از لحاظ وزن کل اختلافی نداشتند. حجم اسپرم بین 2 گروه F1 و مولدین وحشی اختلاف معناداری نداشت ولی تزریق Ovaprim باعث افزایش حجم اسپرم در مولدین F1 گردید. طول دوره حرکت اسپرم و اسپرم متحرک بین گروه های آزمایشی اختلافی نشان نداد. درصد اسپرماتوکریت در مولدین وحشی نسبت به F1 بالاتر بود. درصورتی که شاخص گنادوسوماتیک در مولدین F1 نسبت به مولدین وحشی بالاتر بود. همچنین در این تحقیق تراکم بالای سلول های اسپرماتوزوآ در گناد مولدین F1 نشان دهنده بلوغ جنسی در شرایط آزمایشگاهی می باشد. در حالی که مولدین ماده قادر به بلوغ جنسی در شرایط آزمایشگاهی نبودند و اکثراً رشد گناد در مرحله زرده سازی متوقف شد.
-
مطالعه شاخص های تولیدمثلی و تغذیه ای ماهی گارا ( Garra rufa ) در بخشی از حوضه رودخانه قشلاق سنندج
1398جنس گارا ( Garra ) از خانواده کپورماهیان ( Cyprinidae ) از آفریقا تا جنوب شرقی آسیا پراکنش دارد. این جنس دارای 146 گونه است که از بین آن ها 7 گونه در آب های داخلی ایران گزارش شده است. با توجه به اینکه اطلاعات زیست شناختی از این گونه بسیار محدود می باشد، لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی زیست شناسی تولیدمثل و تغذیه این گونه Garra rufa (Heckel, 1843) در رودخانه قشلاق سنندج صورت گرفت. بدین منظور سه ایستگاه در طول رودخانه تعیین گردید که ایستگاه های یک (امروله) و دو (هیدرومتری) در بالادست سد و ایستگاه سه (روستای ننله) در پایین دست سد قبل از گاورود تعیین شدند. نمونه برداری بصورت فصلی در طی مدت یک سال از بهار 1397 تا زمستان 1397 به کمک الکتروشوکر انجام گرفت و در مجموع 79 قطعه ماهی گارا صید گردید. ماهیان صید شده در گروه های سنی +1 تا +3 سال قرار داشته که بیش ترین فراوانی آن در گروه سنی +2 با حدود 5/47 درصد و کم ترین آن در گروه سنی +3 با حدود 5/20 درصد در هر دو جنس مشاهده گردید. رابطه طول کل - وزن بدن برای ماهیان ایستگاه یک (امروله)، آلومتریک منفی و در ایستگاه دو (هیدرومتری)، ایزومتریک بدست آمد. پارامتر حداکثر طول احتمالی بر اساس معادله رشد وون برتالانفی در مجموع کل جمعیت ماهیان صید شده معادل 43/432 میلی متر تعیین گردید. نتایج حاصل از بررسی شاخص های تولیدمثلی (هم آوری مطلق و شاخص گنادوسوماتیک) مشخص کرد که فصل تخم ریزی دکتر ماهی در رودخانه قشلاق سنندج از اواخر خرداد ماه تا اواخر تیر ماه بوده است. جهت تعیین عادات غذایی، 40 نمونه از گونه Garra rufa مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین طول نسبی روده در این گونه 25/2 ± 22/8 محاسبه شد که بیانگر رژیم گیاه خواری می باشد. میزان شاخص فاکتور وضعیت 23/0 ± 35/1، و میانگین درصد معده های خالی در کل دوره 10% برآورد گردید که نشان می دهد این گونه نسبتاً پرخور می باشد. همچنین بیش ترین میزان میانگین شاخص معدی در فصل تابستان برآورد شد. کلیه آیتم های غذایی شناسایی شده در دستگاه گوارش این ماهی از گیاهان تک سلولی پریفیتونی بود. از میان آیتم های غذایی شناسایی شده، جنس های پریفیتونی Cocconeis sp، Cymbella sp، Diatoma sp، Gomphonema sp، Melosira sp، Nitzschia sp، Synedra sp و Navicula sp به عنوان غذای اصلی، جنس های Cyclotella sp، Pediastrum sp، Stephanodiscus sp، Cymatopleura sp، Gyrosigma sp، Gloeotrichia sp وSpirulina sp به عنوان غذای اتفاقی و آیتم های Amphora sp، Chlorella sp، Cosmarium sp، Ocillatoria sp، Rhabdoderma sp و Scenedesmus sp به عنوان غذای فرعی مصرف شده بود. بررسی عادات غذایی و آیتم های غذایی شناسایی شده در دستگاه گوارش این ماهی نشان داد که این ماهی دارای رژیم غذایی گیاهخواری و به شکل اختصاصی پریفیتون خواری می باشد. در مجموع برآورد شاخص های غذایی، وضعیت تغذیه ای مناسبی را برای این ماهی در رودخانه قشلاق سنندج نشان داد.
