Faculty Profile

ممند سالاری
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/06/29

ممند سالاری

دانشکده منابع طبیعی / گروه ژئومورفولوژی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. شناسایی و ارزیابی خطر ناپایداری لغزشی و واکاوی علل آن در پهنه ی شهری سنندج
    1403
    ایران با دارا بودن مناطق کوهستانی وسیع که نیمی از وسعت کشور را به خود اختصاص می‌دهد و دارای مورفولوژی ناشی از تکتونیک فعال، شکستگی‌ها و خردشدگی‌های متعدد، وجود لیتولوژی حساس و ... در زمره کشورهای آسیب پذیر از نظر وقوع ناپایداری دامنه‌ای در پهنه‌های شهری است. لذا تحقیق حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی خطر ناپایداری لغزشی و واکاوی علل آن در پهنه شهری سنندج صورت پذیرفت. در این تحقیق با استفاده از داده های مکانی و پایگاه داده های غیر مکانی ذخیره شده، یک سیستم اطلاعات جغرافیایی تولید شده که امکان بازیابی، حذف و اضافه نمودن، طبقه بندی و تحلیل داده ها با استفاده از عواملی که در تهیه‌ی نقشه پهنه‌ی بندی خطر ناپایداری‌های دامنه‌ای موثرند اقدام گردید. در ادامه به منظور شناسایی میزان تاثیر پارامترهای مختلف در ناپایداری های لغزشی، از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که سه عامل کاربری اراضی (با ضریب اهمیت 15/0)، گسل (با ضریب اهمیت 15/0) و لیتولوژی (با ضریب اهمیت 12/0) از مهم ترین عوامل موثر بر ناپایداری های لغزشی در پهنه های شهری می باشند. پس از آن نیز به ترتیب معیارهای طبقات ارتفاعی، آبراهه، پوشش گیاهی، شیب، بارش، جاده و جهت شیب حائز اهمیت می باشند. همچین به منظور شناسایی پر خطرترین پهنه های شهری سنندج به لحاظ ناپایداری لغزشی، از نرم افزار GIS استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که بخش های شمال غربی محدوده مورد مطالعه دارای بیشترین میزان ناپایداری می باشند. بخش های شرقی و جنوب شرقی و قسمت کوچکی از بخش شمالی محدوده نیز دارای کمترین میزان ناپایداری بوده است. سایر بخش ها نیز دارای ناپایداری کم تا متوسط می‌باشند.
  2. شناسایی پتانسیل های ژئومورفوتوریسمی و ارزیابی جایگاه آنها در مسیر پیشنهادی ژئوپارک(مطالعه موردی: شهرستان سروآباد)
    1402
    گردشگری از عوامل اصلی توسعه پایدار در سطوح اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی است که در سال‌های اخیر توجه ویژه‌ای به این موضوع شده است. یکی از مسیرهای موثر و ترکیبی در مسیر توسعه پایدار جوامع، ژئوتوریسم است که شرط آن شناسایی پتانسیل‌های ژئوتوریسمی در قالب ژئو‌سایت‌ها در سطح مناطق می‌باشد و ضمن آن رویکرد کانزرویشن نیز دارای محوریت است. بنابراین می‌توان گفت شناسایی پتانسیل‌های ژئوتوریسمی و طرح قالب ژئوسایت‌ها به ویژه در سطح مناطق مستعد زمینه‌ای برای طرح مباحث ژئوپارک و به تبع آن ژئوتوریسم است که در نهایت زمینه اصلی توسعه پایدار است. بنابراین با این رویکرد و در این مسیر پتانسیل‌های شهرستان سروآباد به عنوان یکی از مناطق مستعد، در مسیر توسعه ژئوتوریسم و نیز طرح مبحث ژئوپارک مورد بررسی قرار می‌‌گیرند. از بین روش‌های مختلف ارزیابی ژئومورفوسایت‌ها، روش بریلها که یکی از بهترین روش‌ها در برآورد شرایط و پتانسیل‌های گردشگری است، انتخاب شد و به بررسی ژئومورفوسایت‌ها پرداخته شد. روش بریلها از چهار اصل ارزش علمی، ارزش آموزشی، ارزش توریستی و ارزش خطر نابودی تشکیل شده است، که با توجه به این چهار اصل ژئوسایت‌ها از طریق پرسش‌نامه‌هایی که تهیه شدند، توسط کارشناسان ارزیابی شدند و ارزش هر ژئوسایت مشخص شد. نتایج نشان داد که در ارزش علمی، ژئوسایت رودخانه سیروان با امتیاز ۳، با بیشترین امتیاز در رده اول و ژئوسایت‌های آبشار ظهوره و آبشار باغ‌خان با امتیاز ۴۵/١ کمترین امتیاز را کسب کردند. در ارزش آموزشی بیشترین امتیاز را شهر اورامان تخت و دریاچه سد داریان با امتیاز ۶/۳، کسب کردند و غار کله‌تنگه هم با ۳۵/۲ کمترین امتیاز را داشت. در ارزش توریستی هم ژئوسایت شهر اورامان تخت و دریاچه سد داریان با ۲/۳، بیشترین امتیاز و غار کله‌تنگه هم با ۹/١، کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. در ارزش خطر نابودی هم ژئوسایت شهر اورامان تخت با ١۵/۳، بیشترین امتیاز و غار کله‌تنگه و آبشار ظهوره هم با ۶/١، کمترین امتیاز را به دست آوردند. در آخر با جمع‌بندی نتایج هر چهار ارزش، نتیجه نهایی به دست آمد و مشخص شد که ژئوسایت شهر اورامان تخت از بین ۲۰ ژئوسایت بررسی شده بیشترین امتیاز یعنی ۳۵/١۲ امتیاز و ژئوسایت‌های غار کله‌تنگه و آبشار ظهوره هم ۸/۷ امتیاز، کمترین امتیازات را به دست آوردند. که این نتایج نشان می‌دهد که ژئوسایت شهر اورامان تخت پتانسیل‌های لازم جهت جذب گردشگر را دارا می‌باشد و با توجه به امکاناتی که در این ژئوسایت وجود دارد نسبت به ژئوسایت‌های دیگر، این امکان را برای گردشگران ایجاد کرده که از آن بازدید کنند، اما در کنار گردشگر‌پذیر بودن این ژئوسایت، خطر تخریب آن هم زیاد است. با توجه به پیشرفت صنعت گردشگری و توجهی که سال‌های اخیر به این مقوله شده است این شهرستان می تواند یکی از گردشگرپذیرترین شهرستان‌ها در استان و حتی در کشور شود. که این کار با معرفی شدن این محدوده به عنوان ژئوپارک بیش از پیش می‌تواند به جذب گردشگر کمک کند که می‌تواند به توسعه پایدار و رفع فقر منطقه کمک شایانی کند، در نتیجه با توسعه گردشگری و آموزش افراد و همچنین حفاظت از میراث زمین‌شناسی می‌توان به این امر دست پیدا کرد.
