Faculty Profile

Saeed Khezri
Update: 2024-09-19

Saeed Khezri

Faculty of Natural Resources / Department of Geomorphology

Theses Faculty

M.Sc. Theses

  1. مطالعه و تجزیه و تحلیل مخاطرات طبیعی و انسانی محوطه ژئوتوریستی تاق بستان در کرمانشاه
    2022
    چکیده تاق بستان از جمله جاذبه های طبیعی استان کرمانشاه، در شمال این شهر و با مساحتی بالغ بر 20 کیلومترمربع در طول جغرافیایی 47 درجه و 5 دقیقه و 45 ثانیه تا 47 درجه و 9 دقیقه و 26 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 34 درجه و 23 دقیقه و 5 ثانیه تا 34 درجه و 23 دقیقه و 57 ثانیه شمالی واقع گردیده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و با هدف از این پژوهش شناسایی و مطالعه مخاطرات انسانی و طبیعی تهدیدکننده و اولویت بندی این مخاطرات در محوطه ژئوتوریستی تاق بستان کرمانشاه می باشد. که ضمن بررسی وضع موجود، گذشته نگر است و در آن چارچوب آینده محتمل منطقه مورد مطالعه را نیز تحلیل راهبردی می نماید. مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی، روش های آزمایشگاهی و اندازه گیری، تجزیه و تحلیل نرم افزاری با استفاده از نرم افزارهای GIS Arc, Excel, Word جهت تولید داده و تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. مخاطرات طبیعی از وقایع طبیعی گرفته تا حوادث فنی و اتفاقات اجتماعی، سبب زیان اقتصادی، مرگ و میر و زندگی انسانها را تهدید میکنند. پیامدهای بلایای طبیعی و انسانی ممکن است به طور مستقیم بر روی گردشگری در مقاصد گردشگری تأثیر مستقیم داشته باشد. لذا درک، مدیریت و پاسخگویی به این مخاطرات به عنوان جزء جدایی ناپذیر از مدیریت گردشگری پایدار بایستی مدنظر قرار گیرد. بر اساس نتایج یدست آمده ارتفاع منطقه بین 1314 تا 2439 متر متغیر میباشد. بخش جنوب، جنوب غربی و جنوب شرقی دارای شیب کمتر از 10 درجه بوده و نواحی شمالی و مرکزی محدوده دارای شیب بالای 20درجه هستند و رودخانه در سه درجه رتبه بندی شده اند. تراکم آبراهه در تاق بستان بین 9/0 تا 82/17 (km/km2) قرار داشته و ﮐﻢﺗﺮﯾﻦ ﺗﺮاﮐﻢ زﻫﮑﺸﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻟﯿﺘﻮﻟﻮژی سنگ آهک و شیل و ﺑﯿﺶﺗﺮﯾﻦ ﺗﺮاﮐﻢ زﻫﮑﺸﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺳﺎزﻧﺪﻫﺎی دورهی ﭼﻬﺎرم (Qft2) می باشد. و با توجه به فاصله کمی که با رودخانه دارد، احتمال وقوع سیلاب در این نواحی بیشتر باشد. دامنه تغییرات فاصله از گسل بین 200 تا 2400متر است و بیشترین سطح منطقه دارای کاربری شهری سپس مرتع متوسط می باشد. قسمت شرقی و جنوبی آهک دولومیتی تودهای، قسمت جنوبغربی رسوبات درهای و قسمت شمالی دارای لایههای سنگ آهک است. طبق نقشه پوشش گیاهی منطقه، حدود 38/0 کیلومترمربع منطقه دارای پوشش گیاهی و حدود 98 درصد بدون پوشش گیاهی است و از نظر شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI) بین 8/1 تا 9/16 متغیر میباشد. از دﯾﺪﮔﺎه زﻣﯿﻦ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺳﻨﮓ ﻧﮕﺎره، ﺗﺎق ﺑﺴﺘﺎن در ﻣﺤﯿﻂ زﻣﯿﻦ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﭘﺎﯾﺪاری و از ﻧﻈﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﻣﮑﺎﻧﯿﮏ ﺳﻨﮓ، ﺗﻮده آﻫﮑﯽ اﯾﻦ ﻣﺤﺪوده در رده ﻧﺴﺒﺘﺎ ﻣﻨﺎﺳﺐ قرار دارد و طبق پهنهبندی انجام شده با مدل WOE نواحی جنوبی و مرکزی محدوده دارای پتانسیل خطر زمین لغزش و قسمتهای شمالی و قسمتی در شرق نیز پهنه های مستعد سیل خیزی هستند و مرمت کاری های غیراصولی و تغییرات در فضای محوطه ژئوتوریستی تاق بستان از یک طرف و نزدیک شدن تأسیسات شهری و افزایش رفت و آمدها به آن از طرف دیگر، جزو عوامل انسانی پرخطر در تهدید و تخریب و فرسایش این مکان محسوب می گردد.
  2. The Role of Dams on Little Zab and Sirwan Rivers in Iran and its Impacts on Kurdistan Region
    2022
    Abstract The Role of Dams on Little Zab and Sirwan Rivers in Iran and its Impacts on Kurdistan Region of I ا raq- ( Hydro political study) Research shows that a fifth of the world’s population suffer from water shortage and cities are planning ways to solve this issue through water management projects. Most countries suffer from drastic growth in the population, climate change, over-production of farm and industrial products and the wasting of an enormous amount of water. Some factors such as sources of water being unhygienic, non-innovative watering techniques and over-using water in some applications, result in water becoming more scarce by the day. This is while there are only 53 ا out of ا 053 basins in the world that are regulated and obey environmental law 9ا Political relations between Iran and Iraq are influenced by many factors, that can affect many industries. the building of dams along shared rivers is often a reason for conflict and has impacted the politics greatly. The question is what effects will the hydro politics of the lesser zab and Sirwan river have on the relation between Iran and the KRG. This study geographically analyses these two water sources and the dams and projects along them to understand their impact on the water level control and path diverging of the rivers, moreover, how the branches send water to surrounding agricultural lands, and whether the rivers will be diverted into Iranian land, which is against international law. This study explores the harm of dams and other projects on the natural and human factors of the KRG9
  3. مطالعه ، تحلیل و پهنه بندی ناپایداری های دامنه ای در شهرستان سروآباد ، کردستان
    2022
    زمین لغزش ها از جمله بلایای طبیعی هستند که سالانه خسارت های مالی و جانی زیادی را در جهان ایجاد می کنند. شناخت مناطق پرخطر می تواند در کاهش خسارت ها و تصمیم گیری در سیاست های توسعه اراضی مؤثر باشد. هدف این مطالعه، پهنه بندی خطر زمین لغزش شهرستان سروآباد در استان کردستان بود. در این مطالعه، پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از رگرسیون لجستیک انجام شد. ابتدا، 55 زمین لغزش با استفاده از پیمایش میدانی شناسایی شد. سپس، این نقاط به طور تصادفی به منظور تهیه مدل و اعتبار سنجی به ترتیب به دو گروه، گروه آموزش (70 درصد، 39 نقطه) و اعتبارسنجی (30 درصد، 16 نقطه) تقسیم شدند. در این مطالعه با توجه به مطالعات قبلی و شرایط منطقه، فاکتورهای درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از جاده، فاصله از گسل، کاربری اراضی، انحنای شیب، لیتولوژی و بارش برای پهنه بندی پتانسیل خطر زمین لغزش در نظر گرفته شدند. ابتدا وزن طبقات هر پارامتر با استفاده از روش شاخص آماری تعیین شد. در ادامه، مدل رگرسیون لجستیک برای پتانسیل یابی خطر زمین لغزش استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از منحنی ویژگی عملگر نسبی (ROC)، عملکرد هر مدل بررسی شد. از بین پارامترهای در نظر گرفته شده، تنها بین فاکتورهای لیتولوژی، فاصله از جاده و ارتفاع با نقاط وقوع زمین لغزش ارتباط معنی دار مشاهده شد. نتایج تحلیل منحنی ویژگی عملگر نسبی نشان داد که مدل رگرسیون لجستیک دارای مقدار AUC برابر 846/0 می باشد؛ بنابراین مدل رگرسیون لجستیک دارای عملکرد مناسبی در زمینه پتانسیل یابی خطر زمین لغزش می باشد. روش های آماری همچون رگرسیون لجستیک بنا به ساختاری که دارند از دقت کافی در پیش بینی مکانی حرکات دامنه ای در منطقه مورد مطالعه برخوردار هستند. در پایان، می تواند گفت که دستیابی به یک نقشه پیش بینی مکانی دقیق و معقول می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری در شناسایی مناطق حساس به وقوع زمین لغزش جهت مدیریت بحران نواحی مستعد کمک شایانی بنماید.