-
بررسی امکان انجماد اسپرم مولدین نر وحشی سیاه ماهی فلس ریز (Capoeta damascina, Valenciennes, 1842)
1397آلودگی منابع آبی، احداث سدها و صید بی رویه، جمعیت بسیاری از گونه های با ارزش ماهیان را مورد تهدید قرار داده است. از این رو به منظور بازسازی و حفظ ذخایر ژنتیکی این گونه ها، ارائه راهکار مناسب برای ذخیره سازی طولانی مدت سلول های جنسی (مانند اسپرم) یک روش مهم برای حفظ اطلاعات ژنتیکی و تسهیل تولیدمثل مصنوعی است. در پژوهش حاضر امکان انجماد اسپرم مولدین وحشی سیاه ماهی فلس ریز (Capoeta damascina) بررسی و کیفیت اسپرم های یخ زدایی شده (دفریز شده) از طریق ارزیابی پارامترهای کیفی اسپرم (تحرک اسپرم)، موفقیت لقاح و کیفیت لاروهای تولیدی مورد مطالعه قرار گرفته است. القاء اسپرم ریزی مولدین وحشی صید شده (15 قطعه مولد نر) در فصل بهار از طریق تزریق هورمون sGnRHa صورت گرفت و پس از بررسی کیفیت اسپرم ها، اسپرم های واجد تحرک بالای 80 درصد جهت فرایند انجماد مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور انجماد، از رقیق کننده HBSS و سه محافظت کننده دی متیل سولفوکسید (DMSO)، متانول (Meth) و پروپیلن گلیکول (PG) با دو غلظت 5% و 10% و در 3 تکرار استفاده شد. پس از انجام تست سمیت با استفاده از محافظت کننده های مختلف، به منظور فرایند انجماد، اسپرم ها در پایوت های 5/0 میلی لیتری بارگیری شده و پس از قرارگیری در معرض بخار نیتروژن مایع (بر اساس ارتفاع از سطح نیتروژن مایع)، برای ذخیره سازی طولانی مدت در نیتروژن مایع غوطه ور شدند. تست سمیت محافظت کننده ها نشان داد که غلظت 10 درصد محافظت کننده به منظور انجماد اسپرم سیاه ماهی فلس ریز سمیت بالایی دارد و تحرک اسپرم بلافاصله پس از مخلوط کردن با محافظت کننده ها کاهش معنی داری نشان داد. پس از گذشت یک هفته از انجماد، یخ زدایی شدن اسپرم ها در حمام آب گرم با دمای 40 درجه سانتی گراد برای مدت 13 ثانیه صورت گرفت و پارامترهای کیفی اسپرم (طول دوره تحرک و درصد اسپرم های متحرک) ارزیابی شد. تحرک اسپرم در 2 گروه DMSO و PG با غلظت 10% برابر صفر بود. در طول دوره تحرک اسپرم در تیمارهای DMSO-5%، PG-5%، Meth-5% و Meth-10% اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0p). بیشترین میزان درصد تحرک اسپرم و همچنین درصد لقاح در گروه Meth-5% مشاهده شد. بالاترین درصد تفریخ مربوط به دو گروه DMSO-5% و Meth-10% بود. درصد لاروهای نرمال در Meth-5% و PG-5% بیشتر از سایر گروه ها بود. انجماد اسپرم تاثیر منفی بر درصد بازماندگی و رشد لاروها نداشت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که محافظت کننده های Meth-5% و PG-5% به دلیل ایجاد بالاترین درصد لاروهای نرمال، جهت انجماد اسپرم سیاه ماهی فلس ریز مناسب ترین می باشند.