  3. شناسایی و ارزیابی ژئومورفوسایت های شهرستان سنقر در مسیر امکان سنجی ژئوپارک
    1402
    ژئوتوریسم یکی از ارکان گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف داشته است. مناطق مختلف با توجه به وضعیت طبیعی که دارند، پتانسیل‌های متفاوتی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند. یکی از مناطقی که پتانسیل بالایی از نظر اهداف توسعه ژئوتوریسم دارد، شهرستان سنقر در شرق استان کرمانشاه است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به شناسایی و ارزیابی ژئومورفوسایت-های شهرستان سنقر و امکان‌سنجی ایجاد ژئوپارک پرداخته شده است. در این تحقیق از اطلاعات کتابخانه‌ای، اطلاعات آماری، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM و اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه و مصاحبه به ‌عنوان‌ مهم‌ترین داده‌های تحقیق استفاده شده است. مهم‌ترین ابزارهای تحقیق ArcGIS، Expert Choice (به‌منظور اجرای مدل AHP) و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل‌های بریلها (به‌منظور ارزیابی ژئوسایت‌ها)، منطق فازی (به‌‌منظور فازی‌سازی و ترکیب لایه‌های اطلاعاتی) و AHP (به‌منظور وزن‌دهی به لایه‌های اطلاعاتی) استفاده شده است. نتایج حاصله از ارزیابی ژئوسایت‌ها نشان داده است که در بین ژئوسایت‌های شهرستان سنقر، ژئوسایت سراب گزنهله با مجموع 3/11 امتیاز دارای بالاترین ارزش است و بعد از آن نیز ژئوسایت‌های دریاچه سد جامیشان با 35/10 امتیاز، دریاچه سد سلیمان‌شاه با 15/10 امتیاز و سراب گلویج با 1/10 امتیاز، دارای بالاترین ارزش هستند. همچنین نتایج حاصله از مدل تلفیقی منطق فازی و AHP نشان داده است که بخش‌هایی از مناطق مرکزی و جنوبی شهر سنقر به دلیل نزدیکی به ژئوسایت‌ها، نزدیکی به نقاط شهری و جاده اصلی و همچنین نزدیکی به سایت‌های فرهنگی، پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند. تلفیق نتایج حاصله از ارزیابی ژئوسایت‌ها و همچنین پهنه‌بندی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم نشان داده است که سراب گزنهله، دریاچه سد سلیمان‌شاه و دریاچه سد جامیشان که از نظر مدل بریلها دارای بالاترین ارزش بوده‌اند، از نظر مدل تلفیقی منطق فازی-AHP نیز پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند. بنابراین می‌توان گفت مناطق مرکزی و جنوبی شهرستان سنقر که این ژئوسایت‌ها قرار دارند، پتانسیل ایجاد ژئوپارک را دارند.
  4. ارزیابی ژئودایورسیتی در حوضه زریبار
    1401
    مفهوم ژئودایورسیتی، عناصر غیرزنده طبیعت را با هم در نظر گرفته و حفاظت از زمین را ارتقاء می‌دهد. هدف از مطالعه کنونی، ارزیابی ژئودایورسیتی در حوضه زریبار بود. حوضه آبخیز دریاچه زریبار در میان رشته‌کوه‌های زاگرس در غرب استان کردستان و در فاصله 125 کیلومتری شمال غرب سنندج واقع شده است. اسیلوا و همکاران(2014) در پژوهشی به پهنه بندی و آنالیز شاخص‌های ژئودایورسیتی در حوضه خینگو در آمازون پرداختند. در این پژوهش از شاخص‌های چهارگانه تنوع زمینی استفاده شد و نتایج نشان داد که اندیس‌های ژئودایورسیتی در بازه 4 تا 32 قرار می‌گیرند و ضمن آن کانون و پهنه فعال منطقه مطالعاتی نیز مشخص گردید. نتایج در زمینه حفاظت زیست محیطی کمک کننده بود و نقاط فعال نیز مشخص گردید که کمتر تحت حفاظت هستندین پژوهش بر اساس تلفیق یک شبکه منظم با ابعاد 1500*1500 متر بر روی نقشه‌های مختلف (لیتولوژی، خاکشناسی، دیرینه‌شناسی، هیدرولوژی، کاربری اراضی و تکتونیک) انجام شد. در گام اول، شبکه‌بندی با استفاده از ابراز Fishnet در محیط ARC-GIS انجام شد. مجموع این نقشه‌ها نقشه کمی شاخص‌های ژئودایورسیتی را ایجاد کرده و نقشه ارزیابی ژئودایورسیتی از تنوع بسیار کم تا بسیار زیاد متغیر است. امتیازات شاخص ژئودایورسیتی در دامنه چهار تا 16 قرار داشت. بیشترین ژئودایورسیتی در مرکز حوضه به سمت جنوب مشاهده شده است. از جمله دلایل بیشترین ژئودایورسیتی در این بخش‌ها می‌توان به بیشتر بودن شاخص لیتولوژی، خاکشناسی و هیدروگرافی اشاره کرد. همچنین، بیشترین سطح منطقه مورد مطالعه در طبقه ژئودایورسیتی متوسط (22/32 درصد) واقع شده و کمترین سطح نیز در طبقه ژئودایورسیتی خیلی زیاد (24/6 درصد) واقع شده است. شاخص ها و تنوع جغرافیایی داده های جامع در برنامه ریزی سرزمینی با در نظر گرفتن ژئودایورسیتی برای منطقه مطالعاتی به ویژه موارد حساس تر مانند حفاظت از فسیل ها و مدیریت منابع اب و محدود های معدنی و انرژی های تجدید ناپذیر بسیار مهم هستند.
  5. شبیه سازی جریان رودخانه و تعیین پهنه های در معرض خطر سیلاب در پهنه شهری خرم آباد
    1401
    شهر خرم آباد و محدوده رودخانه خرم رود دارای پتانسیل بالایی برای رخداد سیلاب است. سیلاب‌ها در گذشته خسارات و تلفات گسترده‌ای به همراه داشته و این تهدید همچنان وجود دارد. بنابراین، در پژوهش حاضر، شبیه سازی جریان رودخانه و تعیین پهنه های در معرض خطر سیلاب در پهنه شهری خرم آباد مورد بررسی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قرارگرفته‌است. نقشه‌های توپوگرافی 1:1000، داده‌های هیدرومتری و شرایط مرزی جریان از سازمان آب منطقه‌ای استان لرستان دریافت شد و پهنه‌بندی خطر وقوع سیلاب با‌استفاده‌از مدل هیدرودینامیکی Hec-RAS صورت گرفت. با توجه ‌به ‌نتایج به‌دست‌آمده ‌از اجرای مدل هگرس، در 132 مقطع عرضی زده شده بر روی رودخانه خرم رود، تعداد 6 مقطع از نوع رژیم جریان فوق بحرانی، 3 مقطع از نوع بحرانی و عدد فرود سایر مقاطع کم‌تر از یک بوده ‌و رژیم جریان از نوع زیربحرانی می‌باشد. 44/152 هکتار از اراضی در دوره بازگشت 25 ساله جزو مناطقی می باشند که در حریم و بستر رودخانه قرار گرفته-اند و در معرض خطر سیلاب می‌باشند، از این مقدار 76/111 هکتار آن مناطق مسکونی، 43/22 هکتار آن زراعت آبی و 25/18 هکتار از کل مساحت سیل‌گیری جزو اراضی دارای زراعت دیم می باشد. نتایج ارزیابی آسیب‌پذیری اراضی کشاورزی در سیلاب با دوره بازگشت 50 ساله نشان داد که، 17/163 هکتار جزو مناطق سیل‌گیر می‌باشند که از این مقدار، 41/25 هکتار آن جزو زراعت آبی و 79/19 هکتار را زراعت دیم دربرگرفته است. همچنین نتایج ارزیابی آسیب پذیری مناطق مسکونی در سیلاب با دوره بازگشت 100 ساله نشان داد که، 84/175 هکتار از انواع کاربری های اراضی در معرض خطر سیلاب قرار دارند که از این مقدار 81/123 هکتار آن جزو مناطق مسکونی آسیب پذیر می باشد. با توجه به بررسی دقیق خروجی نتایج و تطابق با مشاهدات میدانی و همچنین کنترل مجدد هیدرولیک جریان سیلاب در بازه های طغیانی از رودخانه، در طول رودخانه خرم رود، 34 بازه طغیانی (سیل‌گیر) شناسایی گردیده است که پخش سیلاب آن ها در سیلاب های طراحی وجود دارد و آبگرفتگی اراضی حاشیه رودخانه محتمل می‌باشد. از دلایل اصلی در طغیان این بازه ها می توان به عوامل انسانی مانند: احداث پل ها با ظرفیت آبگذری کمتر از سیلاب طراحی و پس زدگی جریان به بالادست، کانالیزه کردن و ساماندهی سرتاسری رودخانه در محدوده شهری با عرض کم و ارتفاع نامناسب دیواره های ساماندهی دو طرف، توسعه اراضی کشاورزی و مسکونی در حاشیه رودخانه و تنگ کردن مجاری رودخانه و عدم لایروبی مناسب رودخانه مئاندری خرم رود بویژه در محل قوس‌های داخلی که رسوبگذاری زیادی اتفاق افتاده است، اشاره کرد. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، تحلیل هیدرولیکی رودخانه و مشاهدات میدانی خسارت وارده در پهنه های سیل گیر، گویای کارایی و دقت مدل هگرس در شبیه سازی جریان در مجرا و دشت سیلابی آن و تعیین بازه های بحرانی در محدوده شهری خرم آباد می باشد.
