Faculty Profile

فرزاد ویسی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/06/29

فرزاد ویسی

دانشکده منابع طبیعی / گروه ژئومورفولوژی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تحلیل وضعیت و شناسایی پیشران های موثر بر عملکرد اقتصاد محور مدیریت محلی روستایی(مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان مریوان)
    1403
    دهیاران به عنوان مدیران محلی، می توانند نقش غیرقابل انکای در حل یکی از اصلی‎ترین معضلات توسعه روستایی کشور در ارتباط با تحول و توسعه اقتصادی روستاها داشته باشند. در همین راستا و به منظور سنجش وضعیت عملکرد اقتصاد محور دهیاران روستایی منطقه محروم و مرزی شهرستان مریوان، پژوهش حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی و با ماهیتی کمی- کیفی مبتنی بر گردآوری داده ها در بخش نظری با بهره گیری از منابع اسنادی و در بخش میدانی مبتنی بر ابزارهای پیمایش میدانی، انجام پذیرفته است. به منظور شناسایی کلید ی ترین عوامل موثر بر عملکرد اقتصاد محور دهیاران، تیم دلفی پژوهش به روش هدفمند از میان دهیاران، مسئولین توسعه ای، متخصصان علمی و آگاهان روستایی تشکیل گردید. تجزیه و تحلیل یافته های حاصله از مصاحبه های نیمه ساختارمند به روش کیفی در ابتدا با تکنیک کدگذاری باز و سپس، تبدیل به پرسشنامه و تایید و تعمیم موانع شناسایی شده با آزمون استنباطی تحلیل عاملی، نشان داد که 64 عامل یا بازدارنده در قالب چهار عامل اصلی ضعف در برنامه ریزی، سیاستگذاری،اجرا، نظارت و پایش بر فرآیند توسعه در عرصه مدیریتی توسعه ای و فضای نامناسب کسب و کار در سطح روستاهای شهرستان مریوان در راستای تحول اقتصادی؛ سطح نازل ظرفیت های مرم محلی و تسلط خرده فرهنگ دهقانی؛ سطح نازل توسعه ظرفیتی دهیاران و عدم تامین پایدار منابع مالی در زمینه حمایت، پشتیبانی و تحول اقتصادی به عنوان کلیدی ترین عوامل بر عملکرد نامناسب اقتصاد محور دهیاران در نواحی روستایی شهرستان مریوان اثرگذار هستند.
  2. تحلیل وضعیت و شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری حامی فقرا در نواحی هدف توسعه گردشگری روستایی(مطالعه موردی: نواحی روستایی پیرامون تالاب زریوار(
    1403
    توسعه گردشگری حامی فقرا به عنوان رویکردی پذیرفته شده در مدیریت گردشگری مقاصد روستایی، نیازمند شناسایی علل و عوامل موثر بر توسعه آن در میان فقرای روستایی مقصد می باشد. پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی-تحلیلی، با ماهیتی کیفی و مبتنی بر گردآوری داده ها در بخش نظری با منابع اسنادی و پیمایشی از میان گروه دلفی یا متخصصان بوده با این اهداف در نواحی روستایی محور تالاب زریوار به عنوان یکی از مقاصد مهم توسعه گردشگری روستایی استان کردستان، به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش در راستای تشکیل گروه دلفی مبتنی بر متخصصان علمی، آگاهان محلی، دهیاران روستاها، فعالان عرصه گردشگری و مسئولین توسعه ای منطقه بودند که با روش هدفمند انتخاب گردیدند. در بخش اول با بهره گیری از مصاحبه های باز با اعضای گروه دلفی و تجزیه و تحلیل آنها با تکنیک تئوری بنیادی، مهمترین؛ عوامل موثر بر توسعه گردشگری حامی فقرا در سطح منطقه شناسایی و سپس با توجه به تعدد عوامل و محدودیت منابع و نیاز به سیاستگذاری مداخله ای موثر، سعی گردید که به روش تحلیل اثرات متقاطع و تکنیک دلفی، پیشران ها یا کلیدی ترین عوامل، شناسایی گردند. یافته های پژوهش در ابتدا، نشان دادند که 60 مانع یا چالش در قالب مولفه هایی، همچون: ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی(هر دو عرصه گردشگری و توسعه اقتصادی روستایی)؛ نامناسب بودن محیط کسب و کار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف امکانات رفاهی، اقامتی و خدماتی؛ ضعف اطلاع‎رسانی، آموزش و تبلیغات؛ کمبود سرمایه؛ ضعف‌های اجتماعی-فرهنگی و نارسایی‎های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران؛ بر توسعه گردشگری حامی فقرا رد سطح منطقه اثرگذار بوده و از میان آنها 29 پیشران را به عنوان کلیدی ترین عوامل موثر بر توسعه گردشگری فقرا تعیین گردید. عدم دیدگاه سیستمی در مدیریت گردشگری تالاب زریوار و نادیده شدن فقرا در جریان توسعه و سیاستگذاری توسعه منطقه و ناآگاهی مسئولین از نیازهای ویژه فقرا جهت خروج از تله فقر و تقلیل گرایی تعریف فقر به فقر درآمدی، مهمترین؛ پیشران ها بودند.