-
بررسی امکان القای اسپرمیشن در مولدین وحشی نر سیاه ماهی فلس ریز 1842 Valenciennes, Capoeta damascina, با استفاده از هورمون های سنتتیک در شرایط اسارت
1396افزایش جمعیت و نیاز به پروتئین انسانی از یک طرف، ساخت سدها و آلوده شدن رودخانه ها از طرفی دیگر جمعیت بسیاری از گونه های ماهی را تهدید می کند. در نتیجه اقدامات مختلفی از جمله تکثیر مصنوعی به منظور تامین پروتئین انسانی و بازسازی ذخایر گونه ها ی مختلف ماهیان در حال انجام است. در پژوهش حاضر امکان القای اسپرمیشن در مولدین نر وحشی سیاه ماهی فلس ریز (Capoeta damascina) با استفاده از تزریق هورمون های Ovaprim و HCG در شرایط اسارت مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور جمعیتی از مولدین از رودخانه قشلاق سنندج در طی فصل تولیدمثل طبیعی (خرداد و تیر ماه 1396) جمع آوری، از لحاظ ظاهری بررسی و مولدین عمدتا 3 ساله سالم و دارای رسیدگی کامل جنسی انتخاب شدند. سپس پارامتر های ظاهری شامل طول کل و وزن کل برای هر مولد اندازه گیری شد. در مرحله بعد مولدین در سه گروه کاملا تصادفی توزیع و سه تیمار (30 عدد مولد در هر تیمار) شامل تزریق 25/0 میلی لیتر هورمون Ovaprim و 1000 واحد (IU) هورمون HCG به ازای کیلوگرم وزن بدن برای هر تیمار به همراه گروه شاهد (تزریق با سرم فیزیولوژی) هر کدام در 3 تکرار اعمال شد. سپس به منظور اندازه گیری پارامترهای کیفی اسپرم، اسپرم گیری و خون گیری از ماهیان شاهد و مورد آزمایش انجام شد. نمونه برداری جهت اندازه گیری پارامترهای کیفی اسپرم در زمان های صفر (اولین نمونه برداری)، 12، 24 و 48 ساعت پس از تزریق هورمون های Ovaprim، HCG و سرم فیزیولوژی انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در طول کل و وزن کل مولدین وجود نداشت. بررسی پارامترهای کیفی اسپرم نشان داد که حجم اسپرم 12 ساعت پس از تزریق Ovaprim به طور معنی داری نسبت به گروه های HCG و شاهد افزایش یافت (05/0P≤) و این افزایش تا 48 ساعت پس از تزریق ادامه داشت. تزریق هر دو هورمون Ovaprim و HCG سبب افزایش شاخص تراکم اسپرم در زمان-های 12، 24 و 48 ساعت پس از تزریق نسبت به گروه شاهد شد (05/0P≤). همچنین اسپرماتوکریت در گروه HCG در زمان های 24 و 48 ساعت افزایش یافت. اما تفاوت معنی داری در طول دوره ی حرکت اسپرم بین گروه های آزمایشی در زمان های مختلف وجود نداشت. درصد اسپرم های متحرک در زمان های 12، 24 و 48 ساعت پس از تزریق HCG به طور معنی-داری کاهش یافت (05/0P≤). همزمان با افزایش حجم اسپرم، سطح استروئیدهای جنسی تستوسترون ((T و دی ه
-
بررسی تاثیر کاشت هورمون sGnRHa بر عملکرد تولیدمثلی مولدین نر وحشی پرورش یافته ی سیاه ماهی خال دار Capoetta trutta
1396هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کاشت هورمون sGnRHa بر عملکرد تولیدمثلی مولدین نر وحشی پرورش یافته ی سیاه ماهی خال دار، به منظور بررسی امکان القای تولید مثل آن در شرایط اسارت است. به این منظور ماهیان در فصل تولیدمثل طبیعی (بهار 1395) از رودخانه های استان کردستان صید شدند. مولدین3 ساله به لحاظ ظاهری بررسی و جمعیت سالم و فاقد ناهنجاری های ظاهری و کاملاً رسیده به لحاظ جنسی (تشخیص مولدین بالغ با استفاده از برجستگی های روی بدن و خروج مایع شیری از منفذ تناسلی صورت گرفت) انتخاب شدند. طول کل و استاندارد، وزن کل و سن ماهیان تعیین شد. مولدین به مدت 12 ماه در آزمایشگاه نگهداری و تغذیه شدند. در فصل تولیدمثل طبیعی (بهار 1396) و در دمای 21 درجه سانتی گراد مولدین به سه تیمار (16 عدد مولد در هر تیمار) تقسیم شدند. تیمار اول، شاهد: فقط تزریق با سرم فیزیولوژی صورت گرفت (به میزان 25/0 میلی لیتر به ازای کیلوگرم وزن بدن)، تیمار دوم: تزریق Ovaprim (به میزان 25/0 میلی لیتر sGnRHa به ازای کیلوگرم وزن بدن) انجام شد و تیمار سوم: sGnRHa در پلت هایی با نسبت های مناسبی از پودر کلسترول و سلولز ترکیب و تحت عنوان سیستم رسانش پایدار در عضلات ناحیه ی پشتی مولدین کاشت گردید. در ادامه 24 ساعت پس از گذشت تزریق و 7 روز پس از گذشت کاشت هورمون از مولدین اسپرم گیری و خون گیری به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که حجم و طول دوره ی تحرک اسپرم، در گروه تحت تزریق و کاشت با sGnRHa دارای افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد بود (05/0>P). درصد اسپرم های متحرک بین گروه های آزمایشی تغییر معنی داری نداشت (05/0P). سطح 11-KT بین سه گروه آزمایشی تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0