  4. بررسی، شناسایی و ارزیابی آثار یخچالی دوران چهارم در کوهستان های پرآو با تاکید بر سیرک های یخچالی
    2021
    یخچال ها توده های یخی هستند که در اثر تبلور مجدد برف تشکیل می شوند و می توانند تحت تأثیر نیروی جاذبه از حرکت و جریان روبه جلو برخوردار شوند. یخچال ها در گذشته از گستردگی بیشتری برخودار بوده اند. اولین و ساده ترین شکلی که به وسیله یخچال های کوهستانی به وجود می آید، سیرک یخچالی است. این عارضه در مرتفع ترین قسمت دره، در مجاور قلل کوهستان ها به صورت حفره ای قیفی شکل است که دیواره های سنگی بر آن مشرف می باشد. هدف از این پژوهش، شناخت آثار به جامانده یخچالی در کوهستان پرآو کرمانشاه و برآورد و تخمین پالئوکلیمای آن بر اساس شواهد اقلیمی در کواترنری است، بنابراین، در گام اول سیرک های یخچالی و برخی دیگر از اشکال حاصل از فرسایش یخچالی مانند دره های یخچالی و دره های معلق، توسط نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای نرم افزار گوگل ارث شناسایی شد، بعد از آن به بررسی روابط بین سیرک های یخچالی با متغیرهای طبقات ارتفاعی، میزان شیب و جهت شیب پرداخته شد. در گام بعدی با استفاده از روش رایت ارتفاع خط برف مرز به دست آمد و با روش پورتر خط تعادل آب و یخ مشخص شد، از طریق شاخص NDSI سظوح پوشیده از برف برآورد گردید، در گام آخر خطوط هم دما، هم بارش و هم جهت باد تعیین شد و بازسازی دمای گذشته (آخرین دوره یخچالی) نیز صورت گرفت. براساس نتایج به دست آمده می توان گفت که سیرک های یخچالی مهم ترین شواهد از آخرین دوره یخچالی در منطقه مورد مطالعه می باشند و دما، بارش، قرارگیری در مناطق مرتفع و نزدیک قله، جهات توپوگرافی و جهت باد می توانند از مهم ترین عوامل ایجاد کننده آنها در کوهستان پرآو باشند به طوری که این منطقه در ناحیه با دمای پایین (حداکثر و حداقل میانگین سالانه 25/13 و 75/12 درجه سانتی گراد) و بارش زیاد (با حداکثر و حداقل میانگین سالانه 447 و 408 میلی متر) قرار گرفته است. تاثیرپذیری سیرک های یخچالی از جهات توپوگرافی و جهت باد به این صورت است که جهت اصلی توپوگرافی منطقه مورد مطالعه در رده اول، شمال غرب – جنوب شرق بوده و از جهت اصلی توپوگرافی زاگرس تاثیر پذیرفته است، جهت بعدی توپوگرافی غالب منطقه شمالی – جنوبی می باشد. قرارگیری سیرک ها نیز از جهات توپوگرافی تبعیت کرده اند به طوری که دامنه های جنوبی و جنوب غربی به ترتیب با 40/27 و 37/20 درصد بالاترین تعداد سیرک را به خود اختصاص داده اند و دامنه های شرقی با 59/2 درصد سیرک، کم ترین تعداد را دارند. این درحالی است که، جهت بادهای غالب در منطقه به لحاظ U Wind غربی و از لحاظ V Wind بودن جنوبی می باشد. بنابراین سیرک های یخچالی می توانند، مهم ترین عامل در شناسایی پالئوکلیمای منطقه باشند. نتایج حاصل از معادله های رگرسیون، دما در دوره کنونی و دوره سرد نشان می دهد که، در خط ارتفاعی 2154 (برف مرز) از گذشته نسبت به امروز دمای هوا حدود 12 درجه سانتی گراد در محدوده مورد مطالعه افزایش یافته است. با توجه به کوهستانی بودن منطقه مورد مطالعه، میزان بارندگی زیاد و محاسبات انجام شده از طریق شاخص NDSI، این منطقه در حال حاضر از اواخر پاییز تا اواخر بهار شاهد پوشش سطحی برف در ارتفاعات می باشد که این امر موجب نقش برف در فرسایش منطقه و ایجاد یک محیط پریگلاسیر شده است، بنابراین می توان نتیجه گرفت که در حال حاضر، منطقه تحت تأثیر فرآیند نیواسیون و عمل یخبندان و آب ناشی از ذوب برف قرارگرفته و ژئومورفولوژی آن علاوه بر مؤثر بودن از فرآیند کارستی، از هوازدگی فیزیکی و فرسایش ناشی از عملکرد برف تأثیر می پذیرد.
  5. Assessing and analyzing the role of Karst in runoff production (Case Study: Kangir and Meymeh river basins in Ilam province).
    2021
    Abstract Karst basins are one of the most important water resources in the world It is necessary to study and recognize these basins in order to make the best use of them. In this research, it has been tried to study and evaluate the hydrological characteristics of Maymeh and Kangir rivers. During the 10-year joint statistical period from 1381-82 to 90-91 for both basins in terms of precipitation statistics recorded at stations in and around the basins as well as Dubai In the outlet hydrometric stations of the basins, the results show that the specific discharge of Meymeh basin is equal to 0.069 cubic meters per second per square kilometer and the specific discharge of Kangir basin is estimated to be 0.13 cubic meters per second per square kilometer. These two basins are similar in terms of factors affecting runoff formation such as elongation, but in terms of geological formation, area, slope and rainfall are different. Maymeh river basin in the south of Ilam province is a karst basin and most of its formation is Gachsaran Formation. Due to the alternation of layers in the formation, despite the presence of gypsum layers on the surface where karst shapes are visibleHowever, the predominance of marn and limestone layers in it has caused a large part of precipitation to be absorbed into these layers, which due to the hot and semi-arid climate prevailing in the region enters the atmosphere by evaporation process and as a result the amount Runoff is less from this basin, on the contrary, in Kangir basin located in the north of Ilam province, whose karst development is more than Meymeh basin. The largest area of this basin is Asmari Formation, which due to seams, cracks and surface fractures and high permeability, the highest share of rainfall penetrates in these cracks. Due to the cold and humid climate of the region, evaporation is very low and again these infiltrating waters appear as springs. And it has caused a lot of evacuation from this basin. Due to the low runoff coefficient in Meymeh basin, Pabdeh and Gurpi formations in most parts of this basin have acted as a barrier to drain the water of Karst Sarvak Formation into the basin and have directed this runoff out of the basin (towards Abdanan spring). In contrast, in the Kangir basin, part of the karst water outside the basin has been effective in feeding the limestones inside the basin and has increased the runoff coefficient in this basin.
  6. بررسی و تحلیل مخاطرات طبیعی و مسائل انسانی و محیطی شهر سنندج به منظور ارائه ی راهکارهای مناسب
    2020
    چکیده در طی سال های اخیر به موازات افزایش جمعیت نواحی شهری، مخاطرات شهری نیز روند افزایشی داشته است. پتانسیل وقوع مخاطرات در شهرهای متاثر از عوامل مختلف زمین شناسی، هیدرواقلیمی، ژئومورفولوژی و انسانی است. یکی از شهرهایی که پتانسیل بالایی جهت وقوع مخاطرات دارد، شهر سنندج است. با توجه به موارد مذکور، شناسایی مناطق آسیب پذیر شهر سنندج در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی ضروری است، بر این اساس در این پژوهش به بررسی مناطق آسیب پذیر شهر سنندج در برابر مخاطرت حرکات دامنه ای، سیلاب، زمین لرزه، آلودگی و ترافیک پرداخته شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، در این پژوهش از دو مدل تلفیقی منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده و مناطق آسیب پذیر در برابر هر کدام از مخاطرات مذکور شناسایی شده است. در ادامه نتایج بدست آمده با هم تلفیق شده و نقشه مناطق آسیب پذیر در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی در محدوده شهری سنندج تهیه شده است. نتایج بدست آمده از پژوهش بیانگر این است که بخش های زیادی از غرب شهر سنندج و همچنین مناطق شمالی شهر سنندج به دلیل شیب و ارتفاع زیاد مستعد وقوع حرکات دامنه ای است. همچنین به دلیل وجود رودخانه قشلاق در نیمه شرقی شهر سنندج و همچنین وجود مناطق کم شیب در مناطق داخلی شهر سنندج، بخش های زیادی از این شهر پتانسیل زیادی به منظور ایجاد سیلاب و آبگرفتی دارد. ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری در برابر زلزله بیانگر این است بخش های غربی و مرکزی شهر سنندج به دلیل نزدیکی به خطوط گسل، شیب زیاد، عدم دسترسی به فضای باز و تراکم جمعیتی بالا، پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارد. از نظر آلودگی و ترافیک نیز بخش های مرکزی شهر سنندج به دلیل تراکم بالای جمعیت و وجود کاربری های مختلفی از جمله حمل و نقل و ... پتانسیل آلودگی و ترافیک بالایی دارد. با توجه به موارد مذکور، بخش های غربی و شمالی شهر سنندج مستعد وقوع حرکات دامنه ای است و همچنین پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. بخش های شرقی شهر سنندج پتانسیل بالایی از نظر وقوع سیلاب دارد. بخشهای جنوبی شهر سنندج مستعد وقوع سیلاب است و پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. همچنین بخش های مرکزی شهر سنندج نیز پتانسیل بالایی از نظر آلودگی و ترافیک دارد.