  6. ارزیابی تکتونیک فعال در حوضه های آبریز پیراشهری همدان(عباس آباد، حیدریه و مریانج)
    1401
    تاثیرگذاری تکتونیکی در سطح کره زمین به حدی است که تقریبا تمام پهنه های آن در طی چند هزار سال اخیر از آن متاثر شده اند. از طرفی شناسایی پهنه های پویا در سطح کره زمین که از تغییرات تکتونیکی و به ویژه تکتونیک فعال متاثر شده اند از منظرهای زیادی ارزشمند است. یکی از راههای دسترسی به بعد کمی تکتونیک فعال و نیز شناسایی اثرات آن شاخص های ژئومورفولوژیک هستند که در صورت اتخاذ و به کارگیری چند شاخص مرتبط و با رویکرد سیستمی در جهت شناخت دینامیک حوضه ها و مدیریت محیط ارزشمند هستند. در این پژوهش به بررسی تکتونیک فعال در سطح حوضه های پیراشهری همدان پرداخته شد. در این مسیر سه حوضه عباس آباد، حیدریه و مریانج که در مجاورت هم هستند بر اساس شاخص های ژئومورفیک مورد بررسی قرار گرفتند. شاخص های شش گانه مورفومتریک شکل حوضه(Bs)، عدم تقارن آبراهه (AF)، پیچ و خم جبهه کوهستان (smf)، نسبت پهنای کف دره به عمق دره (vf)، گرادیان طولی رودخانه (SL)، و تراکم سطحی آبراهه(P) انتخاب و هر سه حوضه بر مبنای این شش شاخص بر اساس استاندارهای مورد تایید هر شاخص و بر مبنای به کارگیری نقشه های توپوگرافی، تصاویر STRM، Google Earth و نیز بازدیدهای میدانی اندازه گیری و نیز اعتبار سنجی شدند و در نهایت با به کارگیری شاخص Iat، ارزیابی وضعیت و کلاسه بندی نهایی صورت گرفت. بررسی نتایج حاصل از شاخص های مورفومتریک نشان داد که مقادیر کمی این شاخص ها دارای دامنه های متفاوتی در سطح حوضه های سه گانه هستند و این مساله گویای آن است در سطح سه حوضه درجات فعالیت تکتونیکی با تفاوتهای نسبی وجود دارد. بررسی موردی نیز نشان داد که در کل در سطح هر سه حوضه بر اساس شاخص های ژئومورفیک شش گانه، پویایی بالای تکتونیکی وجود ندارد و فعالیت غالب در سطح متوسط به آرام است. تحلیل آن نیز در ارتباط با سازوکار نئوتکتونیکی غالب در سطح منطقه و نیز عملکرد فرایندهای غالب دینامیک بیرونی است. به عنوان نمونه یکی از دلایل تایید این مساله عدم پراکنش خطواره‌های گسلی و نیز ایمن بودن از منظر لرزه خیزی است که مصداق تایید کننده این نتیجه است. بررسی موردی نتایج حاصل از شاخص Iat نشان داد که در کل هر سه حوضه در طبقه متوسط قرار می‌گیرند و در این بین حوضه مریانج در سطح فعالیت بینابینی به سمت کم قرار دارد. به عنوان نمونه، مقادیر کمی سه حوضه عباس‌آباد، حیدرآباد و مریانج به ترتیب 33/2، 33/2 و 50/2 بر آورد گردید که دال بر موارد بالا است. در نهایت مجموع ارزیابی شاخص های شش گانه و نیز شاخص Iat نشان داد که در سطح حوضه‌ها فعالیت متوسط تکتونیکی با درجات نسبی تفاوت در سطح حوضه‌ها وجود دارد و بررسی شواهد لندفرمی موجود در سطح حوضه ها نیز درکه حال حاضر پویایی فرایندهای بیرونی را نشان م دهد، مصداق این مساله است.
  7. ارزیابی ژئومورفوسایت های کارستیک و تحلیل جایگاه آنها با به کارگیری مدل های ترکیبی ارزیابی ژئوتوریسمی(مطالعه موردی: غار قوری قلعه و سراب روانسر)
    1401
    هدف از مفهوم ژئوتوریسم شناسایی لندفرم هایی است که دارای جایگاه و اهمیت ویژه در توصیف و درک تاریخ سطح زمین هستند. از ارزش های اقتصادی، فرهنگی، زیبایی، اکولوژیکی و علمی به صورت همزمان برخوردارند و به منظور درک گردشگری مورد بهره برداری انسان قرار می گیرد. در بحث ژئومورفوسایت ها، مناطق کارستی دارای جایگاه ویژه ای می باشند، چون دارای تنوع اشکال و به تبع آن پتانسیل بالایی برای جذب گردشگر هستند. هدف از این پژوهش ارزیابی ژئومورفوسایت های کارستیک و تحلیل جایگاه آن ها با به کارگیری مدل های ترکیبی ارزیابی ژئوتوریسمی (مطالعه موردی: غار قوری قلعه و سراب روانسر) با استفاده از مدل های GAM، M-GAM و نیز کوبالیکوا و کرچنر می باشد. به همین منظور مجموعه ای از ابزارهای فیزیکی در قالب نقشه های مختلف و نیز ابزارهای مفهومی در قالب نرم افزارها از جمله GIS همراه با پرسشنامه های مبتنی بر مدل های مدنظر و نهایتاً تحلیل های آماری استفاده شد. نتایج بر مبنای GAM (کارشناسان) نشان داد که ارزش نهایی برای دو ژئومورفوسایت سراب روانسر و غارقوری قلعه به ترتیب 46/13 و 31/15 می باشد. سراب روانسر از لحاظ ارزش های مکمل نسبت به غارقوری قلعه ارزش بالاتری دارد ولی از نظر ارزش های اصلی، امتیاز پایین تری کسب کرده است. از آنجا که ارزش های اصلی نقش تاثیرگذاری در ارزیابی ارزش گردشگری دارد، غارقوری قلعه نسبت به سراب روانسر از ارزش بیشتری، برخوردار است. بررسی دو ژئومورفوسایت بر مبنای مدل M-GAM (بازدیدکنندگان) نیز نشان داد ارزش نهایی سراب روانسر و غار قوری قلعه به ترتیب 07/12 و 31/15 می باشد. این نتایج نشان از برتری ارزش نهایی غار قوری قلعه نسبت به ارزش نهایی سراب روانسر دارد. غارقوری قلعه هم از لحاظ ارزش های اصلی و هم از لحاظ ارزش های مکمل از سراب روانسر برتری دارد. تحلیل نمودار ماتریسی GAM نشان داد که غارقوری قلعه در فیلد Z22 قرار دارد که نشان دهنده این است که این غار از نظر ارزش های اصلی و مکمل در سطح متوسطی قرار دارد. قرارگیری سراب روانسر در فیلد Z22 نیز بدین معنی است که این سراب از لحاظ ارزش های اصلی پایین و از لحاظ ارزش های مکمل در سطح متوسطی قرار دارد. تحلیل ماتریس M-GAM نیز نشان داد که هر دو ژئومورفوسایت در فیلد Z22 قرار دارند. قرار گرفتن هردو ژئوسایت در یک فیلد به معنا برابری ارزش های اصلی و مکمل نیست. سراب روانسر از لحاظ ارزش های اصلی در سطح پایین و از لحاظ ارزش های مکمل در سطح متوسطی قرار دارد. قرارگیری غارقوری قلعه در فیلد Z22 بدین معنی است که از لحاظ ارزش های اصلی و مکمل در سطح متوسطی قرار گرفته است. بررسی دو ژئوسایت با استفاده از مدل تلفیقی کوبالیکوا و کرچنر نیز نشان داد که از بین ژئومورفوسایت ها غارقوری قلعه با امتیاز 83/8 دارای بیشترین امتیاز بوده است و سراب روانسر با کسب امتیاز 8/7 در رتبه ی دوم قرار دارد. هم چنین از بین معیارهای مورد مطالعه دو ژئوسایت، ارزش مکمل با 27 درصد دارای بیشترین اهمیت و ارزش آموزشی با 13 درصد دارای کمترین اهمیت است. در نهایت هر دو ژئومورفوسایت دارای پتانسیل نادر جهت ارتقا ژئوتوریسم و اقتصاد منطقه هستند؛ اما به دلیل نبود برنامه ریزی و مدیریت کافی، نبود آموزش (جهت فرهنگ سازی بین مردم)، کمبود امکانات حفاظتی و رفاهی هر دو ژئوسایت با نقاط ضعف های روبه رو هستند که در صورت بهبود این نکات می توانند به یک ژئوتوریسم پایدار موفق دست یابند.