-
مقایسه زیست شناسی تولیدمثلی جنس نر سیاه ماهی فلس ریز ( Capoeta damscina) و سیاه ماهی خالدار (Capoeta trutta) در طی فصل تولیدمثل
1396در تحقیق حاضر مولدین سیاه ماهی فلس ریز (Capoeta damascina) و سیاه ماهی خال دار (Capoeta trutta) از رودخانه قشلاق سنندج در طی فصل تولیدمثل (خرداد و تیرماه) جمع آوری شد. ماهیان جمع آوری شده از لحاظ ظاهری بررسی و جمعیت سالم و فاقد هر گونه زخم، ناهنجاری های ظاهری و کاملاً رسیده (به لحاظ رسیدگی جنسی) عمدتاً سه ساله انتخاب گردید (تعیین سن ماهیان در آزمایشگاه و به روش فلس خوانی صورت گرفت). تشخیص مولدین نر بالغ از روی برجستگی بر روی بدن و خروج مایع شیری از منفذ تناسلی آنها مشخص گردید. سپس پارامترهایی از قبیل طول کل و وزن کل هر ماهی مولد اندازه گیری شد. و برای اندازه گیری پارامترهای کیفی اسپرم مثل حجم اسپرم، طول دوره تحرک، تراکم، اسپرماتوکریت، پی اچ و اسمولالیته پلاسمای سمینال و سنجش استروئیدهای جنسی از قبیل تستوسترون، دی هیدروکسی پروژسترون و 11- کتوتستوسترون از هر دو گروه مولدین سیاه ماهی فلس ریز و سیاه ماهی خال دار اسپرم گیری و خون گیری انجام شد، به منظور مقایسه وضعیت رسیدگی مولدین سه ساله سیاه ماهی فلس ریز و سیاه ماهی خال دار بافت بیضه نیز مورد بافت شناسی قرار گرفت. طول کل و وزن کل در مولدین نر سیاه ماهی فلس ریز سه ساله به طور معناداری بالاتر از مولدین نر گروه سیاه ماهی خال-دار 3 ساله بود (05/0 P<). حجم اسپرم، تراکم اسپرم و اسپرماتوکریت در مولدین سیاه ماهی خال دار بطور معنا داری بالاتر از مولدین سیاه ماهی فلس ریز قرار داشت (05/0 P<). طول دوره حرکت اسپرم، درصد اسپرم های متحرک در مولدین سیاه ماهی فلس ریز بیشتر بود (05/0 P<). پی اچ و اسمولالیته پلاسمای سمینال در مولدین سیاه ماهی خال دار پایین تر از مولدین سیاه ماهی فلس ریز قرار داشت (05/0 P<). سطح استروئیدهای جنسی تستوسترون و دی هیدروکسی پروژسترون در مولدین سیاه ماهی خال دار بیشتر از مولدین سیاه ماهی فلس ریز بود (05/0 P<) ولی سطح 11- کتوتستوسترون سزم خون در بین مولدین هر دو گروه فاقد اختلاف معنی دار بود (05/0 P>). مطالعات بافت شناسی در هر دو گروه مولدین نشان داد که وجود سلول های اسپرماتوزوآ در مجاری لومن نشان دهنده شروع مرحله اسپرمیشن در هر دو گروه ماهیان است ولی پراکنش بالای سلول های اسپرماتوزوآ در مجاری لومن مولدین سیاه ماهی خال دار نسبت به مولدین سیاه ماهی فلس ریز حاکی از فعال بودن بیشتر بیضه از لحاظ تولید اسپرم در طی فصل
-
بررسی اثر محافظتی پروآنتوسیانیدین های عصاره هسته انگور بر آسیب اکسیداتیو گناد ماهی نر سیچلاید گورخری Amatitlania nigrofasciata
1396تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر محافظتی پروآنتوسیانیدین های عصاره هسته انگور بر آسیب اکسیداتیو در گناد ماهی نر سیچلاید گورخری در شرایط آزمایشگاهی صورت پذیرفت. این آزمایش به مدت سی روز با چهار تیمار آزمایشی شامل: تیمار شاهد، تیمار مالاتیون (0.1 میلی گرم بر لیتر آب آکواریوم)، تیمار پروآنتوسیانیدین (400 میلی گرم بر کیلوگرم جیره) و تیمار پروآنتوسیانیدین (400 میلی گرم بر کیلوگرم جیره) + مالاتیون (0.1 میلی گرم بر لیتر آب آکواریوم) اجرا شد. در پایان دوره آزمایش خصوصیات رشد، تعداد اسپرم در واحد وزن بیضه، کیفیت لقاح اسپرم ماهیان تحت تیمار با تخمک ماهیان تیمار