  3. بررسی رابطه گردشگری با سلامت اجتماعی روستائیان (مطالعه موردی: منطقه اورامانات شهرستان سروآباد)
    1402
    دستیابی به سطح مطلوب سلامت اجتماعی به عنوان سازه ای چندوجهی که برآیندی از سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنین در جوامع است به عنوان یکی از آمال و آرزوهای سیاستگذاران توسعه ای به ویژه در نواحی روستایی محروم آسیب پذیر، مبدل شده است. در این میان با توجه به آثار غیرقابل انکار گردشگری در تغییرات سطح کیفیت زندگی ساکنین؛ توسعه این فعالیت در نواحی روستایی به عنوان فعالیتی که وابسته به توانمندی های درونی و بهره گیری از فرصت های بیرونی است؛ می تواند تاثیرات شگرفی را در ارتباط با ارتقای سطح سلامت اجتماعی مقاصد گردشگری روستایی داشته باشد. در این ارتباط نیز، پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارزیابی وضعیت اثرگذاری توسعه گردشگری بر تغییرات شاخص های سلامت اجتماعی ساکنین در منطقه پرطرفدار گردشگری روستایی کشور، یعنی؛ منطقه اورامان شهرستان سروآباد انجام گرفته است. جمع آوری داده ها به روش توصیفی- تحلیلی و در بخش نظری بر مبنای منابع اسنادی و در بخش میدانی مبتنی بر روش پیمایشی بوده است. رویکرد پژوهش کمی- کیفی است و پس از سنجش وضعیت اثرگذاری گردشگری در تغییرات سطح سلامت اجتماعی جامعه محلی، عوامل موثر بر قم خوردن این وضعیت در قالب مدل پارادایمی کشف و ترسیم گردید. جامعه آماری پژوهش را ساکنین روستایی در بخش کمی با تعداد 260 سرپرست خانوار روستاهای هدف گردشگری منطقه اورامان(تعیین با روش کوکران) و در بخش کیفی مبتنی بر تشکیل تیم دلفی متشکل از آگاهان محلی، مسئولین توسعه ای و متخصصان علمی توسعه ای منطقه با روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های با آزمون های آمار استنباطی در بخش اول، نشان داد که در مجموع در سطح معنی داری 0.05 و با اطمینان 95 درصد توسعه گردشگری در سطح منطقه اورامان تاثیرگذاری در حد نسبی و شکننده ای دارد. میانگین محاسبه نشان، می دهد که توسعه گردشگری بر تغییر شاخصه های سلامت اجتماعی ساکنین اثرگذاری داشته اما این اثرگذاری، همه شمول و گسترده نبوده و نتواسنته؛ جلب سطح رضایت گسترده ای از مردم محلی را موجب گردد. همچنین با مطابقت شرایط میدانی با مدل های چرخه عمر مقاصد گردشگری، می توان پی برد که موقعیت نواحی روستایی منطقه اورامان به لحاظ تاثیرات گردشگری بر سلامت اجتماعی جامعه محلی در مرحله تثبیت قرار دارد و به منظور جلوگیری از رکود بایستی سیاست های بازآفرینی منطقه بکارگرفته شود. همچنین مدل پارادایمی، نشان داد که رشدگرایی در توسعه گردشگری به عنوان مقوله علی، جزئی نگری و تقلیل گرایی در مفهوم و مدیریت حوزه گردشگری و تامین سلامت اجتماعی به عنوان مقوله اصلی، جزئی نگری و تقلیل گرایی در مفهوم و مدیریت حوزه گردشگری و تامین سلامت اجتماعی به عنوان مقوله زمینه ای؛ ضعف در عملکرد و ذهنیت کنشگران محلی به عنوان مقوله مداخله گر؛ توسعه گردشگری منفعت محور، پایدار و سلامت گرا به عنوان مقوله مداخله ای؛ تحقق روستای سالم به واسطه فضای کارآمد توسعه گردشگری به عنوان مقوله پیامدی، تعیین گردیدند.
  4. بررسی رابطه گردشگری با سلامت اجتماعی روستائیان (مطالعه موردی: منطقه اورامانات شهرستان سروآباد)
    1402
    دستیابی به سطح مطلوب سلامت اجتماعی به عنوان سازه ای چندوجهی که برآیندی از سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنین در جوامع است به عنوان یکی از آمال و آرزوهای سیاستگذاران توسعه ای به ویژه در نواحی روستایی محروم آسیب پذیر، مبدل شده است. در این میان با توجه به آثار غیرقابل انکار گردشگری در تغییرات سطح کیفیت زندگی ساکنین؛ توسعه این فعالیت در نواحی روستایی به عنوان فعالیتی که وابسته به توانمندی های درونی و بهره گیری از فرصت های بیرونی است؛ می تواند تاثیرات شگرفی را در ارتباط با ارتقای سطح سلامت اجتماعی مقاصد گردشگری روستایی داشته باشد. در این ارتباط نیز، پژوهش کاربردی حاضر با هدف ارزیابی وضعیت اثرگذاری توسعه گردشگری بر تغییرات شاخص های سلامت اجتماعی ساکنین در منطقه پرطرفدار گردشگری روستایی کشور، یعنی؛ منطقه اورامان شهرستان سروآباد انجام گرفته است. جمع آوری داده ها به روش توصیفی- تحلیلی و در بخش نظری بر مبنای منابع اسنادی و در بخش میدانی مبتنی بر روش پیمایشی بوده است. رویکرد پژوهش کمی- کیفی است و پس از سنجش وضعیت اثرگذاری گردشگری در تغییرات سطح سلامت اجتماعی جامعه محلی، عوامل موثر بر قم خوردن این وضعیت در قالب مدل پارادایمی کشف و ترسیم گردید. جامعه آماری پژوهش را ساکنین روستایی در بخش کمی با تعداد 260 سرپرست خانوار روستاهای هدف گردشگری منطقه اورامان(تعیین با روش کوکران) و در بخش کیفی مبتنی بر تشکیل تیم دلفی متشکل از آگاهان محلی، مسئولین توسعه ای و متخصصان علمی توسعه ای منطقه با روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های با آزمون های آمار استنباطی در بخش اول، نشان داد که در مجموع در سطح معنی داری 0.05 و با اطمینان 95 درصد توسعه گردشگری در سطح منطقه اورامان تاثیرگذاری در حد نسبی و شکننده ای دارد. میانگین محاسبه نشان، می دهد که توسعه گردشگری بر تغییر شاخصه های سلامت اجتماعی ساکنین اثرگذاری داشته اما این اثرگذاری، همه شمول و گسترده نبوده و نتواسنته؛ جلب سطح رضایت گسترده ای از مردم محلی را موجب گردد. همچنین با مطابقت شرایط میدانی با مدل های چرخه عمر مقاصد گردشگری، می توان پی برد که موقعیت نواحی روستایی منطقه اورامان به لحاظ تاثیرات گردشگری بر سلامت اجتماعی جامعه محلی در مرحله تثبیت قرار دارد و به منظور جلوگیری از رکود بایستی سیاست های بازآفرینی منطقه بکارگرفته شود.