  8. پهنه بندی خطر سیلاب در پهنه شهری نورآباد استان لرستان
    1400
    در حال حاضر سیلاب شهری به دلیل تشدید تغییرات آب و هوایی و توسعه سریع شهرنشینی به طور مکرر در سراسر جهان رخ می دهد. سیلاب شهری خسارات اجتماعی و اقتصادی عظیمی را به همراه داشته و امنیت و دارایی ساکنان را به شدت تهدید می کند. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، پهنه بندی خطر سیلاب شهری در شهر نورآباد لرستان می باشد. در این پژوهش، پس از جمع آوری اطلاعات و لایه های مورد نیاز، به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی و با توجه به نظر خبرگان، وزن معیارها و زیرمعیارهای موثر در سیل خیزی منطقه مورد مطالعه تعیین شده؛ سپس با توجه به وزن های به دست آمده، نقشه فازی لایه های مورد نظر به دست آمد. در مجموع 8 پارامتر شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، کاربری اراضی، انحنای شیب، لیتولوژی و بارش به منظور پهنه بندی خطر سیلاب شهری استفاده شدند. در نهایت، عملکرد مدل ها با استفاده از منحنیROC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که معیار فاصله از رودخانه دارای بیشترین اهمیت و لایه جهت شیب دارای کمترین اهمیت می باشد. نتایج تحلیل منحنی ویژگی عملگر نسبی نشان داد که مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی دارای مقدار AUC برابر 771/0 می باشد. بنابراین مدل تحلیل سلسله مراتبی – فازی دارای عملکرد بالایی در پیش بینی سیل خیزی می باشد. مناطق پرخطر سطح شهر شامل مناطق مجاور پل ها (پل کاوه، پل شهرداری، پل نه دی و پل میدان فردوسی) و مناطقی که عرض بستر رودخانه باریک شده و یا اینکه محل تلاقی دو رودخانه (گچینه و خاوه ) می باشند.
  9. اولویت بندی تکتونیکی حوضه های آبریز با به کارگیری شاخص های مورفومتریک مطالعه موردی(حوضه رازآور)
    1400
    تقریبا هیچ ناحیه ای را در کره زمین نمی توان یافت که در طول چند هزارسال اخیر تحت تاثیر تغییرات تکتونیکی قرار نگرفته باشد. در این مسیر شواهد و شاخص های ژئومورفولوژیک اطلاعات زیادی را در ارتباط بعد کمی تکتونیک فعال و نیز اثر گذاری آن نمایان می سازند. بنابراین مطالعات مورفوتکتونیک و بررسی های مرتبط با آن در سطح حوضه های آبریز از طریق شاخص های ژئومورفولوژیک و مورفومتریک در جهت شناسایی دینامیک حوضه ها و نیز حرکت در راستای مدیریت محیط مفید می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به اولویت بندی تکتونیکی حوضه های آبریز با به کارگیری شاخص های ژئومورفیک در سطح حوضه رازآور پرداخته شد. در این ارتباط حوضه رازآور بر مبنای تقسیم بندی حوضه ای به 5 زیر حوضه تقسیم گردید و بر اساس شاخص های مورفومتریک 7 گانه شکل حوضه (BS)، عدم تقارن آبراهه (AF)، پیچ و خم جبهه کوهستان (smf)، نسبت پهنای کف دره به عمق دره (vf)، گرادیان طولی رودخانه (sl)، تقارن توپوگرافی معکوس (DA) و تراکم سطحی آبراهه و نیز در نهایت با شاخص Iat مورد بررسی قرار گرفت. نتایج کلی نشان داد که شاخص های مورد بررسی در سطح حوضه های مطالعاتی دارای دامنه های متفاوتی هستند. ولی روند کلی شاخص های ژئومورفیک و نتایج حاصل از آن نشان داد که در سطح حوضه رازآور درجات فعالیت تکتونیکی با دامنه ای متفاوت وجود دارد ولی به صورت کلی روند فعالیت تکتونیکی در سطح متوسطی است و این مساله در ارتباط با ساز و کار نئوتکتونیکی حاکم در منطقه و نیز شرایط لیتولوژیک و نیز روندهای غالب فرسایشی محدوده مرتبط است. شواهد مختلف این روند که توسط شاخص های ژئومورفیک شناسایی و کمی گردید در فرم کلی حوضه و نیز لندفرم های شاخص آن شامل سیستم مجرا و نیز سطوح دشتی به همراه فرم های کوهستانی و دامنه-ای مشهود است. نتایج نهایی حاصل از شاخص Iat نشان داد که به صورت موردی زیرحوضه های 2 و 4 و در مرحله بعد حوضه 1 دارای فعالیت تکتونیکی پایین تری بوده و زیرحوضه 3 (زیرحوضه شرقی حوضه رازآور) دارای فعالیت تکتونیکی متوسطی می باشد. همچنین بیشترین فعالیت تکتونیکی در زیرحوضه جنوبی- شرقی حوضه رازآور شماره 5 مشاهده شد که دارای فعالیت تکتونیکی زیاد می باشد. بر اساس این شاخص نیز مشخص گردید که درجات متفاوتی از فعالیت تکتونیکی در سطح زیر حوضه های حوضه رازآور از کم تا زیاد وجود دارند که مرتبط با مجموعه روندهای تکتونیکی حاکم بر منطقه به همراه شرایط لیتولوژیک موجود در سطح زیر حوضه های رازآوز و نیز نوع و میزان واکنش فرم های موجود در سطح هر زیر حوضه می باشد. با این اوصاف بر مبنای رویکرد سیستمی ژئومورفولوژیک نتایج نهایی پژوهش بیانگر فعالیت متوسط تکتونیکی البته با درجات نسبی تفاوت در سطح حوضه رازآور می باشد و برای اطمینان و رویکرد مخاطره شناسی ضرورت بررسی های کامل میدانی وجود دارد.