نشده، میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در عصاره بافت بیضه و کبد اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که پروآنتوسیانیدین بر بسیاری از پارامترهای رشد، تعداد اسپرم در واحد وزن بافت بیضه و شاخص گنادوسوماتیک سیچلاید گورخری نر تاثیر معنی داری نداشته است (0.05 > P). اما با توجه به ویژگی های بافت شناسی، قطر لومن در بافت بیضه ماهیان تیمار مالاتیون نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری را نشان دادند (0.05 < P). فعالیت آنزیم کاتالاز در بافت های بیضه و کبد ماهیان تفاوت معنی داری را بین تیمارهای مورد استفاده نشان نداده است (0.05 > P). اما میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در عصاره بافت کبد و در گروه مالاتیون به طور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافته است و فعالیت این آنزیم در عصاره بافت بیضه و در گروه پروآنتوسیانیدین به طور معنی داری بیش از سایر گروه های آزمایشی می باشد (0.05 < P). همچنین بیشترین میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در بافت کبد، در گروه پروآنتوسیانیدین و حداکثر میزان فعالیت این آنزیم در بافت بیضه، در گروه پروآنتوسیانیدین + مالاتیون تعیین گردید. نتایج کیفیت لقاح تفاوت معنی داری را بین تیمارهای آزمایشی نشان نداد (0.05 > P). با این وجود درصد بازماندگی لاروها بعد از یک ماه پرورش، در تیمار پروآنتوسیانیدین در مقایسه با سایر تیمارها به طور نسبی بیشتر و درصد اشکال بد شکل کمتر می باشد. همچنین میزان رشد لاروها در تیمار حاصل از لقاح اسپرم ماهیان تحت |روآنتوسیانیدین بیشتر از سایر گروه های آزمایشی بود (0.05 < P). نتایج نشان داد که استفاده از پروآنتوسیانید
-
اثرات دیازینون و مالاتیون بر استروییدزایی، فراسنجه های خونی و کیفیت گامت در مولدین نر ماهی قرمز(Carassius auratus)
1395در این تحقیق ابتدا اثرات سمیت حاد سوم کشاورزی دیازینون (امولسیون 60%) و مالاتیون (57%) روی مولدین نر ماهی قرمز تعیین گردید. به همین منظور آزمایشات تشخیص سمیت در 5 تیمار و 2 تکرار با 5 عدد ماهی در هر تکرار در مخازن فایبر گلاس انجام گرفت. پس از تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار پروبیت مقدار LC50 طی 24، 48، 72 و 96 ساعت، میزان حداکثر غلظت مجاز و درجه سمیت مشخص شدند. سپس 5 تیمار با 3 تکرار تشکیل گردیدتعیین و ماهیان مولد قرمز نر به مدت 7 ماه تحت تاثیر غلظت های فوق قرار گرفتند. سپس تاثیر سموم آن بر میزان تستسترون، پروتئین کل، گلوکز خون، آلکالین فسفاتاز (ALP)، آسپارات آمینو ترانسفاز (AST)، آلانین ترانسفراز و پارامترهای خون شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که ماهیانی که تحت غلظت های بالای سموم دیازینون و مالاتیون هستندبودند، میزان آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین ترانسفراز ((ALT و آسپارات آمینوترانسفراز (AST) سرم خون بطور معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود. همچنین تستسترونتستوسترون، توتال پروتئین و گلوکز سرم خون نیز در گروه شاهد بالاترین میزان را داشت (05/0>P). پارامترهای خون شناسی در میان گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری داشت، بطوری که بیشترین میزان هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول قرمز و گلبول سفید در گروه شاهد مشاهده شد. میزان MCV، MCHو MCHC نیز در بین تیمارها تفاوت معنی داری داشت (05/0P<). وزن کل بدن، وزن گناد، وزن کبد و شاخص گناد و سوماتیک در میان تیمارهای آزمایشی معنی دار نبود (05/0> P). ماهیانی که تحت تاثیر سم با غلظت 1/0 % دیازینون بودند، بالاترین میزان شاخص هپاتوسوماتیک را داشتند (05/0P<). نتایج بررسی های آسیب شناسی نشان داد که سموم دیازینون و مالاتیون اثرات مخربی بر بافت های کبد و گناد داشته است و سبب بروز تغییراتی از جمله نکروز بافتی و عدم رسیدگی جنسی در ماهیان مولد نر شدند.