  5. تحلیل ساختاری پیشرانهای موثر بر توانافزایی نواحی روستایی مراکز دهستان جهت ایفای نقش مرکزیت در راستای گسترش تعادل و توازن منطقهای(مطالعه موردی: مراکز دهستان شهرستان مریوان)
    1402
    روستاهای مرکز دهستان به عنوان مراکز مهم روستایی، حلقه واسط میان شهرها و نواحی روستایی کوچک و پراکنده ای هستند که زمینه ساز جریان سازی توسعه ای و هدایت و ساماندهی فضای توسعه منطقه ای با عملکرد اثربخش نواحی روستایی هستند. عملکرد اثربخش این روستاها، نیازمند توان افزایی شان بر مبنای پیشران هایی است که از گذشته بر عملکرد موجود آنها اثرگذار بوده و در آینده نیز اثرگذار می باشند. بر این اساس، در پژوهش کاربردی حاضر با دید جامع و آینده نگرانه به شناسایی پیشران های موثر بر توان افزایی نواحی روستایی مرکز دهستان شهرستان مریوان در راستای ایفای نقش مرکزیت در فضای توسعه شهرستان پرداخته شد. همچنین، وضعیت موجود عملکرد این روستاهای نیز در فضای توسعه ای شهرستان مورد سنجش واقع گردید. پژوهش، کمی- کیفی و مبتنی بر تکنیک دلفی در بخش کیفی به منظور شناسایی پیشران ها و بخش کمی در ارتباط با سنجش وضعیت عملکرد در زمینه ایفای نقش مرکزیت و مدیریت فضای توسعه روستایی شهرستان توسط روستاهای مرکز دهستان می باشد. جامعه آماری مبتنی بر متخصصان علمی و دانشگاهی، دهیاران و مسئولین توسعه ای و آگاهان محلی است که به روش هدفمند در هر دو بخش کمی و کیفی تعیین گردیدند. تجزیه و تحلیل داده های در بخش کیفی مبتنی بر مطالعات آینده پژوهانه با تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و در بخش کمی با بهره گیری از آزمون های آمار استنباطی انجام گرفته است. یافته های حاصله، نشان دادند که 43 متغیر در برگیرنده ابعاد اقتصادی، اجتماعی، طبیعی، کالبدی و فضایی بر توان افزایی نواحی روستایی مرکز دهستان شهرستان مریوان در راستای ایفای نقش در جریان سازی توسعه و تعادل منطقه ای اثرگذار هستند. عواملی که دربرگیرنده تمامی ابعاد موثر بر توسعه روستایی و به صورت ویژه تر عملکرد نواحی روستایی مراکز دهستان می باشد. در این میان متغیرهای مدیریتی و اقتصادی اثرگذارترین و پیشران های تامین منابع مالی پایدار، سرمایه گذاری و جذب سرمایه، تعیین جایگاه مراکز دهستان در مدیریت زنجیره ای فعالیت های اقتصادی و تشکیل خوشه های کسب و کار مبتنی بر مزیت های شهرستان و تنوع بخشی اقتصادی مهمترین پیشران ها شناخته شدند. همچنین، یافته ها در ارتباط با توان نواحی روستایی مرکز دهستان در نقش آفرینی توسعه منطقه ای؛ نشان داد که در سطح معنی داری 0.05 و 0.01 و با اطمینان 95 و 99 درصد در تمامی شاخص ها و متغیرهای مورد سنجش قرار گرفته، سطح اثرگذاری و مطلوبیت عملکرد نواحی روستایی مرکز دهستان از سطح مورد انتظار حد رضایت بخش، کمتر بوده‎است. این وضعیت، نشان از شدت ناتوانی عملکرد و انزوای شدید نواحی روستایی مرکز دهستان شهرستان مریوان در ساماندهی فضای توسعه منطقه ای و جریان سازی توسعه در میان نواحی روستایی پیرامون آن دارد.