  10. تحلیل ساختاری بر آسیب پذیری نواحی تحت مخاطره افت سطح آب زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ
    1400
    افت آب زیرزمینی یکی از مهمترین مسائل و چالش های پیش رو در زمینه کاهش ذخایر آبی در همه جوامع انسانی می باشدکه سبب ایجاد آسیب پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مکان های مختلف شده است. شناسایی عوامل آسیب پذیر موثر نواحی بر روی افت آب زیرزمینی و اتخاذ تدابیر درست کارشناسانه و به موقع نسبت به آن یکی از ابزارهای اساسی و مهم جهت مدیریت و کنترل این مخاطره محیطی است. در این راستا مطالعه حاضر بر آن بوده است به شیوه توصیفی – تحلیلی و ضمن تاکید بر جنبه کاربردی آن، به تحلیل ساختاری بر آسیب پذیری نواحی تحت مخاطره افت سطح آب زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ استان همدان بپردازد. جامعه آماری این پژوهش از میان ساکنین روستاهای ده دهستانِ شهرستان کبودراهنگ است. نمونه های مورد بررسی به تعداد 400 نفر بر اساس روش کوکران و به شیوه تصادفی – طبقه ای با فن انتساب متناسب، از میان دهستان های منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز بر اساس تدوین پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط اساتید دانشگاه کردستان و پایایی آن بر اساس روش آلفای کرونباخ با ضریب 90/0 محاسبه شد، جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از الگوریتم ها و توابع کاربردی در نرم افزار ARCGIS، شامل IDW، آمارتوصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام)، در نرم افزار SPSS و برای مدلسازی و تحلیل فاکتورهای موثر بر و شاخص های آسیب پذیری در برابر مخاطره افت سطح آب زیرزمینی دشت کبودرآهنگ از روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاضر در فاز نخست و در ارزیابی مهمترین مولفه بیانگر رخداد آسیب پذیری در برابر افت سطح آب زیرزمینی، منتهی به شناسایی مولفه کالبدی با ضریب 579/0 و مولفه زیست محیطی با ضریب 178/0 گردید. دیگر یافته ها نشان داد که مهمترین مولفه موثر بر آسیب پذیری منطقه، مولفه اقتصادی و زیست محیطی با میانگین 44/3 است. همچنین نتایج این مطالعه در مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر آن است که بنیان های ذهنی و ارزشی افراد در تطبیق با پاردارایم های نظریه ای نشان داد که عدم اتکا به انگاره های ارزشی پارادیم نوین زیست محیطی که بر تعادل و هماهنگی با طبیعت و محیط زیست تاکید دارد، منتهی به رفتارهای تخریب گرایانه در ارتباط با بهره برداری از منابع طبیعی می شود، که نمود آن را در دشت کبودرآهنگ در خصوص رخداد فروچاله ها می توان شاهد بود. در نهایت تحلیل فضایی- مکانی مناطق آسیب پذیر در برابر افت سطح آب زیرزمینی در دشت کبودر آهنگ نشان داد که دهستان های سرداران و حاجیلو با درجه آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است و نیازمند توجه و مدیریت بحران پیش از بحران می-باشند.
  11. ارزیابی ژئوتوریسمی تالاب شادگان با رویکرد محیطی
    1398
    ژئوتوریسم یکی از جدیدترین مفاهیم مطالعات امروزه گردشگری است. بنابراین محبوبیت ژئوتوریسم طی چند دهه گذشته به سرعت افزایش یافته است. هدف این مطالعه، ارزیابی محیطی ژئوسایت شادگان با استفاده از مدل های GAM و M-GAM بود. تالاب شادگان در جنوب غربی ایران و همچنین جنوب غرب استان خوزستان واقع شده است. جامعه پژوهش در این مطالعه شامل دو گروه کارشناسان و گردشگران بود. در مدل های GAM و M-GAM به ترتیب از نظر کارشناسان و گردشگران استفاده شد. بعد از توزیع پرسشنامه و جمع آوری پرسشنامه های تکمیل شده، 15 عدد پرسشنامه در هر گروه مورد تحلیل قرار گرفت. به عبارت دیگر، در مجموع 30 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. ارزش های داده شده به زیرمعیارهای از نظر کارشناسان با نظر گردشگران مقایسه شده و گردشگران نسبت به کارشناسان، امتیازات کمتری را به زیرمعیارها اختصاص دادند. از نظر کارشناسان و گردشگران، ارزش علمی- آموزشی و ارزش گردشگری به ترتیب دارای بیشترین و کمترین ارزش بودند. نمودار ارزیابی ژئوتوریسم در مدل GAM و M-GAM، موقعیت Z32 را نشان داد که ژئوسایت های قرار گرفته در این محدوده دارای مقادیر بالای ارزش اصلی و مقادیر متوسط ارزش مکمل هستند.نتایج مطالعه نشان داد که از نظر ارزش های اصلی و مکمل تالاب شادگان در وضعیت متوسط قرار دارد؛ اما پیمایش میدانی صورت گرفته حاکی از وضعیت متوسط به پایین تالاب شادگان است. به طور کلی عوامل مدیریتی و عدم مدیریت صحیح و برنامه ریزی نادرست مهم ترین عامل تخریب تالاب شادگان می باشد. اگر تالاب شادگان حیات خود را داشته باشد می تواند حیات منطقه را نیز از لحاظ وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، وضعیت زیست محیطی و کیفیت هوا تامین کند.
  12. واکاوی نگرش جامعه به مخاطره افت سطح آب زیرزمینی و علل آن در دشت دهگلان
    1398
    افت آب زیرزمینی یکی از مهمترین مسائل و چالش های پیش رو در زمینه کاهش ذخایر آبی در همه جوامع انسانی است که سبب ایجاد مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در مکان های مختلف می شود. شناسایی عوامل موثر بر روی افت آب زیرزمینی و اتخاذ تدابیر درست کارشناسانه و به موقع نسبت به آن یکی از ابزارهای اساسی و مهم جهت مدیریت و کنترل این مخاطره محیطی است. در این راستا مطالعه حاضر بر آن بوده است به واکاوی نگرش جامعه به مخاطره افت سطح آب زیرزمینی و علل آن در دشت دهگلان در استان کردستان بپردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل بهره برداران در بخش کشاورزی در روستاهای پنج دهستان شهرستان دهگلان که دارای چاه های پیزومتری می باشند، هستند. همچنین کارشناسان متخصص در حوزه مربوطه را نیز در برمی گیرد. تمام نمونه های مورد بررسی بر اساس روش کوکران و به شیوه تصادفی-طبقه ای با فن انتساب متناسب، به تعداد 100 نمونه از میان کشاورزان (بهره برداران) در دهستان های حومه دهگلان، ئیلاق جنوبی، سیس و قروچای و تعداد 15 نفر از میان کارشناسان که به شیوه هدفمند و تمام شماری، انتخاب شدند. نحوه جمع آوری اطلاعات با فن پیمایشی- اکتشافی و به شیوه آمیخته (کمی و کیفی)، و با رویکرد پراگماتیسمی انجام گرفته است. بنابراین در فاز کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختارمند، عوامل موثر بر افت سطح آب زیرزمینی شناسایی گردید و پس از تدوین پرسشنامه محقق ساخته و تایید روایی آن بر اساس نظر اساتید گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه کردستان و پایایی آن نیز در روش آلفای کرونباخ برابر با 85 درصد تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از الگوریتم ها و توابع کاربردی در نرم افزار ARCGIS، شامل IDW و همچنین از آمارتوصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام)، در نرم افزار SPSS، و برای سنجش نظرات کارشناسان از روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (FTOPSIS) و مدل تحلیلی شبکه های عصبی (MLP)، استفاده گردید. نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که مهمترین عوامل موثر بر افت سطح آب زیرزمینی در دشت دهگلان از نظر بهره برداران مربوط به مولفه ی زیرساختی است. همچنین مهمترین مولفه از نظر کارشناسان در افت سطح آب زیرزمینی در دشت دهگلان، مولفه های اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی بیشترین میزان تاثیر را بر تاب آوری اجتماعی روستائیان دارد. از این رو نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی و مدیریت مخاطرات محیطی مورد استفاده مدیران و برنامه ریزان واقع شود.