-
اثربکارگیری هورمونLHRHa به روش های پلت کلسترولی، EVAc و تزریق برکارایی تولیدمثل مولدین ماده ماهی قرمز(Carassius auratus, Linnaeus 1758) طی تکثیر خارج از فصل
1395سیستم رسانش پایدار ( GnRH-delivery-systems) در ماهیان پرورشی و وحشی سبب افزایش سطوح LH˓همزمانی در اوولاسیون˓ بلوغ نهایی˓ وتیلوژنین و اسپرمیشن شده است. در این تحقیق اثرات بکارگیری هورمون LHRHa به روشهای مختلف بر روی تکثیر خارج از فصل ماهی قرمز به عنوان یک گونه مدل کپور ماهیان انجام شدبررسی شد. بدین منظور مولدین ماهی قرمز به 4 تیمار شامل: تیمار شاهد (سرم فیزیولوژی 7/0 درصد)، تیمار تزریق LHRHa)100 میکروگرم در هر کیلوگرم وزن بدن هورمون LHRHa همراه با 40 میلی گرم در کیلوگرم متوکلوپرماید، تیمار EVAcحاوی 20 میکروگرم در هر کیلوگرم هورمون LHRHa همراه با 40 میلی گرم در کیلوگرم متوکلوپرماید و تیمار پلت کلسترولی حاوی 20 میکروگرم در کیلوگرم LHRHa همراه با 40 میلی گرم در کیلوگرم متوکلوپرماید گروه بندی شدند. در مرحله اول تحقیق سازگاری و قرار گرفتن ماهیان در کمون سرمایی˓ مرحله دوم افزایش دما و رسیدن به دمای 22 درجه و در مرحله سوم تزریق و ایمپلنت ماهیان با تیمارهای آزمایشی صورت گرفت. طول دوره تحرک اسپرم بطور معنی داری بین تیمارهای مختلف، تفاوت معنی داری داشت و در تیمار EVAc نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (05/0≥P). بالاترین درصد اسپرماتوکریت در تیمارهای EVAc و تزریق LHRHa مشاهده شد (05/0≥P). ایمپلنت EVAc بطور معنی داری سبب افزایش حجم اسپرم دهی در مقایسه با سایر تیمارها در طی 21 روز بعد از تیمار شد (05/0≥P). تراکم اسپرم در بین تیمارها تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشت (05/0≤P) ولیکن مقدار آن در تیمار پلت کلسترولی بیشتر از سایر تیمارها بود. بین pH مایع سمینال در تیمارهای مختلف و گروه شاهد (تزریق سرم فیزیولوژی) تفاوت معنی داری مشاهده شد به طوری که در تیمار EVAc بیشتر از سایر تیمارها بود و پایین ترین میزان در تیمار شاهد مشاهده شد(05/0≥P). شاخص گنادوسوماتیک ماهی نر در طی دوره اسپرمیشن در تیمار EVAc بیشتر از سایر تیمارها بود. این شاخص در ماهی نر، 7 و 14 روز پس از اسپرم ریزی در تیمار شاهد بیشتر از سایر تیمارها و 21 روز پس از اسپرم ریزی در تیمار پلت کلسترولی بیشتر از سایر تیمارها بود. بالاترین میزان هماوری کاری در تیمار EVAc وجود داشت و تفاوت معنی داری با سایر تیمارها داشت (0.05≥P).هماوری نسبی مولدین ماده در تیمار EVAc بیشتر از سایر تیمارها بود. درصد لقاح در بین تیمارهایEVAc و تزریق LHRHaدر
-
تاثیر فیتواستروژن جنستئین بر عملکرد تولید مثلی مولدین ماهی قرمز ( Carassius auratus, Linneaus 1758)
1395هدف از این بررسی تعیین تاثیر جنستئین و هورمون 17بتا استرادیول (E2) بر ساختار فیزیولوژی تولیدمثل ماهی قرمز (Carassius auratus) در طول مرحله پیش از تخم ریزی بود. ماهیان قرمز نر و ماده بالغ با غلظت های 10 میکروگرم بر گرم وزن بدن هورمون 17بتا استرادیول (E2)، 5 میکروگرم بر گرم وزن بدن جنستئین (G5) و 50 میکروگرم بر گرم وزن بدن جنستئین (G50)، 10 میکروگرم بر گرم وزن بدن روغن ذرت + DMSO (شاهد)، یک روز در میان به مدت 10 روز قبل از تخم ریزی تحت تزریق قرار گرفتند. اختلال در ظرفیت تولیدمثلی ماهیان از طریق اندازه گیری شاخص های کیفیت تخمک و اسپرم، بررسی بافت-شناسی گناد، زنده مانی لارو، شاخص های بیوشیمیایی، آنزیمی و استروئیدهای جنسی سرم خون تعیین گردید. در ماهیان نر، شاخص گنادوسوماتیک و حجم سمن در تیمارهای E2 و جنستئین (G5 و G50) کاهش یافت در