  6. بررسی امکان بهره گیری ازفرصت ها، ظرفیت ها وتوانمندی های موجود بسیج سازندگی در عمران و آبادانی و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شهرستان مریوان
    1401
    بسیج سازندگی از ابتدای انقالب در قالب های مختلفی در تالش برای تعاون و همکاری و ایجاد اشتغال در روستاها بوده است. در ابسیاری از شهرستان های ایران، بسیج سازندگی ساز و کار مشخصی برای فعالیت های عمرانی و کشاورزی روستایی دارد. در این پژوهش امکان بهره گیری از فرصت ها، ظرفیت ها وتوانمندی های موجود بسیج سازندگی در عمران و آبادانی و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شهرستان مریوان مورد ارزیابی واقع میشود. به این منظور از روش تلفیقی کیفی- کمی و ابزار مصاحبه با خبرگان و سپس طراحی پرسشنامه پس از کدگذاری پاسخ های حاصل از مصاحبه، تجزیه و تحلیل در سه بخش فرصت ها، ظرفیت ها و توانمندی ها و شناخت جزئیات هر یک در بسیج سازندگی شهر مریوان انجام شد. بنابراین نمونه آماری بخش کیفی پژوهش خبرگان و کارشناسان مسئول بسیج سازندگی در مریوان بوده و در بخش کمی، دست اندرکاران و فعاالن بسیج سازندگی، جامعه آماری را تشکیل داده اند. در نهایت پس از تجزیه و تحلیل تلفیقی کیفی- کمی، مشخص شد که امکان بهره گیری ازفرصت ها، ظرفیت ها وتوانمندی های موجود بسیج سازندگی در عمران و آبادانی و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شهرستان مریوان وجود دارد.
  7. مقایسه معیشت پایدار در خانوارهای دارای کشت تجاری و خانوارها با کشت مصرفی و خودکفا، مطالعه موردی شهرستان مریوان
    1401
    رویکرد معیشت پایدار یکی از رویکردهای تحلیلی جدید در زمینه توسعه روستایی است که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از رهیافت‌های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توسعه‌ی کشاورزی است. هدف تحقیق حاضر مقایسه معیشت پایدار در خانوارهای با کشت تجاری و خانوارهای با کشت خانوار مصرف و خودبسنده، مطالعه موردی روستاهای شهرستان مریوان بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی از نظر روش انجام و جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه سرپرستان خانوار روستاهای شهرستان مریوان بود. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد 380 مورد به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی ابتدا برای نرمال بودن توزیع داده ها ازآزمون کولموگروف اسمیرنف و برای آزمون فرضیات از آماره های تی تک نمونه، تی مستقل، آزمون فریدمن، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد فروش محصولات کشاورزی بر معیشت پایدار تاثیر معنی‌داری دارد. (0.02p=). سرمایه‌های معیشتی و مولفه های آن (انسانی، اجتماعی، مالی، فیزیکی و طبیعی) در خانوارهایی که برای فروش در بازار محصول تولید می کنند در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که سرمایه معیشتی در خانوارهایی که برای فروش در بازار محصول تولید می‌کنند و خانوارهای که برای مصرف خانوار محصول تولید می‌کنند تفاوت معنی‌داری وجود دارد (0.02p=). به عبارت دیگر در خانوارهایی که برای فروش در بازار محصول تولید می کنند میزان سرمایه های معیشتی بیشتر از سرمایه های معیشتی در خانوارهای که برای مصرف خانوار محصول تولید می کنند. همجنین نتایج تحلیل عاملی و تحلیل مسیر نشان داد که بعد مالی از مهمترین عاملهای معیشت پایدار است و فروش محصولات کشاورزی بیشتر بر عامل مالی معیشت پایدار تاثیر گذار بوده است.
  8. بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر زیست پذیری سکونت گاههای روستایی
    1400
    این پژوهش با هدف بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر زیست پذیری سکونت گاههای روستایی (مطالعه موردی روستاهای دهستان رزاب) انجام گرفته است که در آن تاثیر اجرای طرح هادی بر چهار بعد زیست پذیری از جمله اقتصادی، محیطی، اجتماعی و کالبدی بررسی شده و این ابعاد همان فرضیه های فرعی پژوهش هستند این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی می باشد مدل مفهومی طراحی شده بر مبنای مدل ihd مدل فتاحی (1389)، رضوانی و همکاران (1388)، غفاری و امیدی (1388)، خراسانی و همکاران (1391)، ورگانست (2003)، فو (2013) و زنال و همکاران (2014) شکل گرفته است و جامعه آماری نیز سرپرستان خانوارهای روستاهای مورد مطالعه (1740) نفر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده و نمونه آماری نیز بر اساس فرمول کوکران 317 نفر می باشد کههمه آنها مرد هستند همچنین در بخش توصیفی پژوهش از روش های آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی نسبی و نمودارهای درصدی آن و آمارهای میانگین، واریانس و انحراف معیار استفاده و در بخش استنباطی از روش های همبستگی بین متغیرهای پژوهش و تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت طراحی و اعتبار محتوایی و سازه آن با استفاده از نظرات خبرگان ستجیده و برای سنجش پایای نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری علوم اجتماعی و نرم افزار اکسل استفاده گردید نتایج تجزیه و تحلیل داده ها تایید تمامی فرضیه های پژوهش و معناداری تمامی ابعاد زیست پذیری سکونت گاههای روستایی را نشان داده است به عبارت دیگر بین اثرات اجرای طرح هادی و زیست پذیری سکونت گاههای روستایی رابطه معناداری وجود دارد و نیز مشخص شد بعد کالبدی زیست پذیری از مهمترین ابعادمی باشد.