  7. Analysis of geomorphological hazards and evaluation of geotourism capabilities of Toure Mahabad cave
    2020
    Toore Cave in Mahabad with permanent and seasonal waterways, green pastures, and various morphological forms is one of the geotourist landscapes in the mountainous region of the northwest that can be taken into consideration as one the valuable geotourist resources of the country. This study evaluated geomorphological hazards and geotourist power of Toore Cave in Mahabad. For this purpose, according to the comments of experts and previous studies, factors affecting natural and environmental hazards including slope, slope direction, height, geology, soil properties, land use, river density, distance from fault, temperature, and precipitation were identified. Then, according to AHP model, the selected criteria were classified where slope and temperature were identified as the most and least important layers with 0.209% and 0.032% respectively. Then, using geographic information system based on fuzzy model and its integration with AHP model, geomorphological hazard map was prepared according to 5 fuzzy operators. Toore Cave is within a high-hazard zone according to two fuzzy operators of fuzzy sum and fuzzy community and in terms of other operators, it is within a less-hazard zone. Fuzzy community method and fuzzy multiplication method identified 61.7% and 0.69% of the area as high-hazard zones. In order to investigate the geotourism status of the cave, Pralong model was used. According to the results of Pralong model, Toore Cave with a tourism grade of 0.36 has moderate tourist attractions.
  8. Identification and analysis of environmental hazards in the Kalar city and suburban areas, Kurdistan, Iraq
    2020
    Abstract The Clar city area is 2035.4 km2 thet covered 11.9% of the total area of Sulaimaniyah province and 0.0046% of the total area of Iraq. The city of Clar is located between 45° 20′ 56″ to 45° 17′ 21″ east longitude and 34° 38′ 54″ to 34° 36′ 20″ north latitude. The study was conducted in three sections. In the first part, in order to investigate the effect of landfill on groundwater quality, three sampling stations in the upstream of the landfill and 5 stations in downstream of the landfill were considered. In the second part, in order to investigate the quality of drinking water in Kallar, 9 sampling stations in the city were considered. In the third section, TOPSIS method was used to prioritize natural hazards in Clare. At first, the probable hazards occurring in Clar were identified and a researcher-made questionnaire was prepared based on natural hazards and four hazard indexes (frequency of hazard, amount of damage, fear and event-related migration). Comparison of the amount of lead, cadmium and mercury in groundwater samples between upstream and downstream samples of Landfill showed an increase in these elements in the downstream samples. Comparison of the total hardness between the upstream and downstream samples showed an increase in this factor in the downstream samples. Also, TDS was increased in the downstream samples. The measured pH in the downstream and upstream samples of Landfill was higher than the recommended maximum. Claire water quality in terms of number of heavy metals are undesirable, but in terms of other parameters such as the EC, TDS, PH and total hardness were desirable. According to the results of prioritizing natural hazards in the city of Clar, the highest weight was allocated to earthquakes and floods. On the other hand, the lowest weight was assigned to the Land subsidence.
  9. Identification of hydrogeomorphological hazards of Gheshlagh River from the dam downstream to Sanandaj airport
    2019
    Abstract One of the most important topics in the science of on geometrical shape, geomorphology and river management is the subject of river channel morphology which can be used to collect useful information bedform, longitudinal profile, transverse sections, deformation and location of canals over time. The size of these indices reflects the actual performance of the rivers. In this research, in order to analyze the current situation and predict the movement and displacement of the rivulets of the river in the future, the extent of changes and displacement of the rivulets in Qeshlagh River (time period from 1955 to 2018) using aerial photos and Google Earth images was studied. To achieve this goal, river lichen status and morphometric indices such as canal length, number of ravines, sinusoidal coefficient, central angle, curvature radius of the rivers and channel width in GIS environment were measured, compared and compared in three separate intervals. The findings of the study indicate that significant changes have occurred in the river during the period under study (1955-2015), so that the changes in the primary period are greater than the second and third periods. In the third period, due to the influence of the urbanization process and channelization of the river route, the channel shape is almost straightforward and only a few twists and turns are seen at the beginning and end of the interval. The 80% reduction in bedrock from 1955 to 2018 is an alarm and the current bed with sediment-prone conditions will not be able to evacuate floods with moderate to high return periods and will cause many problems in the future if left unchecked.
  10. Identify and geomorphological analyze of Nestan and Siser cave in Sardasht
    2019
    Abstract One of the natural attractions of karst is the Nestan and Siser caves in Sardasht Township. The villages of Nestan and Siser in located 15 km and 20 km in northeast of Sardasht, respectively. The purpose of this research is to identify and analyze the geomorphologic features of Siser and Nestan caves in Sardasht. Library studies, field visits, laboratory and measurement methods, software analysis using Word, Excel, Arc GIS software to generate data and analyze them. In this research, the features of the caissons and estates are discussed. Study of the karstic springs of the region, in hard formations, especially calcareous springs, is very important due to its high vulnerability to natural and human pollution. The Karst springs near the Nestan Cave are one of the calcareous aquifers exploited by the underwater sub-basins for drinking, farming, and so on. So, studying groundwater is very important. In order to evaluate and identify the groundwater in the study area, 12 parameters and factors including the cations and anions (As, Pb, Fe, Mg, Ca, Na, K, So4, Cl) and pH, Ec and TDS Kurdistan University laboratories were measured. For this purpose, 2 samples of water were collected from these two samples from the source of the Nastan cave and below the Sarcheshmeh plain in summer and spring (September 1396 and June 1397). After examining the concentration of the elements, the results of the samples were compared with the global limit of global health of drinking water, and the analysis and analysis of the samples were analyzed. By analyzing the results of the samples, the standard level of the electric water table in the spring is too high, lead and acidity levels were also high in the measuring stations. For other elements, they show lower values. The geological composition of the region, the presence of human waste around the cave, the presence of seams and gaps, the surface corrosion fault of the cave, which allows contamination in the season, the flow of climbers and native people and passing the car and the presence of animals inside Caves and livestock and in the outer part of the cave pond cause contamination. In this research, based on the potential of the region, seven environmental factors have been investigated using Arc GIS software. In the end, a layered map was created in the GIS environment. These maps show that, based on geological structure, elevation, slope, tilt direction, tectonic condition of the region, hydrologic status of the area, land use, are the most important factors for the formation and development of the caves of Nestsn and Sisar.
  11. Identify and geomorphological analyze of kotral cave in Sardasht
    2019
    Abstract Kotral cave, as one of the natural attractions of Sardasht Karst and has scientific, geological, cultural and ... characteristics. The cave is located on a high fence and in the northeast of Mount Kotral at Qandil Highlands. The Colecole Cave is located in the northwest of Sardasht and south of Piranshahr and 30 km from Mirabad city. The purpose of this research is to identify and analyze the geomorphologic study of Sardasht Cave. In this study, the methods of library studies, field visits, laboratory methods and measurements, software analysis and software for Office and Arc GIS and caving equipment including metrical, psychometric, and robes, and so on. Their analysis has been used. In this research, the characteristics of the Kotral cave and the morphology of the cave are discussed. The Kotral Cave is located in the northwestern part of Karst Province, which has huge water resources. Study of the karstic springs of the region, in hard formations, especially calcareous springs, is very important due to its high vulnerability to natural and human pollution. The karstic spring in the upstream of the Kotral Cave is one of the calcareous aquifers that uses the underlying water sources for drinking, farming, and so on. In this research, by investigating the contamination of water resources in the area through field experiments and systematic sampling, the identification and evaluation of groundwater of the control and assessment of their pollution by heavy metals, geological formations, human activities and the role of natural factors and The necessity of their protection has been addressed. The parameters and elements of the chemical quality of the waters studied in this study include cations and anions: (As, Pb, Fe, Mg, Ca, Na, K, No3, So4, Cl) and pH, Ec and TDS. Which were considered in the laboratories of the Faculty of Natural Resources and Agriculture of Kurdistan University. To this end, four samples of water, four of which originate from the source of the stream, are caught between the source and the cave, the end point near the mouth of the Blue Cave and the snow in the Kotral Cave in the summer of September (1396). After examining the concentration of the elements, the results of the samples were compared with the global limit of global health of drinking water, and the analysis and analysis of the samples were analyzed. By analyzing the results of the samples, the arsenic and lead levels at the measurement stations were high and non-drinkable and the concentration of the other elements was normal compared to the global standard of drinking water. Due to regional evidence and field observations, water resources are not reliable sources of heavy metals concentration due to various reasons such as the geological composition of the region, the existence of border military bases in the region, the existence of chemical and chemical resources of the war period 8 Years old, the existence of a downhole in the bottom of the cave, the presence of gaps and gaps, the surface corrosion fault of the cave, which allows contamination in overcrowded seasons, the movement of pilgrims and military vehicles and the presence of animals inside the cave and livestock and in the section The outer and basin of the cave cause contamination. In this study, based on the potential of the region, seven environmental factors were investigated using Arc GIS software. Finally, in the GIS environment, overlapping maps were provided with layers of information. These maps show that, based on geological structure, elevation, slope, direction of gradient, hydrological status of the area, land use, tectonic condition of the area, are the most important factors for the formation and development of the Kotral Caves.