حالی که کاهش در تراکم اسپرم و اسپرماتوکریت تنها در تیمارهای E2 و G50 رخ داد (05/0P ). در ماهیان ماده، جنستئین باعث کاهش شاخص گنادوسوماتیک شد اما در میزان هم آوری و قطر تخمک تاثیرگذار نبود. بررسی بافت شناسی بیضه نشان داد که E2 و جنستئین، ظرفیت تولیدمثلی ماهیان را با تخریب فرآیند اسپرماتوژنزیز مهار می کنند در حالیکه بررسی بافت شناسی گناد ماهیان ماده اختلاف معنی داری را نشان نداد. جنستئین (G5 و G50) میزان لقاح و بازماندگی لاروی در روز ششم پس از تخم گشایی را کاهش داد (05/0P ). تیمارهای E2 و G50 میزان تستوسترون (T) و E2 سرم خون ماهیان نر و ماده را کاهش دادند (05/0P ). سطح تستوسترون سرم خون ماهیان ماده نیز در تیمار G5 کاهش یافت. افزایش در شاخص های بیوشیمیایی (فسفر، کلسترول، تریگلیسرید) سرم خون در تیمارهای E2 و G50 و کاهش در سطح شاخص های آنزیمی (ALT و AST) سرم خون در تیمارهای جنستئین و E2 (به جز سطح AST سرم خون در تیمار G5 مولدین نر) مشاهده شد. (05/0P˂). همچنین سطح آنزیم (ALP) سرم خون مولدین ماده در تیمارهای (G5، G50 و E2) و مولدین نر در تیمار (G50) افزایش معنی داری را نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0P ). این یافته ها نشان می دهد که جنستئین می تواند بر تولید مثل ماهی قرمز بخصوص در جنس نر تاثیری منفی بگذارد. همچنین مطالعه حاضر براین نکته تاکید دارد که وجود غلظت های بالای جنستئین در جیره های غذایی ممکن است باعث اختلال در توسعه گنادی ماهیان شود.
-
بررسی شاخص های تولیدمثلی جنس نر ماهی سفید دریای خزر (Rutilus kutum) در رودخانه قشلاق سنندج
1394تحقیق حاضر به منظور بررسی شاخص های تولید مثلی جنس نر ماهی سفید دریای خزر (Rutilus kutum) ساکن در رودخانه قشلاق سنندج و اینکه تغییر زیستگاه چه اثراتی بر شاخص های تولید مثلی جنس نر داشته است در طی ماه های فروردین- اردیبهشت 1394 صورت پذیرفت. بدین منظور 20 عدد مولد نر با میانگین سن 1/2 سال با تور پرتابی سالیک صید گردید. پارامترهای زیستی اسپرم از قبیل حجم، طول دوره تحرک، تراکم، اسپرماتوکریت، شاخص رشدگناد وسوماتیک، pH و اسمولاریته اندازه گیری و مقادیر آنها به ترتیب شامل 16/0±41/2سی سی، 07/1±46/42 ثانیه، 24/2±31/17 میلیون سلول در هر میلی لیتر، 34/2±8/40٪، 31/0±71/5، 02/0±8/7 و 87/4±1/282 بود. همچنین ترکیبات یونی، آلی و آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلکالین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP)، استروئیدهای جنسی تستوسترون و دی هیدروکسی پروژسترون هم اندازه گیری گردید. مقادیر ترکیبات یونی پلاسمای منی نشان داد که یون های سدیم (87/190میلی اکی والان/ لیتر)، کلراید (60/124میلی اکی والان/لیتر) و پتاسیم (34/28 میلی اکی والان /لیتر) یون های غالب پلاسمای سمینال ماهی سفید رودخانه قشلاق سنندج بودند. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد سن بر روی حجم اسپرم (05/0P< 618/0=2R (. تری گلیسرید بر تراکم (05/0P< . 347/0=2R) و اسمولاریته (05/0 P< 471/0=2R) اثر مثبت معناداری داشت. در رابطه با ارتباط آنزیم ها با شاخص های زیستی اسپرم بین طول دوره تحرک اسپرم با AST رابطه معکوس بسیار معناداری وجود داشت (01/0 P< 69/0=2R) و ALT بر اسمولاریته اثر منفی (01/0 P< 602/0=2R) و ALP بر اسمولاریته اثر مثبت داشت (05/0 P< 5/0=2R). تصاویر بافت گناد هم نشان داد به علت حضور غالب اسپرماتوزوآ گناد در مرحله اسپرمیشن قرار داشت. نتایج این تحقیق نشان داد که تغییر زیستگاه اثر سوئی بر توان تولید مثلی مولدین نر ماهی سفید رودخانه قشلاق سنندج نداشته است.