  13. ارزیابی مخاطره ی زمین لغزش و واکاوی علل آن در مسیر جاده ی جدید سردشت- بانه حد فاصل سردشت- دارساوین
    1398
    امروزه نقش و اهمیت جاده ها در ارتباط با توسعه ی فعالیت های اقتصادی و اجتماعی آشکار است. جاده ها مسیر انتقال فرهنگ، تمدن و مسیر دستیابی به توسعه هستند که اخیرا حالت بحرانی پیدا کرده اند که علت آن وقوع حوادث در جاده هاست که بخشی از این حوادث مربوط به رخداد بلایای طبیعی است. زمین لغزش ها از اشکال حرکات دامنه ای و از پدیده های مخرب طبیعی هستند که خسارات زیادی را بر سرمایه های ملی وارد می کنند. بنابراین شناسایی زمین لغزش ها در سطح جاده ها با توجه به جنبه ی مخاطره شناسی این فضاهای جغرافیایی می تواند بسیار موثر باشد. هدف این پژوهش ارزیابی مخاطره ی زمین لغزش و واکاوی علل آن در مسیر جاده ی جدید سردشت به بانه حد فاصل سردشت – دارساوین می باشد. در این پژوهش برای پهنه بندی خطر زمین لغزش از مدل فازی و دو عملگرGamma7 و Gamma9 مدل فازی استفاده شد. با توجه به شرایط موجود و نظر کارشناسی 16 متغیر شیب، جهت شیب، کاربری زمین، بارش، زمین شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، تراکم گسل، تراکم رودخانه، قدرت حمل جریان، شاخص نمناکی توپوگرافیک، طول زاویه شیب، انحنای شیب، انحنای عرضی شیب و انحنای طولی شیب مورد استفاده قرار گرفت. نتایج عملگرهای Gamma7 و Gamma9 نشان داد که هر دو عملگر در شناسایی پهنه های خطر در سطح سه بازه در مسیر شناسایی و تشخیص، یکسان عمل نموده اند ولی در مقادیر تعیین خطر دارای تفاوت هستند که دال بر دقت کار می تواند باشد. با این اوصاف بر مبنای مطالعات میدانی و نیز واقعیت زمینی، عملگر Gamma9 در تشخیص مقادیر بازه ها از منظر تعیین ناپایداری دقیق تر است. نتایج حاصل از بررسی محدوده ی مطالعاتی که 21 کیلومتراست در قالب سه بازه نشان داد که به ترتیب بازه ی اول و دوم دارای پتانسیل خطر بیشتری هستند. نتایج تکمیلی تر نشان داد که بازه ی دوم که مسیر جاده ی جدید بعد از احداث سد است با توجه به احداث منطبق بر سطوح پادگانه ای مجاور رودخانه ی زاب و نیز در تشکیلات رسوبی بسیار حساس و ناشی از تغییر تکیه گاه شیب بیشترین میزان ناپایداری واقعی را داشته است. در نهایت با استفاده از منحنی عملگر نسبی(ROC)، عملکرد مدل ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مقدار سطح زیر منحنی برابر با 811/0 است که بیانگر کارایی و دقت مدل به کار گرفته می باشد.
  14. پهنه بندی خطر سیلاب در شهر ایلام با استفاده از مدل های پیش بینی کننده ی مکانی
    1398
    مخاطرات سیلاب، یکی از وقایع فاجعه آفرین دنیا می باشد که منشا آب و هوایی هیدرولوژیکی داشته است و به وضعیتی گفته می شود که در آن جریان رودخانه و سطح آب به-صورت ناگهانی افزایش پیدا می کند و باعث خسارت های جانی و مالی می گردد. ایران، همه ساله شاهد وقوع مخاطره ی سیلاب با شدت مختلف است، این کشور دارای اقلیم خشک و نیمه-خشک بوده و بارش اندک و غالباً رگباری سالیانه آن از لحاظ زمانی و مکانی توزیع یکنواختی ندارد. هدف از این مطالعه، پهنه بندی خطر سیلاب در شهر ایلام با استفاده از مدل های پیش-بینی کننده ی مکانی می باشد. فاکتورهای موثر بر وقوع سیل که در این مطالعه در نظر گرفته شدند، شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، تراکم آبراهه، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص قدرت توان جریان، انحنای شیب، لیتولوژی، خاک شناسی، کاربری اراضی و میزان بارندگی است. پس از جمع آوری اطلاعات و لایه های مورد نیاز، نقاط سیل گیر که 126 نقطه بودند شناسایی شدند. موقعیت های سیل گیر به صورت تصادفی به دو گروه 70 درصد (89) و 30 درصد (37) به ترتیب برای مدل سازی و اعتبار سنجی تقسیم شدند. به کمک مدل های تابع شواهد قطعی (EBF)، شواهد وزنی (WOE) و لجستیک رگرسیون (LR)، نقشه ی پهنه بندی خطر سیلاب شهر ایلام تهیه شد. نقشه های حساسیت به وقوع سیل تهیه شده، به 5 کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی شدند. برای ارزیابی عملکرد مدل-ها، از سطح زیر نمودار AUC به دست آمده از منحنی ROC استفاده گردید. با توجه به معیار ارزیابی مورد استفاده در این مطالعه (ROC) و با توجه به داده های اعتبارسنجی، مدل تابع شواهد قطعی EBF (914/0) در پتانسیل یابی سیل خیزی در منطقه ی مورد نظر دارای بهترین عملکرد بود و بعد از آن به ترتیب مدل لجستیک رگرسیون LR(896/0) و شواهد وزنی WOE (874/0) دارای کمترین عملکرد در پتانسیل یابی سیل خیزی در منطقه ی مورد مطالعه بودند. در نهایت، نتایج مطالعه نشان داد که سیل خیزی شهر ایلام ناشی از عوامل محیطی شامل شیب زیاد و تغییر کاربری اراضی است که بر اساس نقشه ی پیش بینی خطر سیل ارائه شده، می توان در آینده اقدامات مدیریتی مناسبی را جهت کاهش خسارت ها و تلفات ناشی از سیل انجام داد.