  12. انگلیسی
    2019
    One of the valuable sources to supply water especially drinkable water is Karstic aquifer which has been perfect planned widely to extraction about. This karstic sources are so capable to pollution because of its structure; and assessment of vulnerability rate of aquifer is one of the ways to protection entering pollution and reducing its quality. Studied zone is Karstic aquifer of Sardash town which is one of the main sources of population's drinkable water. Research methods include library studies, field observation and laboratory methods. Microsoft Office and GIS have been used to made data, analyses them and apply the model. The quality of the water checked in adjectives of the water (Electrical conductivity, acidity and alkalinity, total soluble solids, water temperature), presence of chemical elements (Sodium, Arsenic, Nitrate, Potassium and Chrome) and pathogenic element (Coliforms) by experimenting of underground water's samples. The result of water experiments reveals that some of the points do have higher chemical elements than standards and some of them contain bacterial elements. The priority of the research is assessment vulnerability rate of Karstic aquifer which checked by applying EPIK model. Four informational layers brought include E layer: Epi-Karst, P layer: surface cover, I layer: infiltration condition and K layer: Karstification to applying this model. Summary of these layers puts a protective factor (F) for each of the points in the research zone. Finally, layers overlay in GIS dashboard leads to make relative vulnerability map that shows the high sensitive points and the places to be protected. Based on the final map, the zone divided to five classes includes very high risk, high risk, average risk, low risk and very low risk. The highest rate of defined sensibility is about Sink hole areas and the other points where surface water soaks to aquifer directly and without crossing to solid layers.
  13. Eco-geomorphologic status assessment of the Simineh Rood River Basin
    2018
    Eco-morphology is an interdisciplinary view which deals with the study of the river system on different time and spatial scales through hydrological sciences, river geomorphology and ecology. In the current study, the eco-geomorphology status of the Simineh Rood River Basin has been investigated in the northwest of the country. This study is based on field activities, laboratory works, satellite images, topographic and geological maps and hydrometric data. First, the classification of the river was morphologically determined using the quantitative geomorphologic indices including the coefficient of curvature and central cornice angle. Next, the study of river processes governing duct morphology was taken into consideration. Then, zoning the risk of flood occurrence was carried out by the Hec-RAS hydrodynamic model and the assessment of the erodibility potential of the area was performed by EPM and Fargas models. The spot and non-spot polluting sources were identified by data, statistics, information and field observations. The Chemistry software and Schuler and Wilcox methods were used to assess the type and chemical quality of the river water and, finally, the relationship of hydro-geomorphology and water quality factors were discussed. In all of the intervals resulting from the morphological classification of the river, the shape and the pattern of the river largely reflects the processes governing the duct including the processes of erosion, sedimentation, the occurrence of floods and the catchment area. In case of flood, the characteristics and shape of the stream changes and the geomorphological and ecological status of the stream changes afterward. In this study, according to the results observed from the flood catchment areas, it can be concluded that the flooded areas increase in accordance to the geomorphological conditions of the area and the low roughness coefficient of the lower flood plains, the pattern of the Meander and even the formation of the horseshoe-shaped lake changes. Therefore, the interval 3 can be described as the most critical floodgate interval, so that the maximum area of arable lands and orchards of the area and residential areas of this interval located in the river bed are exposed to the risk of flood and shipped sediment. The interval 2 is mostly considered in terms of the power of the river, its destructive effects and damage to the residential area because of the low width of the flood plain, the deepening of the river bed, the presence of the maze and relatively high coefficients of roughness compared to its lower range, even though the area of the arable land is located in the river bed and the river basin; so it can be considered as the most critical interval of erosion. Therefore, it can be concluded that erosion, occurring in the sedimentation or drilling, causes ecological instability in the rivers environment. Finally, it can be said that self-testing capacity of the pollutant receiving environments is different because of the differences of the environmental conditions, and the final basin of the studied area has the maximum environmental stress and minimum self-testing capacity which can be introduced as an area having an undesirable ecosystem status. Accordingly, on a smaller scale, the water quality of the Kavlan station in May can be considered as the most favorable spatial and temporal interval in which the maximum self-testing capacity of the river can be seen and the Miandoab station can be introduced as the most critical spatial and temporal intervals due to the highest amount of the concentration of soluble salts and electrical conductivity following the slope and discharge decrease of the river in which the increase of the pollution causes the minimum self-testing capacity of the river.
  14. بررسی و تحلیل ژئوتوریسمی غار علی صدر با دیدگاه مخاطره-شناسی
    2018
    در قرن بیست ویک، با رشد سرمایه داری جدید مربوط به عصر فرا صنعتی، توسعه جامعه شبکه ای و به دنبال آن گسترش بیش از حد انقلاب تکنولوژیک در حوزه های مختلف، باعث شده است که اوقات فراغت و به تبع آن گردشگری در سطح ملی و بین المللی افزایش پرشتابی پیدا کند. بنابراین با توجه به توسعه توریسم و کارکردهای متعدد آن و به عنوان یکی از نیروهای شکل دهنده جهان ما امروزه در حوزه گردشگری مفاهیم جدیدی ایجاد شده است. از جدیدترین این مفاهیم و حوزه ها ژئوتوریسم است که به معرفی پدیده های زمین شناسی با حفظ هویت مکانی می پردازد و هدف غایی آن نیز مبتنی بر حفظ محیط زیست و چشم اندازهای آن، عدم تغییر و خودداری از دخالت نامتعادل انسان در برهم زدن چهره زمین است. به بیان تخصصی تر، ژئوتوریسم، شناخت ژئومورفوسایت ها و مکان های ویژه ژئومورفولوژیک به عنوان مکان هایی با ارزش های علمی، اکولوژیکی، فرهنگی، اقتصادی و زیبایی شناختی هستند.در این راستا ژئوسایت غار علی صدر به عنوان سایت مطالعاتی انتخاب و در سطح آن ارزیابی و تحلیل ژئوتوریسمی صورت گرفت. با این هدف از میان روش ها و مدل های ارزیابی در زمینه ژئوتوریسم، روش های کومانسکو و پرالونگ انتخاب و بر مبنای آن ژئوسایت علی صدر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از ارزیابی ژئوسایت با روش کومانسکو در قالب پنج معیار اصلی صورت گرفت. ارزش امتیازی آنها به ترتیب معیار در روش، 5/16، 25/16، 14، 5/17، 11 برآورد گردیدند و در نهایت ارزش کلی ژئوسایت نیز 75/0 محاسبه شد. بررسی مبتنی بر این روش بیانگر ارزش بالای معیارهای علمی، زیبایی شناختی، اقتصادی و نیز ارزش امتیازی پایین معیار مدیریتی بود. نکته قابل توجه در ارتباط با برآوردهای روش کومانسکو قرار گرفتن دو معیار مدیریتی و اقتصادی به لحاظ پایین ترین و بالاترین سطح است که خود به واضحی گویای مخاطره-شناسی در سطح ژئوسایت است. به این صورت که پارادوکس موجود ناشی از مسیر رشدی و توانمندی اقتصادی غار و به تبع آن کاهش سطح تمهیدات حفاظتی و نیز افزایش سطح تخریب و عدم تحقق محور توسعه پایدار است. بررسی غار علی صدر با روش پرالونگ نیز بر مبنای عیار گردشگری و عیار بهره وری صورت گرفت. نتایج ارزش امتیازی آنها به ترتیب معیار در روش، 80/0، 77/0، 45/0، 75/0 و 75/0 و 68/0 برآورد گردیدند. واکاوی نتایج نشان داد که تنوع فرایند و فرم منجر به افزایش ارزش و سطح معیارهای علمی و زیبایی شناختی شده است. نکته قابل توجه از منظر مخاطره شناسی ارزش امتیاز بالای معیار اقتصادی- اجتماعی است که گویای کاربری شدید در سطح ژئوسایت است و در همین راستا آمارهای بازدیدکنندگان و بررسی عیار بهره وری نیز موید این مساله است. به صورتی که در کیفیت بهره وری در سطح ژئوسایت استفاده از ارزش اقتصادی امتیاز کامل را گرفته و در سطح یک قرار دارد. بنابراین در راستای تحقق ژئوتوریسم پایدار موفق باید ژئوسایت را به عنوان یک سیستم در بردارنده لندفرم و جاذبه طبیعی(غار علی صدر)، جوامع محلی و میزبان، گردشگران، متولیان و برنامه ریزی در نظر گرفت و بر مبنای آن عمل کرد.