-
مطالعه زیست شناسی تولیدمثل ماهی سفید رودخانه ای Squalius cephalus (Linnaeus 1758) در رودخانه ای در رودخانه قشلاق سنندج
1394به منظور تعیین زیست شناسی تولید مثل ماهی سفید رودخانه ایSqualius cephalus (Linnaeus 1758) در رودخانه قشلاق سنندج دو ایستگاه در بخش های بالا دست (نایسر) و پایین دست (سواریان) رودخانه انتخاب و در طی چهار فصل و در شش مرحله نمونه برداری از هر دو ایستگاه طی آبان 1393 تا تیر ماه 1394 انجام و تعداد280 قطعه ماهی سفید رودخانه ای صید گردید. نسبت جنسی نر به ماده در کل رودخانه قشلاق یک به 03/1 تعیین گردید. ماهیان صید شده در گروه های سنی +0 تا +5 سال قرار داشته که بیشترین فراوانی آن در گروه سنی+3 با حدود 51 درصد و کمترین فراوانی آن در گروه سنی+5 با کمتر از یک درصد (75/0) در هر دو جنس مشاهده گردید. ضریب چاقی(k) در جنس نر 53/1و در جنس ماده 55/1 بدست آمد. رابطه طول چنگالی – وزن بدن برای ماهیان ایستگاه نایسر آلومتریک منفی و در ایستگاه سواریان ایزومتریک بدست آمد. پارامتر حداکثر طول احتمالی بر اساس معادله رشد وون برتالانفی در جنس های نر و ماده ماهی سفید رودخانه ای به ترتیب معادل 2/28 و 5/35 سانتی متر تعیین گردید. بررسی شاخص گنادوسوماتیک در هر دو جنس نر و ماده نشان داد که مقدار این شاخص در فصل بهار و در کل رودخانه قشلاق به طور معنی دار از سایر فصول بیشتر می باشد. هم چنین بر اساس مقادیر متوسط هم آوری مطلق (611±8884)، هماوری نسبی (173)، غلظت کلسیم سرمی و دامنه قطر تخمک (231/0 تا 330/1 میلی متر) بدست آمده، اوج رسیدگی جنسی این گونه در رودخانه قشلاق سنندج اردیبهشت ماه تعیین گردید. متوسط طول در 50% رسیدگی جنسی برای جنس نر5/9 سانتی متر و برای جنس ماده4/11 سانتی متر در کل رودخانه قشلاق برآورد گردید. مقایسه وضعیت رشد و تولید مثل ماهی سفید رودخانه ای در دو ایستگاه نایسر و سواریان نشان دهنده وجود تفاوت هایی در شاخص های مورد بررسی مربوطه در این دو ایستگاه است. بطوریکه ماهیان ایستگاه نایسر دارای شاخص های تولید مثلی بالاتر و ماهیان ایستگاه سواریان دارای شاخص های رشد بالاتر می باشند. به نظر وجود تفاوت های محیطی، از جمله شرایط دمایی و ورود فاضلاب شهر سنندج به درون رودخانه قشلاق درمحل ایستگاه سواریان، می توانند از جمله دلایل تفاوت در شاخص های رشد و تولید مثل جمعیت های مورد بررسی در دو ایستگاه باشند.
-
بررسی اثرات استرس تراکم بر شاخص های رشد، بازماندگی و کیفیت گنادی ماهی قرمز Carassius auratus
1392این تحقیق به منظور بررسی اثر استرس تراکم در 4 سطح (6، 9، 12 و 15 ماهی در هر آکواریوم با حجم 76 لیتر) روی شاخص های رشد (افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، فاکتور وضعیت)، ضریب تبدیل غذایی، نرخ بازماندگی و کیفیت گنادی ماهی قرمز (Carassius auratus) صورت گرفت. خصوصیات زیست سنجی ماهیان شامل طول کل (سانتی متر)، وزن (گرم)، نرخ رشد (گرم)، نرخ رشد ویژه (گرم/ روز) و ضریب تبدیل غذایی هر دو هفته به مدت 5 ماه تعیین شدند و سپس تا فصل بهار جهت تکثیر نگهداری شدند. ماهی قرمز با متوسط وزن 5/3 گرم به ترتیب در چهار تیمار 6، 9، 12 و 15 ماهی در هر آکواریوم با اعمال 3 تکرار برای هر تیمار تقسیم بندی شدند. بعد از پایان دوره ی 5 ماهه آزمایش، متوسط وزن ماهیان در هر تیمار به ترتیب 61/2±59/22، 32/0±98/19، 47/1±33/18 و 30/0±2/15 گرم ثبت گردید. با افزایش تراکم ماهی قرمز، شاخص های رشد شامل: وزن ثانویه، افزایش وزن و نرخ رشد ویژه اختلاف معنی داری نشان دادند (05/0>P)، اما ضریب تبدیل غذایی و فاکتور وضعیت اختلاف معنی داری نشان ندادند (05/0P) اما روی طول دوره تحرک اسپرم، درصد تحرک اسپرم و حجم اسپرم تاثیر معنی داری نداشت (05/0
P). درصد لقاح بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>P) اما درصد تفریخ بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0
P). از طرفی، اختلاف معنی داری در مقدار گلوکز خون بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد (05/0