  9. اثر بازارچه های مرزی بر تاب آوری خانوارهای روستایی متاثر از آن مطالعه موردی روستاهای شهرستان مریوان
    1400
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر بازارچه های مرزی بر تاب آوری خانوار های روستایی در شهرستان مریوان است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری را این تحقیق را تمامی سرپرست خانوارهای سـاکن در روستاهای متاثر از بازارچه های مرزی شهرستان مریوان تشکیل داده است که تعداد آنها برابر با سرشماری عمومی نفوس و مسکن 45 روستا بود که تعداد کل خانوارهای روستاهای مورد بررسی (6294) خانوار و جمعیت روستاهای مورد بررسی با توجه به آمار برنامه ریزی استان کردستان (23611) نفر بودند. با توجه به گستردگی منطقه و دشواری دسترسی نیز 45 روستا به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند پرسشنامه ها به روش تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار این روستاها توزیع شد. ابزار گرد آوری داده های پرسشنامه ی محقق ساخته متناسب با فرضیه های تحقیق بود که این پرسشنامه دارای 43 گویه و 5 بعد بود نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بازارچه های مرزی بر تاب آوری خانوار های روستایی تاثیر دارند. با توجه به مقدار بتای مدل رگرسیونی تحقیق، شاخص تاب آوری اقتصادی (13/1) و تاب آوری کالبدی (16/1) بیشترین تاثیر را داشته اند.
  10. مقایسه سطح زیست پذیری در روستاهای هدف گردشگری و روستاهای غیر گردشگری شهرستان مریوان
    1400
    زیست پذیری، مفهومی است که از درهم تنیدگی تعدادی از مفاهیم اقتصادی، اجتماعی و محیطی تشکیل می‌شود و همواره باید در جهت پیشگیری از تک‌بعدی و تقلیل گرایانه شدن آن، به وجود شبکه‌ای از روابط بین معیارهای مربوط به قلمروهای گوناگون زیست پذیری توجّه داشت؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی مقایسه سطح زیست پذیری در روستاهای هدف گردشگری و روستاهای غیر گردشگری شهرستان مریوان بود روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع مقایسه‌ای خواهد بود، جامعه آماری این تحقیق تمامی ساکنین خانوارهای روستاهای هدف گردشگری و غیر هدف گردشگری شهرستان مریوان بودند که با توجه به روش مقایسه‌ای تحقیق تعداد 20 روستا؛ 10 روستای هدف و 10 روستای غیر هدف همتا سازی شدند و به‌عنوان نمونه‌ی آماری انتخاب شدند. دادهای تحقیق به‌صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند نتایج تحقیق با استفاده از آماره کروسکال والیس بررسی شد و نشان داد که بین شاخص های زیست پذیری (اقتصادی، اجتماعی، محیطی و کالبدی) در روستاهای هدف گردشگری و غیر هدف گردشگری شهرستان مریوان تفاوت وجود دارد. به‌طوری‌که در رتبه‌بندی روستاهای هدف گردشگری در شهرستان مریوان روستای برده رشه با بالاترین رتبه 42/203 و در روستاهای غیر هدف گردشگری روستای ریخلان با میانگین رتبه 43/258 بالاترین رتبه را در روستاهای غیر هدف گردشگری داشتند.
  11. تحلیل خزش سکونت گاههای روستای، مطالعه موردی روستاهای شهرستان سروآباد
    1399
    خزش در بافت سکونتگاهی شهری و روستایی در واقع ساخت و سازهای مسکونی و دیگر کاربری های غیر کشاورزی در اراضی زراعی و باغی و طبیعی حاشیه شهرها.. به شکل پراکنده ، نواری در طول مسیرهای اصلی و با تراکم پائین است . با توجه به افزایش نقش و نیروی تحولات اقتصادی و توسعه راههای ارتباطی و بهبود ارائه خدمات زیر ساختی در روستاها ی دورتر از شهرها، بستر وقوع خزش در بافت روستاهای ایران و کردستان را کلید زده است این پژوهش در پی شناسایی عوامل ایجاد و تشدید خزش بافت و ویزگیهایی فضایی آن در 7روستای شهرستان سروآباد در استان کردستان می باشد که به دلایل شرایط ویژه طبیعی و سهولت دسترس پذیری از سنندج ، مریوان و کامیاران و جاذبه های گردشگری درمعرض وقوع خزش روستایی قرار دارد .برای نیل به اهداف و تشکیل پایگاه داده اطلاعات و داده های جمعیت ،شبکه راهها ، تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی بالا در دو مقطع زمانی مختلف جمع آوری و سازماندهی گردید وبا بکارگیری ) ،(GISتغییرات محدوده فیزیکی و ساخت و ساز های انجام شده در فاصله سال های ۰۹۳۱تا سال ۰۹۳۳در روستاهای انجمنه ، بیساران، چشمیدر، سوره تو ،گوشخانی ، هزارخانی در شهرستان سروآباد بررسی شده است . که بیشترین میزان ساخت و ساز در روستای پایگلان با مقدار ۳۹هزار متر مربع و در ۰۱۱واحد به صورت پراکنده و کمترین ساخت و ساز در روستای سوره تو با ۳۵۱متر مربع و در سه واحد اتفاق افتاده است. در بررسی شرایط و عوامل موثر بر این تغییرات ، دسترس پذیری و توسعه راهها ، افزایش مالکیت وسیله نقلیه شخصی ، نیز دسترسی به آب و شیب کم بیشترین تاثیر را در رونق ساخت و ساز داشته اند . میتواند به عنوان شیوه های کارا برای شهرها و روستاهای دیگر کشور توصیه نمود.