  15. ارزیابی مخاطرات محیطی غار سهولان مهاباد
    2017
    غار سهولان در جنوب استان آذربایجان غربی و در43 کیلومتری جنوب شرق شهرستان مهاباد قرار دارد. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی مخاطرات محیطی غار سهولان با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی، روش آزمایشگاهی و تجزیه و تحلیل های نرم افزاری با استفاده از مدلAHP، نرم افزارهای GIS، EXCEL، EXPERT CHOICE ، جهت تولید داده و تجزیه و تحلیل آنها می باشد. در پژوهش انجام شده، ضمن شناخت ویژگی های غار سهولان به بررسی و تحلیل مخاطرات محیطی تهدیدکننده آن پرداخته شده است. مطالعه آبخوان های موجود در سازندهای سخت، به خصوص آبخوانهای آهکی، به علت آسیب پذیری بسیار بالای آنها در مقابل آلودگی از اهمیت زیادی برخوردارند. آبخوان غار سهولان یکی از آبخوانهای آهکی است که منابع آب زیرزمینی موجود در آن برای مقاصد مختلفی از جمله جذب توریست، شرب، کشاورزی و غیره، مورد استفاده قرار می گیرد. لذا مطالعه آب های زیرزمینی این مناطق از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای ارزیابی مخاطره آلودگی آب کارستی غار، کیفیت سنجی 11 فاکتور و پارامتر شامل کاتیون های: As)،Pb،Fe،Mn،Mg،Ca،Na،K) و pH، Ecو TDSدر آزمایشگاه های دانشکده منابع طبیعی دانشگاه کردستان اندازه گیری شد. به این منظور تعداد 5 نمونه آب که 4 نمونه آن از داخل غار و 1 نمونه از چشمه بیرونی غار(چشمه کونه کوتر) در دو فصل پاییز و تابستان( آبان1394 و مرداد 1395) برداشت شده است. بعد از بررسی مقدار غلظت عناصر به مقایسه نتایج نمونه ها با حد مجاز بهداشت جهانی آب آشامیدنی و بررسی و تحلیل اختلاف نمونه های برداشت شده پرداخته شد. با تحلیل نتایج حاصل از دو زمان نمونه برداری نسبت به میزان استاندارد میزان آرسنیک، آهن، منیزیم و منگنز بالا بوده است. برای عناصر دیگر مقدار پایینی را نشان می دهند. ترکیبات زمین-شناسی منطقه، وجود سه گورستان در نزدیکی و بالادست غار، وجود یک چاهک ریزشی در غرب غار که محل تدفین زباله روستا بوده است، وجود درز و شکاف، گسل خوردگی سطحی غار که امکان نفوذ آب آلوده را در فصل های پر باران فراهم می کند، وجود معدن سنگ مرمر در بالادست غار، رفت و آمد زیاد گردشگران و وجود پرندگان در داخل غار و احشام و انسان در بخش خارجی و حوضه آبگیر غار باعث ایجاد آلودگی آب کارستی غار سهولان می شوند. از طرف دیگر یکی از مراحل مدیریت و برنامه ریزی های منطقه ای، پهنه بندی
  16. بررسی و تحلیل پتانسیل های ژئوتوریسمی و تنگناهای محیطی غار کونه شمشم مریوان
    2017
    غار کونه شَمشَم یکی از جاذبه های طبیعی ملی ارزشمند طبیعت گردی ایران است که در سطح منطقه مریوان منحصر به فرد است و دارای ترکیبی از ویژگی های علمی، زمین شناسی، زیست شناسی و فرهنگی است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و ارزیابی ارزش های ژئوتوریسمی و تحلیل میزان مخاطرات طبیعی و انسانی غار کونه شمَشَم مریوان است که در 40 کیلومتری شهر مریوان و در مسیر جاده سقز- مریوان در نزدیکی روستای توراغ تپه واقع است. در این پژوهش روش مطالعه شامل: مطالعات کتابخانه ای، روش پریرا، روش سوات (SWOT)، استفاده از پرسشنامه و ارزش گذاری، بازدید میدانی ، روش آزمایشگاهی و اندازه گیری، استفاده از نرم افزار های GIS، SURFER،SPSS و اکسل بوده و وسایل مورد نیاز شامل وسایل اندازه گیری غار مانند: متر لیزری و قطب نما بوده که جهت تولید داده ها و تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. امروزه گردشگری جهت توسعه پایدار از اهمّیت جهانی و منطقه ای برخوردار است. ژئوتوریسم انواع مختلفی دارد که مهم ترین آن ها توریسم عادی و طبیعت گرا است که بازدید و گردش در غارها بخشی از آن است. در این پایان نامه، بررسی و تحلیل اهمیت ژئوتوریسم و تنگناهای محیطی غار کونه شمشم مورد تحقیق و پژوهش قرار داده شده است. بررسی و ارزیابی مخاطرات طبیعی و انسانی برای حفظ و پایداری غار کونه شمشم ضروری است زیرا این غار یک غار زیستی است و گونه خاصی خفاش در آن سال هاست زندگی می کند. در سال های اخیر گروه های مختلفی از این غار بازدید کرده اند که سبب افزایش انواع مخاطرات انسانی و طبیعی در این غارشده اند. حفاری، استفاده از اسپری رنگ، روشن کردن آتش در غار و ... از مخاطرات انسانی داخل غار بوده و تغییرات جوی و کاهش بارندگی، افزایش دما از جمله مخاطرات طبیعی این غار می باشند. در این پژوهش سعی شده از طریق مقایسه ژئوسایت های شهرستان مریوان با غار کونه شمشم، با استفاده از دو روش پریرا و سوات (SWOT) و جمع آوری داده های کمّی از طریق پرسشنامه ها و ارزش گذاری کیفی، همچنین بازدید میدانی و محاسبه اشکال، فضاهای غار و آزمایش نمودن آب چشمه جوار غار به بررسی پرداخته شود و تلاش علمی صورت گرفته تا به فرضیه های مطرح شده پاسخ داده شود. در روش پریرا که مقایسه ژئوسایت ها از طریق ارزش گذاری کیفی بدست می آید، غارکونه شمشم با کسب 5/16 امتیاز از مجموع امتیازات و در بخش ژئومورفولوژیکی با ک
  17. بررسی و تحلیل مخاطرات محیطی در منطقه ی کارستی تخت سلیمان تکاب
    2016
    منطقه مورد مطالعه تخت سلیمان در بین عرض ها ی جغرافیایی 36 درجه و 34 دقیقه و 36 درجه و 42 دقیقه شمالی و طول ها ی 47 درجه و 8 دقیقه و 47 درجه و 17 دقیقه شرقی در جنوب شرق استان آذربایجان غربی و 35 کیلومتری شهرستان تکاب قرار گرفته است. در این پژوهش به شناسایی و ارزیابی مخاطرات انسانی و طبیعی منطقه تخت سلیمان پرداخته شده است. در این پژوهش روش مطالعه شامل مطالعات کتابخانه ای، بازدید ها ی میدانی و روش ها ی آزمایشگاهی می باشد و از روش AHP و نرم افزارهای OFFICE، ArcGIS و Super Decision جهت تولید داده ها و تجزیه و تحلیل آنها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، شامل شناسایی و تحلیل انواع مخاطرات طبیعی و انسانی در منطقه تخت سلیمان است. در این پژوهش مخاطره آلودگی شیمیایی آب های سطحی و زیرزمینی منطقه کارستی تخت -سلیمان مورد مطالعه قرارگرفته است. به منظور بررسی کیفیت آب کارستی منطقه پژوهش ابتدا از آب دریاچه تخت سلیمان، کانال خروجی آن و آبراهه جوار روستای احمدآباد نمونه برداری شد و در آزمایشگاه میزان عناصر و ترکیبات سرب، آرسنیک،آهن، منیزیم، سدیم، کلسیم، پتاسیم، نیترات، سولفات،کلر، کل مواد جامد، pH و هدایت الکتریکی نمونه ها ی آب اندازه گیری شدند. نتایج آزمایشات نشان می دهد که حداکثر غلظت عناصر آرسنیک، سرب و آهن اندازه گیری شده بیش از حداکثر غلظت مجاز برای آب آشامیدنی است. بر اساس نتایج به دست آمده مهم ترین دلایل آلودگی به عناصر فوق عامل زمین شناسی، وجود رگه ها ی معدنی، استخراج معادن و فاضلاب انسانی می باشد. همچنین در این بررسی به درجه اهمیت عوامل مؤثر در توسعه کارست در منطقه تخت سلیمان پرداخته شده است. بدین منظور لایه ها ی اطلاعاتی لیتولوژی، گسل، هیدرولوژی، ارتفاع، شیب، جهت شیب و کاربری اراضی تهیه شد و برای تهیه مدل پتانسیل توسعه کارست از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. لایه ها ی اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدید ها ی صحرایی به صورت نقشه ها ی معیار طبقه بندی شده و با توجه به درجه اهمیت هرکدام از پارامتر ها رتبه ای از 1 تا 9 داده شده و همچنین به هر لایه بر اساس اولویت در توسعه کارست و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن مناسب اختصاص داده شد. در این روش وزن هر لایه با توجه به تأثیری که آن لایه در توسعه کارست دارد به صورت نقشه به دست آمد؛ که پتانسیل توسعه