  15. شناسایی و تحلیل مخاطرات ژئومورفولوژیکی شاخص در مسیر جاده پیرانشهر – سردشت
    1397
    راه های مواصلاتی جزء مهم ترین ارکان توسعه هر کشور محسوب می شود. این راه ها در کشور ایران همواره توسط مخاطرات متعددی تهدید می شوند، که یکی از مهم ترین این مخاطرات زمین لغزش می باشند که جزء شاخص ترین ناپایداری های دامنه ای محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناسایی، پهنه بندی و تحلیل مخاطرات ژئومورفولوژی شاخص (زمین لغزش) در جاده پیرانشهر- سردشت از توابع استان آذربایجان غربی با استفاده از سه روش تحلیل سلسله مراتبی، لجستیک رگرسیون و تاپسیس میباشد عوامل موثر بر وقوع مخاطرات زمین لغزش در مسیر مورد مطالعه عبارت بودند از: شیب، جهت شیب، لیتولوژی، نوع خاک، بارندگی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، کاربری اراضی و فاصله از مراکز روستایی و شهری. داده های مربوط به پژوهش از طریق نقشه های توپوگرافی، سنگ شناسی، کاربری اراضی، عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای و داده های هوا شناسی منطقه مورد مطالعه و پرسشنامه از اساتید و صاحب نظران این موضوع جمع آوری شده است. عوامل موثر در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شده و سپس با استفاده از سه مدل لجستیک رگرسیون (LR)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تاپسیس (TOPSIS) همپوشانی انجام گرفت و در نهایت سه لایه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در پنج طبقه مخاطره کم خطر تا پرخطر طبقه بندی شده است. در نهایت به بررسی میزان همخوانی و همپوشانی نتیجه لایه های پیش-بینی شده در هر روش با لایه پراکنش زمین لغزش های اتفاق افتاده در منطقه مورد مطالعه پرداختیم. نتایج نشان می دهد که بیشترین رخداد زمین لغزش در یک سوم ابتدایی و انتهایی جاده مورد مطالعه می باشد که دارای بیش ترین آسیب پذیری هستند و همپوشانی لایه های به دست آمده با لایه زمین لغزش های اتفاق افتاده از منطقه مورد مطالعه در روش های مورد استفاده به ترتیب تحلیل سلسله مراتبی دارای بیشترین همپوشانی و روش های لجستیک رگرسیون وتاپسیس دارای همپوشانی کمتری می باشند.از دیگر نتایج به دست آمده این پژوهش میزان تاثیر عوامل موثر مورد مطالعه در وقوع زمین لغزش های رخ داده مورد نظر است که به ترتیب لیتولوژی، کاربری اراضی، شیب، پوشش گیاهی، بارندگی، جهت شیب و فاصله از آبراهه بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش در مسیر مورد مطالعه داشته اند.
  16. بررسی و تحلیل ژئوتوریسمی غار علی صدر با دیدگاه مخاطره-شناسی
    1397
    در قرن بیست ویک، با رشد سرمایه داری جدید مربوط به عصر فرا صنعتی، توسعه جامعه شبکه ای و به دنبال آن گسترش بیش از حد انقلاب تکنولوژیک در حوزه های مختلف، باعث شده است که اوقات فراغت و به تبع آن گردشگری در سطح ملی و بین المللی افزایش پرشتابی پیدا کند. بنابراین با توجه به توسعه توریسم و کارکردهای متعدد آن و به عنوان یکی از نیروهای شکل دهنده جهان ما امروزه در حوزه گردشگری مفاهیم جدیدی ایجاد شده است. از جدیدترین این مفاهیم و حوزه ها ژئوتوریسم است که به معرفی پدیده های زمین شناسی با حفظ هویت مکانی می پردازد و هدف غایی آن نیز مبتنی بر حفظ محیط زیست و چشم اندازهای آن، عدم تغییر و خودداری از دخالت نامتعادل انسان در برهم زدن چهره زمین است. به بیان تخصصی تر، ژئوتوریسم، شناخت ژئومورفوسایت ها و مکان های ویژه ژئومورفولوژیک به عنوان مکان هایی با ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، اقتصادی و زیبایی شناختی هستند.در این راستا ژئوسایت غار علی صدر به عنوان سایت مطالعاتی انتخاب و در سطح آن ارزیابی و تحلیل ژئوتوریسمی صورت گرفت. با این هدف از میان روش ها و مدل های ارزیابی در زمینه ژئوتوریسم، روش های کومانسکو و پرالونگ انتخاب و بر مبنای آن ژئوسایت علی صدر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی ژئوسایت با روش کومانسکو در قالب پنج معیار اصلی صورت گرفت. ارزش امتیازی آنها به ترتیب معیار در روش، 5/16، 25/16، 14، 5/17، 11 برآورد گردیدند و در نهایت ارزش کلی ژئوسایت نیز 75/0 محاسبه شد. بررسی مبتنی بر این روش بیانگر ارزش بالای معیارهای علمی، زیبایی شناختی، اقتصادی و نیز ارزش امتیازی پایین معیار مدیریتی بود. نکته قابل توجه در ارتباط با برآوردهای روش کومانسکو قرار گرفتن دو معیار مدیریتی و اقتصادی به لحاظ پایین ترین و بالاترین سطح است که خود به واضحی گویای مخاطره-شناسی در سطح ژئوسایت است. به این صورت که پارادوکس موجود ناشی از مسیر رشدی و توانمندی اقتصادی غار و به تبع آن کاهش سطح تمهیدات حفاظتی و نیز افزایش سطح تخریب و عدم تحقق محور توسعه پایدار است. بررسی غار علی صدر با روش پرالونگ نیز بر مبنای عیار گردشگری و عیار بهره وری صورت گرفت. نتایج ارزش امتیازی آنها به ترتیب معیار در روش، 80/0، 77/0، 45/0، 75/0 و 75/0 و 68/0 برآورد گردیدند. واکاوی نتایج نشان داد که تنوع فرایند و فرم منجر به افزایش ارزش و سطح معیارهای علمی و زیبایی شناختی شده است. نکته قابل توجه از منظر مخاطره شناسی ارزش امتیاز بالای معیار اقتصادی- اجتماعی است که گویای کاربری شدید در سطح ژئوسایت است و در همین راستا آمارهای بازدیدکنندگان و بررسی عیار بهره وری نیز موید این مساله است. به صورتی که در کیفیت بهره وری در سطح ژئوسایت استفاده از ارزش اقتصادی امتیاز کامل را گرفته و در سطح یک قرار دارد. بنابراین در راستای تحقق ژئوتوریسم پایدار موفق باید ژئوسایت را به عنوان یک سیستم در بردارنده لندفرم و جاذبه طبیعی(غار علی صدر)، جوامع محلی و میزبان، گردشگران، متولیان و برنامه ریزی در نظر گرفت و بر مبنای آن عمل کرد.