  12. مقایسه سرمایه های معیشتی در روستاهای مقصد گردشگری وغیر گردشگری مطالعه موردی شهرستان های سروآباد ومریوان
    1399
    هدف این تحقیق مقایسه سرمایه های معیشتی در روستاهای مقصد گردشگری و غیرگردشگری مطالعه موردی شهرستان های مریوان و سروآباد بود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه سرپرستان خانوار روستاهای شهرستان مریوان و سروآباد استان کردستان هستند. برای نمونه‌گیری از میان سرپرستان خانوار روستاهای اطراف دریاجه زریوار (5 روستا) و دیگر روستاهای شهرستان مریوان (5 روستا) همچنین روستاهای گردشگرپذیر سروآباد (5 روستا) و دیگر روستاها نیز(5 روستا) انتخاب وبر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر انتخاب شدند. روش نمونه‌گیری بصورت تصادفی از افراد در دسترس و بر اساس تعداد جمعیت روستاهای مورد مطالعه بود. تعداد پرسشنامه های توزیعی هر روستا اول با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی و سپس به روش نمونه تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار روستاها توزیع شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده خواهد شد. پس از جمع آوری اطلاعات، برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی از جمله فراوانی، درصد و در سطح آمار استنباطی ابتدا برای نرمال بودن توزیع داده ها ازآزمون کولموگروف اسمیرنف، برای آزمون فرضیات از آماره های تی تک نمونه، تی مستقل، آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون، آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد: یبن سرمایه های معیشتی در روستاهای مقصد گردشگری و غیر‌گردشگری شهرستان های مریوان و سروآباد در بعد اجتماعی و مالی تفاوت معنی داری وجود دارد. گردشگری بر سرمایه‌های معیشتی در روستاهای مقصد گردشگری شهرستانهای مریوان و سروآباد تاثیر دارد. گردشگری بر سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، سرمایه مالی، سرمایه طبیعی و سرمایه فیزیکی در روستاهای مقصد گردشگری شهرستان های مریوان و سروآباد تاثیر دارد. بین سرمایه های معیشتی در روستاهای گردشگرپذیر و روستاهای غیر‌گردشگری در هر دو شهرستان مریوان و سروآباد تفاوت معنی‌داری وجود دارد. بین سطح سرمایه های معیشتی در روستاهای گردشگر پذیر شهرستانهای مریوان و سروآباد تفاوت معنی‌داری وجود ندارد
  13. تحلیل نقش گردشگری در تاب آوری سکونت گاه های روستایی گردشگری مطالعه موردی بخش روستاهای غرب شهرستان مریوان
    1399
    سکونتگاهای روستایی با قابلیت زیست و برخورداری از شرایط مناسب زندگی می تواند منجر به ایجاد امید، سرزندگی و نشاط در بین ساکنان آن گردد و کم بودن سطح آسیب پذیری که نشان دهنده شرایط سازگار است، می تواند منجر به افزایش تاب آوری روستایی گردد. چنانچه گردشگری روستایی در روستاهایی موفقیت و پیشرفت حاصل می کند که جامعه‌ی میزبان فرهنگ ها، روابط و سنت های تود را حفظ نماید و کاربری اراضی کشاورزی همچنان به لحاظ کمیت و کیفیت به قوت خود باقی باشد، در عین حال می بینیم که گردشگری در هر جامعه ای که اتفاق افتاده اغلب بدون توجه به مسائل فوق به منافع اقتصادی و جلب رضایت گردشگران پرداخته است. بنابراین این تحقیق در راستای بررسی تحلیل نقش گردشگری در تاب آوری سکونتگاه های روستایی هدف گردشگری،مطالعه موردی روستاهای هدف گردشگری شهرستان مریوان انجام شده است. روش تحقیق در به‌صورت توصیفی- تحلیلی بود، جامعه آماری پژوهش حاضر را سرپرست خانوارهای سـاکن و مسئولین در روستاهای گردشگری هدف اطراف دریاچه زریوار تشکیل می دهند که تعداد آنها برابر با سرشماری عمومی نفوس و مسکن (9033). بود. برای نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است که این نمونه ها در بین سرپرستان خانوارهای منطقه و مسئولین به صورت جداگانه انتخاب شده اند ، ابزار گرد آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته متناسب با فرضیه های تحقیق ساخته شده است که این پرسشنامه دارای 30 گویه می باشد و با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت درجه بندی شده است، تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزا های آماری SPSS و AMOSصورت پذیرفت نتایج نشان داد که روستاهای هدف گردشگری توانسته اند نقش مثبتی تاب آوری روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، کالبدی محیطی و نهادی از دیدگاه سرپرستان خانوارها داشته باشند. و همچنین نتایج نشان داد که ابعاد اجتماعی و نهادی با اثرات کلی 37/0 و 27/0 بیشترین تاثیر را در تاب آوری گردشگری روستایی دارند.
  14. تحلیل آسیب پذیری معیشتی در نواحی روستایی (مطالعه موردی شهرستان مریوان)
    1398
    هدف این تحقیق تحلیل آسیب پذیری معیشتی در نواحی روستایی ( مطالعه موردی شهرستان مریوان) می باشد. جامعه ‌آماری این پژوهش تحقیقی، خانوارهای نواحی روستایی شهرستان مریوان می باشد، بنابراین میزان آسیب پذیری نواحی روستایی بخش های خاومیرآباد ، مرکزی و سرشیو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت حداقل‌ حجم نمونه از طریق فرمول ‌کوکران تعداد 372 نفر تعیین شد. جهت تحلیل از پرسشنامه آسیب پذیری معیشتی در سه گویه تکانه (16 سوال) ، روند (12 سوال) و شرایط فصلی(11 سوال) بهره گرفته شد به طوریکه پایایی ‌پرسشنامه ‌طراحی ‌شده بالاتر از 7/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج آزمون تی تک نمونه ای برای شاخص شرایط فصلی آسیب پذیری معیشتی نشان داد که آماره t برای گویه قیمت دام بالا تر از حد بحرانی بوده و نشان از این دارد که قیمت دام کاهشی نداشته است.اما نتایج بدست آمده برای گویه های بی کاری، کاهش بارندگی، تخریب علوفه دامی، خسارات کشاورزی بر اثر سیل و نداشتن پول و سرمایه در مناطق روستایی در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که روستاهای شهرستان مریوان از نظر گویه های شاخص های تکانه و شرایط فصلی با هم تفاوت دارند. در پایان نتایج آزمون های تحلیل شفه و فریدمن نشان داد دهستان های شهرستان مریوان از نظر آسیب پذیری معیشتی رتبه بندی شد که دهستان های سرشیو، کوماسی و گلچیدر در وضعیت نامناسب، دهستان های زریبار و سرکل در وضعیت قابل قبول و دهستان خاومیراباد در وضعیت مناسب قرار دارند.