  18. تحلیل و بررسی مخاطرات محیطی غارکرفتو (شهرستان دیواندره)
    2016
    غارکرفتو به عنوان یکی از جذاب ترین نقاط دیدنی غرب کشور، از دیدگاه های مختلف زمین شناسی، باستان شناسی و به ویژه ژئوتوریسم بسیار مهم، قابل توجه و بی نظیر است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی مخاطرات محیطی (طبیعی و انسانی – طبیعی) غارکرفتو در شمال غربی شهرستان دیواندره می باشد و از روش های مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی، روش های آزمایشگاهی و اندازه گیری، مدل AHP، نرم افزارهای GIS، Office،Excel وSuper Decisions جهت تولید داده ها و تجزیه و تحلیل آن ها استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش انجام شده، ضمن شناخت ویژگی های غارکرفتو، به بررسی و تحلیل مخاطرات محیطی تهدیدکننده آن می پردازد. غارکرفتو از مناطق کارستی غرب ایران است که منابع عظیم آبی را در خود جای داده است و از آنجایی که مردم از این منابع به عنوان آب شرب و کشاورزی استفاده می کنند، لذا مطالعه آب های زیرزمینی مناطق کارستی بسیار مهم است. در این پژوهش با بررسی آلودگی منابع آب کارستی منطقه از طریق آزمایش و نمونه برداری های اصولی، بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان، به شناسایی و ارزیابی آلودگی آب های زیرزمینی حوضه غارکرفتو ناشی از فلزات سنگین، سازندهای زمین شناسی، فعالیت های انسانی و نقش عوامل محیطی (طبیعی و انسانی) دخیل در این آلودگی ها و ضرورت حفاظت از آن ها خواهیم پرداخت. به منظور بررسی میزان آلودگی های موجود در آب های زیرزمینی منطقه کارستی غار کرفتو، نمونه ها طی یک مرحله از سه ایستگاه درون غار، آب لوله کشی و چشمه خروجی منطقه غار برداشت شده است. پارامترها و عناصر کیفیت شیمیایی آب های بررسی شده در این مطالعه شامل: (As, Fe, K, Ca, Na, Mg Pb, No3, Ec,Cl, So4, PHو TDS) می باشند که در آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج نمونه ها با میزان استاندارد آب آشامیدنی مقایسه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مقدار غلظت عناصر آرسنیک، سرب و آهن در ایستگاه های اندازه گیری شده در مقایسه با استاندارد جهانی آب آشامیدنی بیش ازحد مجاز می باشد و قابل شرب نیست و غلظت دیگر عناصر مورد بررسی در مقایسه با استاندارد جهانی، در حد نرمال می باشند. با توجه به شواهد منطقه ای، بازدیدهای میدانی مکرر و مصاحبه با افراد محلی و کارشناسان، این منابع آبی از نظر غلظت فلزات سنگین منابع مطمئنی نیستند و به دلایل مختلف از جمله ترکیبات زمین شناسی م
  19. تحلیل مخاطرات مورفوتکتونیک و پهنه بندی خطر آسیب های تکتونیکی شهرستان کامیاران(استان کردستان)
    2016
    این پژوهش به ارزیابی کمّی نقش تکتونیک فعال در توسعه و تحول لندفرم ها و پهنه بندی خطر آسیب های تکتونیکی شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان می پردازد. منطقه ی پژوهش شامل دو حوضه، جنوبی به نام رازآور و شمالی به نام سیروان است. داده های مورد نیاز با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و بررسی های میدانی جمع آوری و استخراج گردید و به وسیله نرم افزارهای ARC GIS و EXCEL مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در ارزیابی کمّی نقش تکتونیک فعال در تحول لندفرم ها از شاخص های مورفوتکتونیکی(شاخص شیب طولی رودخانه، سینوزیته ی جبهه ی کوهستان، شاخص نسبت پهنای کف دره نسبت به ارتفاع، شاخص نسبت تراکم آبراهه و شاخص عدم تقارن حوضه ی آبریز) استفاده گردید و نتایج حاصل از ارزیابی به صورت شاخص نسبی فعالیت های تکتونیکی (Iat) ارائه گردید. برای پهنه بندی خطر آسیب های تکتونیکی از متغیرهای طبیعی( شیب، سطح ایستایی آب، مقاومت لیتولوژی، فاصله از گسل و ترکیب نقشه های حاصل از آن ها) استفاده شد. سپس تجزیه و تحلیل و همپوشانی لایه های اطلاعاتی با استفاده از مدل وزن دهی سلسله مراتبی(AHP) انجام و منطقه پهنه بندی شد. نتایج نشان داد، این شهرستان به دلیل قرار گرفتن در دو زون ساختاری سنندج – سیرجان و زاگرس مرتفع، تنوع سنگ شناسی و وجود گسل ها دارای موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی ویژه ای است. نتایج حاصل از شاخص های مورفومتری در هر دو حوضه آبریز بیانگر فعال بودن منطقه ی مورد مطالعه از نظر فعالیت های تکتونیکی است. بر اساس شاخص Iat دو حوضه ی شمالی و جنوبی در کلاس فعالیت های تکتونیکی شدید قرار دارد. بر اساس نقشه آسیب پذیری تکتونیکی تحلیل سلسله مراتبی بیشترین خطر نسبی منطقه در محدوده ی شمال، جنوب غرب و قسمت هایی از شمال شرق واقع است. نواحی مرکزی حوضه ی شمالی و جنوبی دارای حد متوسط آسیب پذیری است. بیشترین سطح منطقه مورد مطالعه در محدوده ای با آسیب پذیری زیاد قرار دارد و کمترین میزان آسیب پذیری نسبی نیز به صورت پراکنده در حوضه ی شمالی و جنوبی مشاهده می گردد.
  20. تحلیل تغییرات محیطی انتقال آب از حوضه آبریز رودخانه زاب به دریاچه ارومیه با تاکید بر مخاطرات ژئومورفولوژیک
    2016
    در سالهای اخیر تشدید پدیده خشکسالی و مدیریت نادرست منابع آب، موجب افت شدید تراز آب دریاچه ارومیه در شمالغرب ایران و بروز پیامدهای منفی زیست محیطی شده است. لذا به منظور پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی، طرح انتقال آب رودخانه زاب به حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته است. هدف این رساله ارزیابی تأثیرات اجرای این پروژه بر وضعیت مخازن آب زیرزمینی دشت پیرانشهر و مورفولوژی زمین در حوضه مبدأ میباشد. داده های مورد استفاده شامل تصاویر GDEM ماهواره ASTER با قدرت تفکیک 15 متر، دادههای اقلیمی، آمار مرتبط با هیدرولوژی آبهای سطحی و زیرزمینی منطقه مورد مطالعه و داده های ساختمانی و لیتولوژیکی استخراج شده از نقشه زمین شناسی 100000/1 میباشد. همچنین برای تکمیل سایر داده ها و انطباق نتایج با وضع موجود، عملیات میدانی انجام شده است. روش تحقیق عمدتاً بر پایه روش تحلیلی استوار بوده است. نتایج نشان میدهد که روند افت تراز آب زیرزمینی دشت پیرانشهر در پاییندست سد سیلوه، در دوره پس از انتقال آب به حوضه دریاچه ارومیه تشدید خواهد شد. به طوری که بعد از اجرای پروژه تراز آب زیرزمینی تا 92/2 متر کاهش خواهد یافت.