  17. تحلیل و پهنه بندی میزان سیل خیزی با استفاده از شاخص های هیدروژئومورفولوژی (مطالعه موردی حوضه های آبریز استان کردستان)
    1395
    سیل یکی از مهم ترین مخاطرات تهدید کننده جامعه بشری محسوب میشود. در ده های اخیر با افزایش جمعیت و تغییر اقلیم اثرات این مخاطره بیشتر شده است. مطالعه ویژگی های حوضه ها که میزان سیل خیزی با آن در ارتباط است می تواند به مدیریت صحیح این مخاطره کمک نماید. استان کردستان با اقلیم نیمه خشک و تغییر پذیری زیاد بارش از پتانسیل بالایی برای این مخاطره برخوردار است. در این مقاله پتانسیل سیل خیزی حوضه های استان کردستان شامل حوضه های قرار گرفته در داخل استان و مشترک با استان های مجاور با استفاده از شاخص های مورفومتری و هیدروگرافی محاسبه گردید. با این هدف و بر اساس عوامل توپوگرافی و هیدرولوژی سطحی 18 حوضه شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ادامه پژوهش آبراهه ها بر اساس روش استرالر طبقه بندی و سپس 12 پارامتر شاخص در ارتباط با سیل خیزی شامل طول حوضه، تراکم زهکشی، نسبت انشعاب، فراوانی آبراهه ها، طول جریان سطحی، ضریب فرم حوضه، شکل حوضه، ضریب کشیدگی، ضریب گردی، ضریب فشردگی، نسبت بافت و مساحت برای تمام حوضه ها محاسبه گردید. از نرم افزارهای GIS و Excel به منظور تسهیل محاسبات و استخراج داده ها و SPSS برای طبقه بندی و نیز استاندارد کردن داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که حوضه های آبخیز مورد مطالعه بر اساس پارامترهای مورد مطالعه در دو خوشه قرار می گیرند. به ترتیب خوشه 1 دارای 11 حوضه شامل حوضه های بیجار، گل تپه، تپه اسماعیل، بوکان، رزاب، سقز، انگوران، قروه، سنندج، تکاب و شاهین دژ و خوشه 2 دارای 7 حوضه شامل حوضه های پاوه، سردشت، بانه، روانسر، کامیاران، مریوان و قزلچه می باشد. همچنین نتایج مقایسه ای بیانگر قرارگیری حوضه های خوشه 1 در شرق و حوضه های خوشه 2 در غرب محدوده مورد مطالعه است. مجموع برآوردها و تحلیل های آماری نشان دهنده پتانسیل سیل خیزی بیشتر حوضه های شرقی با وجود بارندگی بیشتر حوضه های غربی است که دلیل بارز آن ناشی از شرایط توپوگرافی، پوشش گیاهی و لیتولوژیکی خاص حوضه های شرقی است.
  18. بررسی و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریسمی و تنگناهای محیطی غار کونه شمشم مریوان
    1395
    غار کونه شَمشَم یکی از جاذبه های طبیعی ملی ارزشمند طبیعت گردی ایران است که در سطح منطقه مریوان منحصر به فرد است و دارای ترکیبی از ویژگی های علمی، زمین شناسی، زیست شناسی و فرهنگی است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و ارزیابی ارزش های ژئوتوریسمی و تحلیل میزان مخاطرات طبیعی و انسانی غار کونه شمَشَم مریوان است که در 40 کیلومتری شهر مریوان و در مسیر جاده سقز- مریوان در نزدیکی روستای توراغ تپه واقع است. در این پژوهش روش مطالعه شامل: مطالعات کتابخانه ای، روش پریرا، روش سوات (SWOT)، استفاده از پرسشنامه و ارزش گذاری، بازدید میدانی ، روش آزمایشگاهی و اندازه گیری، استفاده از نرم افزار های GIS، SURFER،SPSS و اکسل بوده و وسایل مورد نیاز شامل وسایل اندازه گیری غار مانند: متر لیزری و قطب نما بوده که جهت تولید داده ها و تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. امروزه گردشگری جهت توسعه پایدار از اهمّیت جهانی و منطقه ای برخوردار است. ژئوتوریسم انواع مختلفی دارد که مهم ترین آن ها توریسم عادی و طبیعت گرا است که بازدید و گردش در غارها بخشی از آن است. در این پایان نامه، بررسی و تحلیل اهمیت ژئوتوریسم و تنگناهای محیطی غار کونه شمشم مورد تحقیق و پژوهش قرار داده شده است. بررسی و ارزیابی مخاطرات طبیعی و انسانی برای حفظ و پایداری غار کونه شمشم ضروری است زیرا این غار یک غار زیستی است و گونه خاصی خفاش در آن سال هاست زندگی می کند. در سال های اخیر گروه های مختلفی از این غار بازدید کرده اند که سبب افزایش انواع مخاطرات انسانی و طبیعی در این غارشده اند. حفاری، استفاده از اسپری رنگ، روشن کردن آتش در غار و ... از مخاطرات انسانی داخل غار بوده و تغییرات جوی و کاهش بارندگی، افزایش دما از جمله مخاطرات طبیعی این غار می باشند. در این پژوهش سعی شده از طریق مقایسه ژئوسایت های شهرستان مریوان با غار کونه شمشم، با استفاده از دو روش پریرا و سوات (SWOT) و جمع آوری داده های کمّی از طریق پرسشنامه ها و ارزش گذاری کیفی، همچنین بازدید میدانی و محاسبه اشکال، فضاهای غار و آزمایش نمودن آب چشمه جوار غار به بررسی پرداخته شود و تلاش علمی صورت گرفته تا به فرضیه های مطرح شده پاسخ داده شود. در روش پریرا که مقایسه ژئوسایت ها از طریق ارزش گذاری کیفی بدست می آید، غارکونه شمشم با کسب 5/16 امتیاز از مجموع امتیازات و در بخش ژئومورفولوژیکی با ک
  19. ارزیابی و پهنه بندی فعالیت های تکتونیکی استان کردستان با استفاده از شاخص های ژئومورفیک
    1394
    این پژوهش با توجه به اهمیت و جایگاه مطالعات تکتونیک- ژئومورفولوژی، به ارزیابی و طبقه بندی تکتونیک فعال حوضه های آبخیز استان کردستان با نگرش کمی- مقایسه ای بر مبنای پارامترهای شاخص شبکه زهکشی می پردازد. استان کردستان در غرب ایران یکی از کانون های عبور گسل های بزرگ و فعال از جمله گسل زاگرس می باشد. در این پژوهش برای نیل به هدف که ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی با دید مقایسه ای است، حوضه های آبخیز در سطح محدوده مطالعاتی بر اساس نقشه های توپوگرافی 50000/1 و مدل ارتفاعی رقومی 30×30 متری شناسایی گردیدند. سپس در محیط GIS اقدام به تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز و مورفومتری حوضه ها از جمله مساحت، محیط، طول شبکه زهکش و مولفه های ارتفاعی حوضه برای ارزیابی شاخص های بکار رفته در تحقیق گردید. شبکه های آبراهه ای رقومی و بر اساس روش استرالر درجه بندی شد. همچنین نیمرخ طولی تا رتبه 4 برای شاخه های اصلی حوضه ها ترسیم شد. سپس اقدام به انتخاب و بررسی مهم ترین شاخص های شبکه زهکشی که متاثر از تکتونیک بوده و به تبع آن در ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی در سطح حوضه های آبخیز کارا هستند، شده است. شاخص های نسبت انشعاب مستقیم، گرادیان رودخانه، شاخص استاندارد، آنومالی سلسله مراتبی و تراکم زهکشی برای تمامی حوضه های مطالعاتی محاسبه شدند. روابط کمی برآورد این شاخص ها برای رسیدن به هدف نهایی تحقیق که طبقه بندی حوضه های آبخیز مورد مطالعه در برابر تکتونیک فعال می باشد، بکار رفت. داده های حاصل از محاسبه شاخص ها استاندارد شدند و با استفاده از تحلیل خوشه ای نمودار دندروگرام برای حوضه ها ترسیم و با توجه به آن طبقه بندی و تحلیل به صورت مقایسه ای صورت گرفت. این شاخص ها به دلیل سادگی و کم هزینه بودن و امکان مقایسه نسبی بکار رفته است یافته های تحقیق نشان داد که حوضه های مورد مطالعه از لحاظ تکتونیک فعال در دو خوشه متفاوت قرار می گیرند. خوشه اول حوضه های انگوران، تکاب، تپه اسماعیل، شاهین دژ، سردشت و بانه را در برمی گیرد و خوشه دو نیز شامل حوضه های دیواندره، گل تپه، قروه، سقز، کامیاران، رزآب، بوکان، روانسر، مریوان، قزلچه، پاوه و سنندج است. موقعیت مکانی خوشه اول غالباً شامل حوضه های واقع در نواحی پیرامونی محدوده مطالعاتی و حوضه های واقع در خوشه دوم منطبق بر مناطق مرکزی محدوده مورد مطالعه هستند. یافته نهایی