  15. سنجش وتحلیل وضعیت توزیع و دسترسی به دارایی های معیشتی در میان نواحی روستایی شهرستان مریوان در راستای تامین معیشت روستاییان
    1398
    در پژوهش حاضر وضعیت دسترسی و توزیع دارایی های معیشتی در میان روستاییان روستاهای شهرستان مریوان با دید جامع و همه جانبه نگرانه به منظور ارائه راهکارهای کاربردی در راستای ارتقا و بهبود وضعیت دسترسی و حرکت در مسیر تامین و پایداری معیشت آنها، مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی؛ کمی-کیفی و روش گردآوری، مبتنی بر پیمایش میدانی است. در بخش کمی، نحوه دسترسی به دارایی های معیشتی روستاییان و توزیع فضایی آن و در بخش کیفی نیز، راهبردهای موجود روستاییان در ارتباط با دسترسی به دارایی ها، نتایج حاصله از آن و علل و عوامل بروز این وضعیت، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است. جامعه آماری در بخش کمی، مشتمل بر سرپرستان خانوار روستایی شهرستان بود که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش توزیع طبقه ای، 320 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده درمیان سرپرستان خانوار و به صورت قرعه کشی در میان روستاهای منتخب آنها در سطح شهرستان، دربرگیرنده 56 متغیر قابل اندازه گیری پنج بعد اصلی(انسانی، مالی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی) دارایی های معیشتی، توزیع گردید. در بخش کیفی، نیاز به انجام مصاحبه های عمیق با افراد آگاه از مدیران و آگاهان محلی روستاها، مسئولین توسعه ای، فعالان اقتصادی و آگاهان و متخصصان علمی عرصه توسعه شهرستان بود که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی شناسایی گردیدند. تجزیه و تحلیل یافته ها؛ در بخش کمی با آزمون های آمار استنباطی و در بخش کیفی با روش تئوری بنیادی، نشان دادند که سطح دسترسی روستاییان شهرستان مریوان با توجه به میانگین نامناسب محاسبه شده برابر 2.64 در سطح معنی داری 0.05، در وضعیت رضایت بخشی، قرار ندارد. این نامناسب بودن وضعیت دسترسی در میان چهار قسم از دارایی های پنجگانه معیشتی اندازه گیری شده؛ مبتنی بر دارایی های مالی، انسانی،؛ اجتماعی و فیزیکی، وجود داشت و تنها، بعد دارایی های طبیعی بود که به صورت شکننده و نسبی وضعیت دسترسی، تا حدی رضایت بخش، ارزیابی گردید. همچنین؛ نامناسب بودن دسترسی به دارایی های مالی و سپس با اختلاف اندکی، دارایی های فیزیکی، بیشترین تاثیر را در رقم خوردن وضعیت نامناسب رضایت از معیشت در میان روستاییان دارا بودند. از لحاظ توزیع فضایی نیز، در سطح معنی داری 0.05، تفاوت معنی داری میان سطح دسترسی نواحی روستایی شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی، وجود داشت. در این ارتباط، وضعیت میانگین دسترسی به دارایی های معیشتی نواحی روستایی شهرستان مریوان در قالب شش دهستان آن در دو گروه همگن، جای گرفته اند. دهستان های سرشیو، گلچیدر و کوماسی در گروه اول و دهستان سرکل، خاوومیرآباد و زریوار در گروم دوم؛ که متغیرهای فاصله از مرکز؛ دارا بودن شاخصه های خرده فرهنگ دهقانی و میزان جمعیت روستاها، دارای اثرگذاری معنی داری با این وضعیت توزیع بودند. 63 ضعف؛ در قالب مولفه های ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعه ای؛ نامناسب بودن محیط کسب و کار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایتها؛ ضعف در زیرساخت های کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعفهای اجتماعی-فرهنگی، مهمترین؛ علل و عوامل و کاستی هایی بودند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی را موجب شده اند و در نهایت؛ فروش دارایی ها، افزایش فشار بر منابع آب و زمین، مهاجرت، کاهش مصرف، افزایش مصرف پس اندازهای مالی، قرض گرفتن، وام گرفتن، روی آوردن به مشاغل کاذب و قاچاق کالا(کولبری و واسطه گری)، افزایش ساعات کار و اجاره دادن زمین ها؛ مهمترین، راهبردهای اتخاذی و افزایش فقر، آسیب پذیری معیشتی، تخلیه روستاها و اتلاف منابع آب و خاک، نامطلوب شدن محیط اجتماعی و فردی مورد نیاز کارآفرینی و تحول بخشی و افزایش ناامنی ها نیز، مهمترین؛ نتایج معیشتی حاصل از عدم توزیع و دسترسی مناسب به دارایی های معیشتی در سطح نواحی روستایی شهرستان بودند. نتایج و راهبردهایی که ایجاد و تداوم تله فقر را در سطح منطقه، نشان می دهند.