  21. شناسایی و ارزیابی مخاطرات طبیعی تهدیدکننده غار قوری قلعه
    2015
    غار قوری قلعه یکی از جاذبه های طبیعی ملی کمیاب گردشگری است که در سطح ایران منحصر به فرد است.جدای از اثرات گردشگری تهدید کننده ی غار قوری قلعه ،عوامل طبیعی نیز اثرات منفی زیادی در این غار داشته اند. عوامل تهدید کننده اشکال کارستی این غار دو دسته اند: الف: عوامل انسانی شامل موارد زیر است: اثرات منفی گردشگری و عدم رعایت اصول گردشگری بازدید کننده ها،افزایش مونواکسید کربن غار در اثر افزایش دی اکسید کربن ناشی از تنفس بازدید کننده ها،تجمع مواد زاید، ایجاد مسیر های مصنوعی ساخته شده توسط انسان در غار که خود سبب از بین رفتن استالاکتیت و استالاگمیت شده،تجزیه نشدن مواد زائد،بارگذاری نابجا در تالار مریم و غیره... را می توان ذکر کرد.ب: عوامل طبیعی اصلی تهدید کننده ی اشکال غار از اثرات منفی زلزله ،رانش و هوازدگی است که سبب نشست و شکست قندیل ها شده است. در واقع هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی عوامل تهدید کننده ی اشکال کارستی این غار و تحلیل اثرات منفی آنها و همچنین ارائه ی راهکار های اجرایی جهت مقابله با عوامل تهدید کننده ی غار فوق می باشد. از عوامل طبیعی مطالعه کیفیت آب های زیرزمینی منطقه کارستی قوری قلعه اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش، آلودگی شیمیایی آب های کارستی غار قوری قلعه ارزیابی و سعی شد از طریق آزمایش و نمونه برداری های اصولی، نتایج آلودگی ها مشخص و تحلیل شده و از طریق بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان مرتبط، نقش عوامل دخیل در آلودگی آب غار شناسایی شود. نمونه برداری از آب مدخل غار و بخش انتهایی آن طی دورۀ شش ماهه صورت گرفت و غلظت فلزات سنگین و کاتیون های اصلی در آزمایشگاه اندازه گیری شد. هدایت الکتریکی (EC)، اسیدیته یا قلیایی بودن (Ph)، نرخ مصرف اکسیژن در داخل آب توسط ارگانیسم ها (BOD) و نیترات (No3) نیز سنجیده شد. آرسنیک و سرب به روش جذب اتمی؛ آهن، منیزیم و منگنز به روش شعله­ای؛ و لیتیوم، سدیم، کلسیم و پتاسیم به روش فتومتری اندازه گیری شد. Ph با Ph متر، EC با EC متر،BOD با BOD متر و نیترات به روش یون کروماتوگرافی IC سنجیده شده و نتایج آزمایشگاهی غلظت­ها با معیارهای استاندارد آب آشامیدنی مقایسه شد. براساس نتایج، غلظت برخی عناصر آب غار مانند آرسنیک و سرب از حد مجاز آب آشامیدنی بیشتر است و مخاطره ای جدی برای سلامت انسان محسوب می شود. براساس ارزیابی ها، منشأ این نوع
  22. ارزیابی و تحلیل توان مخروط های واریزه ای در تولید رسوب و ایجاد مخاطرات محیطی؛ مطالعه موردی: شهرستان پاوه
    2015
    ریزش های سنگی در دامنه های پرشیب، جریان های واریزه ای در دره ها و سقوط بهمن برفی در ارتفاعات برف گیر از جمله مخاطرات طبیعی تهدید کننده جاده های شهرستان پاوه و مناطق مسکونی و صنعتی می باشند. منطقه مورد مطالعه، شهرستان پاوه با مساحت 5/797 کیلومتر مربع و میانگین ارتفاع 5/1887 متر از سطح دریا در غرب کشور ایران و شمال غرب استان کرمانشاه واقع شده است. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل پتانسیل مخروط های واریزه ای در تولید رسوب و ایجاد مخاطرات محیطی و تهیه نقشه خطر جریان واریزه در منطقه است. مطالعه مخروط های واریزه ای و جابجایی واریزه ها در این پژوهش با شناسایی توده های واریزه ای روی عکس های هوایی و نرم افزار Google earth شروع شد. سپس با استفاده از بازدیدهای میدانی، مصاحبه با افراد محلی و شاهد وقوع جریان واریزه، صحت اطلاعات سنجیده شد و اطلاعات تکمیلی لازم اضافه شد. لایه های اطلاعاتی مورد نیاز از قبیل: نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، برونزدهای سنگی، کاربری زمین، جهت شیب، درجه شیب، حوضه آبریز واریزها، فاصله از گسل، جاده و خطوط آبراهه تهیه شد. این لایه ها به همراه موقعیت واریزه ها در نرم افزار Arc map مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اطلاعات مربوط به هریک از 612 مورد مخروط واریزه شناسایی شده در محیط اکسل وارد شد. توزیع پواسون و همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته بررسی شد. برای تحلیل داده ها و شناسایی عوامل مؤثر در وقوع جریان واریزه توسط مدل رگرسیون لجستیک مخروط های واریزه ای به صورت کدهای 0 و 1 در آمدند. کد 1 برای واریزه های که جریان واریزه در آن ها مشاهده شد(190 مورد) و کد 0 برای واریزه های ثابت(422 مورد)اختصاص یافت. خروجی مدل رگرسیون لجستیک در نرم افزار SPSS نشان داد که لیتولوژی از نوع آهک، دولومیت، کنگلومرا و حوضه های آبریز با مساحت کمتر از 10 هکتار دارای بیشترین ضرایب تأثیر گذاری در وقوع جریان واریزه بودند و فاصله از گسل در رتبه بعدی قرار داشت. شیب های 20 درصد، شیب در جهت جنوب و پوشش جنگلی با ضریب منفی به عنوان عوامل کاهش دهنده وقوع جریان واریزه شناخته شدند. نقشه پهنه بندی خطر جریان واریزه با استفاده از عوامل مؤثر و ضرایب آن ها در پنج کلاس تهیه شد. صحت مدل برای پیش بینی، با استفاده از شاخص ROC و جدول طبقه بندی به ترتیب 74 درصد و 53 درصد به دست آمد. صحت نقشه تولید شده به روش همپ
  23. Landslide susceptibility maping in central Zab basin using satelite data
    2014
    : The purpose of this study is to compare the landslide susceptibility mapping models of logistic regression (LR), analytical hierarchy process (AHP) and frequency ratio (FR) applied in the central Zab basin (West Azerbaijan—Iran). Eight factors were used for landslide susceptibility mapping including slope, aspect, land cover, precipitation, lithology and the distance to roads, drainage, and faults that affect the occurrence of landslides. To get more precision, speed and facility in our analysis, all descriptive and spatial information was entered into GIS system. Satellite images (Landsat ETM+ and SPOT 5) are also used to prepare for land use and landslide-inventory mapping respectively. Landslide events as used as dependant variable and data layers as independent variable, making use of the correlation between these two variables in landslide susceptibility. The three models are validated using the relative landslide density index (R-index) and the receiver operating characteristic (ROC) curves. The predictive capability of each model was determined from the area under the relative operating characteristic curve and the areas under the curves obtained using the LR, AHP, and FR methods are 0.8941, 0.8115, and 0.8634, respectively. These results indicate that the LR and FR models are relatively good estimators of landslide susceptibility in the study area. The interpretations of the susceptibility map reveal that precipitation, lithology and slope played major roles in landslide occurrence and distribution in the central Zab basin. In general, all three models were reasonably accurate. The resultant maps would be useful for regional spatial planning as well as for land cover planning.
  24. بررسی تحول و تکوین ژئومورفولوژیکی دریاچه زریوار با تاکید بر حوضه آبریز قزلجه
    2013
    بدون شک امروزه نقش و اهمیت اطلاعات محیطی در برنامه ریزی بر کسی پوشیده نیست، در این مسیر مطالعات ژئومورفولوژی و زمین شناسی جایگاه ویژه ای دارند.از جنبه های این مطالعات نحوه تحول و تکامل و عوامل ایجاد دریاچه ها می باشد. دریاچه زریوار در 3 کیلومتری شمال غربشهرستان مریوان قرار دارد و از دریاچه های آب شیرین کوهستانی است که در ارتفاع 1285 متری از سطح دریا واقع است. این دریاچه با وسعت حدود 5/8 کیلومتر مربع در موقعیت جغرافیایی مابین 35 درجه و 31 دقیقه تا 35 درجه و 33 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 6 دقیقه تا 46 درجه و 7 دقیقه طول شرقی واقع شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی تحول و تکوین دریاچه زریوار در ارتباط با حوضه بالا دست خود است. بدین منظور، ابتدا از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000، منطقه از لحاظ توپوگرافی تحلیل سپس تحلیل های هیدرولوژیکی برای دو حوضه به طور جداگانه انجام شد. در این راستا با مطالعه نقشه زمین شناسی منطقه مشخص شده که چاله دریاچه به صورت گرابن است، بدین صورت که عملکرد گسل های شرق و غرب دریاچه به صورت نرمال باعث ایجاد گرابن در منطقه شده و شرایط را برای تجمع آب در منطقه ایجاد کرده است. وجود سازندهای آهکی در قسمت جنوب غرب و غرب دریاچه با ایجاد چشمه های کارست در منطقه، عامل دیگر در تشکیل و تحول دریاچه است. این دریاچه در اواخر پلئیستوسن تشکیل شده است و تغییرات اقلیمی متفاوتی را متحمل نموده است. در ادامه از طریق مشاهدات میدانی و تصاویر ماهواره ای spot منطقه، با شناسایی دو آبراهه ورودی از دریاچه زریوار به حوضه قزلجه، ارتباط دریاچه با حوضه قزلجه اثبات و معلوم شد که در دوره های گذشته که سطح آب دریاچه بالاتر از سطح کنونی بوده، آب این دریاچه از طریق این دو آبراهه به حوضه بالا دست وارد می شده است. اما با عملکرد تدریجی گسل های شرق و غرب دریاچه و نشست آن ارتباط این دو حوضه در حال حاضر قطع شده و آب دریاچه از طریق رودخانه زریوار به حوضه پایین دست خود وارد می شود.
  25. پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک- مطالعه موردی: زمین لغزش های اطراف بیجار(کردستان)
    2012
    در این رساله پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک برای زمین لغزش های اطراف بیجار(کردستان) صورت گرفته و براساس کارهای میدانی ضمن مورفومتری ناپایداری های مربوطه بر روی نقشه مناطق حساس به رانش تعیین شده اند.
  26. تغییرات ریخت شناسی حوضه سیروان در دوره کواترنر
    2011
    در این رساله تغییرات ریخت شناسی حوضه سیروان در دوره کواترنر از روستای دله مرز تا سد داریان مورد بررسیی قرار گرفته و در برگیرنده اطلاعات ژئومورفولوژی منطقه است. در این رساله علاوه بر برآورد رسوب و شناسایی پادگانه های آبرفتی به شناسایی منشاء رسوبات فوق نیز پرداخته شده و علاوه بر آن اشکال کارستی منطقه نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.
  27. ژئومورفولوژی و مخاطرات طبیعی جاده سنندج- دهگلان با تاکید بر حرکات توده ای
    2009
    در این رساله ژئومورفولوژی و مخاطرات طبیعی جاده سنندج- دهگلان با تاکید بر حرکات توده ای به وسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است و پهنه بندی خطر ناپایداری های دامنه ای به صورت نقشه منعکس گردیده است. در واقع پهنه بندی حرکات توده ای یکی از روش هایی است که به کمک آن مناطق بحرانی را به لحاظ پایداری شیب می توان مشخص کرد و از نقشه پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی های توسعه پایدار استفاده کرد. مسیر سنندج- دهگلان یکی از مسیرهای ارتباطی اصلی پهنه ر تردد استان کردستان به حساب می آید که سیستم حمل و نقل این مسیر در منطقه کوهستانی از نظر حرکات توده ای دچار تهدید می شود. این مسیر در محدوده کوهستانی به دلیل داشتن شیب زیاد دامنه ها و ارتفاع زیاد منطقه و همچنین مکان گزینی نامناسب جاده و به واسطه آن ناپایدار سازی دامنه ها دارای وضعیتی نامناسب است. تحقیق حاضر بر آن است که عوامل و عناصر موثر را در ایجاد این حرکات با استفاده از روش سلسله مراتبی- AHP- بمشخص کرده و بر اساس تاثیر هرکدام از این عوامل و عناصر به وزن دهی آنها پرداخته و در نهایت نقشه پهنه بندی نقاط حساس به حرکات را مشخص نماید که این نقشه پهنه بندیبر اساس ترکیبی از لایه های هیپسومتری- شیب- جهت شیب- پوشش گیاهی- تیپ خاک- لیتولوژی- فاصله از گسل- فاصله از جاده- فاصله از روستا- تراکم شبکه زهکشی- درجه حرارت- بارندگی و همچنین واحدهای ارضی و کاربری اراضی می باشد. بر این اساس محدوده به چهار طبقه ریسک تقسیم گردید. طبقه با ریسک خیلی زیاد - زیاد - متوسط و پهنه کم .
  28. مطالعه هیدروژئومورفولوژی پایین دست سد قشلاق سنندج
    2008
    در این رساله به مطالعه هیدروژئومورفولوژی پایین دست سد قشلاق سنندج و زیر حوضه های طرفین رودخانه پرداخته شده و از تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی بهره گرفته شده است. بر اساس این مطالعه تاثیر هرکدام از عوامل و عناصر در هیدرومورفولوژی منطقه بررسی شده است و از لایه های هیپسومتری- شیب- جهت شیب- پوشش گیاهی- تیپ خاک- لیتولوژی- فاصله از گسل- فاصله از جاده- فاصله از روستا- تراکم شبکه زهکشی- درجه حرارت- بارندگی و همچنین واحدهای ارضی و کاربری اراضی در تحلیل ها استفاده شده است.
  29. ژئوتوریسم و توسعه پایدار مطالعه موردی شهرستان مریوان
    2008
    در این رساله ژئوتوریسم و توسعه پایدار شهرستان مریوان مورد بحث قرار گرفته و استعدادهای توریستی و گردشگری منطقه با معرفی مفید آنها منعکس گردیده است. علاوه بر شناسایی و معرفی خصوصیات چشم اندازهای توریستی منطقه راههای دسترسی به آنها نیز بیان شده و در کل استعدادها و توان های محیطی شهرستان مریوان بیان گردیده و از زاویه ژئوتوریسمی مورد مداقه قرار گرفته اند. براساس این تحقیق دریاچه زریوار مهم ترین قطب جاذبه منطق و استان می باشد.
  30. هیدروژئومورفولوژی حوضه حسین آباد با تأکید بر فرسایش و رسوب
    2008
    در این رساله مطالب هیدروژئومورفولوژی حوضه حسین آباد سنندج با تأکید بر فرسایش و رسوب بر اساس سیستم پسیاک مورد بررسی قرار گرفته است و نقشه ها به وسیله تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی استخرج شده اند. در واقع موضوع مورد مطالعه، برآورد فرسایش و رسوب در حوضه آبخیز حسین آباد می باشد. منطقه مورد بررسی در غرب کشور و در استان کردستان قرار دارد. روش تحقیق در این مطالعه متکی بر روش های میدانی، کتابخانه ای و استفاده از مدل های کمی برآورد فرسایش و رسوب است. هدف از این تحقیق تعیین میزان رسوبدهی حوضه و ارائه راهکارها و پیشنهادات مناسب جهت حل این معضل است. در این تحقیق از تکنیک های GIS جهت تهیه لایه های اطلاعاتی و از مدل پسیاک( PSIAC) جهت تعیین میزان رسوبدهی حوضه استفاده شده است. در این راستا پس از ورود لایه های اطلاعاتی به محیط GIS و تلفیق این لایه ها نقشه پهنه بندی فرسایش و تولید رسوب در حوضه آبخیز حسین آباد تهیه گردید. از میان عوامل 9 گانه موثر در فرسایش خاک و تولید رسوب عامل وضعیت کنونی فرسایش دارای بالاترین امتیاز و عامل پوشش گیاهی دارای کمترین امتیاز می باشد. نتایج بیانگر آن است که حوضه در کلاس فرسایش دهی متوسط به طرف پایین قرار می گیرد و میزان کل رسوب دهی سالانه حوضه، 254.02 مترمکعب در کیلومترمربع است. از میان روشهای مختلف برآورد فرسایش و رسوب مدل پسیاک به دلیل دارا بودن نه فاکتور که حداقل چهار مورد آن ماهیت ژئومورفولوژی دارد، برای برآورد فرسایش و رسوب مناسب تر از سایر مدل ها است.