  16. نقش تغییرات اقلیمی در تاب اوری معیشتی خانوارهای روستایی مطالعه موردی شهرستان مریوان
    1398
    چکیده پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر تغییرات اقلیمی بر تابآوری معیشتی خانوارهای روستایی مطالعه موردی: روستاهای بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان صورت گرفت. روش تحقیق در این بررسی به صورت کمی پیمایشی است و از روش های توصیفی، تحلیلی استفاده میکند. برای این منظور به 9 روستا در بخش خاومیرآباد شهرستان مریوان، که در چند سال اخیر با تغییرات اقلیمی مواجه بودند، مراجعه شد نمونه آماری این تحقیق 341 خانوار که به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند، بود. جهت سنجش متغیر تاب آوری معیشتی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد روایی این پرسشنامه صوری بوده و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (87/0) محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل کای اسکوایر بیانگر تاثیرات منفی تغییرات اقلیمی بر سه بعد تاب آوری معیشتی روستائیان( سرمایههای معیشتی، خودسازماندهی و طرفیت یادگیری) بود. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد شاخص های وضعیت خودسازماندهی؛ مالی ؛ انسانی هستند که دارای بالاترین رتبه ها بودهاند و به این بدین معنی است که این شاخص ها، بیشترین تاثیر از تغییرات اقلیمی در میان شاخص های مورد بررسی تاب آوری معیشتی روستاها داشته اند. این امر نشان می دهد که اثرات مخرب تغییرات اقلیمی ابتدا بر این شاخص ها تاثیرگذار بوده است که بایستی برنامهریزی های کلان جهت بهبود این وضعیت در روستاها اتخاذ شود.
  17. اثرتغییرات اقلیمی براقتصاد خانوارهای روستایی محدوده ی مورد مطالعه روستاهای شهرستان مریوان
    1397
    اقلیم بیانگیر وضعیت متوسط متوسط یک منطقه در دراز مدت است که زمین حدود 5.4میلیارد سال خود آب و هوایی گوناگونی را تجربه کرده است؛ تغییر قلیم، به هر گونه تغییر واضح و مشخص در الگوهای مورد انتظار برای وضعیت آب و هوایی، که در طولانی مدت در یک منطقه خاص یا برای کل اقلیم جهانی رخ دهد را گویند که امروزه رخداد تغییرات اقلیمی وگرمایش جهانی ذهن همه ی اندیشمدان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است؛ هدف اصلی تحقیق تحلیل تاثیر تغییرات اقلیمی بر اقتصاد خانوارهای روستایی شهرستان سروآباد(استان کردستان )است .پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کار بردی و از نوع مطالعات توصیفی -تحلیلی است و از لحاظ گرد آوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای می باشد،روش مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای نمونه که بر اساس فرمول کوکران )n=372 (جمع آوری شد برای اندازه گیری میزان تاثیر تغییرات اقلیمی بر اقتصادخانورهای روستایی از آزمون رگرسیون خطی ساده دو متعیره، مدل تحلیل مسیر و تحلیل فضیی نیز استفاده شد، آمارنامه نشان دهنده این است که تغییرات اقلیمی رخ داده و بر اقتصاد خانوارهای روستایی نیز تاثیر گزار بوده است،بر اساس آزمون Tتک نمونه نتایج نشان میدهد که تغییرات اقلیمی به ترتیب بر زنبور داری ) ،(19.20شیلات )،(18.96باغداری ) ،(18.69زراعت )،(18.66 دامداری )،(18.51خدمات ) ،(18.39صنایع دستی ((18.25اثر گذار بوده است، همچنین از طریق ازمون رگرسیون خطی ساده دو متغییره نشان میدهد که یک رابطه معنا داری بین تغییرات اقلیمی و اقتصاد خانوار روستایی وجود دارد بدین صورت که تاثیر تغییرات اقلیمی 421/0درسطح خطای کوچک تر از 1/0منعی دار است ، یعنی با افزایش تغییرات اقلیمی اقتصاد خانوار ساکنین روستا تضعیف می شود.
  18. اثر اجرای طرح هادی بر سکونت گاه های روستایی محدوه مورد مطالعه روستاهای بخش اورامان
    1397
    سکونتگاه های روستایی با قابلیت زیست پذیری و برخورداری از شرایط مناسب زندگی می تواند منجر به ایجاد امید، سرزندگی و نشاط در بین سا کنان آن گـردد و آسیب پذیری باال که نشان دهندهی شرایط سازگار است، می تواند منجر به افزایش تاب آوری گردد. بنابراین این تحقیق در پی بررسی اثر اجرای طرح هادی بر تاب آوری سکونت گاه های روستایی)مطالعه موردی روستا های بخش اورامان( بود. روش تحقیـق حاضـر، توصـیفی تحلیلـی از نـوع پیمایشی بود جامعه آماری پژوهش حاضر را سرپرست خانوارهای سـاکن در شهراورامان و روستا های اطراف آن کماله،روبر، ویسیان که در آنها طرح هادی اجرا شده است و حداقل 5 سـال از اجرای طرح گذشته باشد، تشکیل دادند. برای نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است که این نمونه ها در بین سرپرستان خانوارهای منطقه ی مورد مطالعه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در قالب تحلیل عاملی و شاخص سازی و کای دوی، فریدمن و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان داد که: طرح هادی روستایی بر شاخص های تاب آوری )تاب آوری اجتماعی،45/257 )تاب آوری اقتصادی،(95/208 )تاب آوری نهادی(86/115 ) تاب آوری کالبدی محیطی(69/196 ) با توجه به سطح خطای 05/0برای تمامی شاخص ها و سطح معنی کمتر از سطح خطا بود(000/0<P ).