Faculty Profile

محمد حسین قلی زاده
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/06/29

محمد حسین قلی زاده

دانشکده منابع طبیعی / گروه آب و هواشناسی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. واکاوی تغییرات شروع و خاتمه بارش در استان کردستان
    1402
    دراین پژوهش واکاوی تغییرات آغاز و پایان بارش و ضریب تغییرات آن در استان کردستان مورد واکاوی قرارگرفت. بدین منظور از داده های روزانه بارش ایستگاه های سینوپتیک در دوره آماری 1401- 1378استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات درون سالانه‌ی بارش در ایستگاه‌های مورد مطالعه، میانگین بلندمدت بارش روزانه برای هر روز ژولیوسی سال تهیه شده است. با توجه به تغییرات بین سالانه‌ی بارش، انحراف معیار و درصد تغییرپذیری بارش روزانه نیز محاسبه گردید. تغییرات تاریخ آغاز و پایان بارش‌ها برای ایستگاه‌های استان به صورت جداگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که تاریخ آغاز و پایان بارش طی دوره مورد مطالعه در استان دچار تغییراتی شده است. شدت تغییرات برای تمام ایستگاه-های استان یکسان نیست اما از سال 1386 تغییرات قابل مشاهده‌ای در بارش‌های استان رخ داده است. تاریخ آغاز و پایان بارش در سطح استان به تبعیت از رژیم بارشی ایستگاه‌ها از شرق به غرب تغییرات زیادی را تجربه کرده است. به عبارتی دیگر بارش در مناطق غربی و شرقی استان تفاوت چشمگیری دارد. تحلیل پراکنش میانگین بارش روزانه نشان داد که میانگین بارش در بیشتر ایستگاه‌های استان کمتر از 5 میلی است، تنها ایستگاه مریوان و بانه بارش بیشتر از 5 میلی متر را تجربه کرده‌اند. این در حالی است که انحراف معیار بارش استان کردستان بیشتر از 5 میلی متر است و در برخی مناطق به 10 میلی متر هم می رسد. درصد رخداد بارش در استان از آبان تا اردیبهشت در سطح استان بیشینه است. این شرایط بیانگر آن است که بارش‌های فراگیر استان طی آبان رخ می دهد و تا اواسط بهار تداوم می یابد. در بین ماه‌های سال درصد رخداد بارش در بهمن، اسفند و فروردین بیشتر از ماه‌های دیگر است. این شرایط برای ایستگاه‌های شرق و غرب استان یکسان نیست. در شرق استان اواخر زمستان و اوائل بهار مقدار بارش بیشتر از ماه‌های دیگر سال است. به طور کلی از غرب به شرق میانگین بارش کاسته شده است. همچنین تاریخ پایان بارش‌ها در بیشتر ایستگاه‌ها طی دهه اخیر اوایل خرداد بوده است که نسبت به دهه های قبلی حدود 20 روز زودتر خاتمه یافته است. تاریخ آغاز بارش‌ها نیز با تاخیر زمانی همراه شده است. به طور کلی پایان بارش‌ها در سطح استان بیشتر از تاریخ آغاز بارش دچار تغییرات زمانی شده است. بیشترین ضریب تغییرات آغاز بارش مربوط به جنوب استان است. تغییرات آغاز بارش در ایستگاه‌های بانه، مریوان و سنندج بیشتر است. بطوریکه تغییرات آغاز بارش در سطح استان از شمال به جنوب و از شرق به غرب افزایشی است. ضریب تغییرات بارش در ایستگاه بیجار با مقدار 8 درصد کمینه بوده است و بیشترین آن با 11 درصد مربوط به ایستگاه کامیاران است. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تاریخ آغاز، پایان و طول دوره بارش استان تغییرات کاهشی چشمگیری را طی دوره مورد مطالعه تجربه کرده است.
  2. واکاوی تغییرات میانگین دمای حداکثر ماهانه درایران
    1402
    این تحقیق با هدف واکاوی تغییرات دمای حداکثر ماهانه در سطح ایران انجام گرفت. بدین منظور از داده‌های دمای ماهانه 93 ایستگاه سینوپتیک در سطح کشوردر دوره آماری 2018- 1990 استفاده شد. از روش آماری من کندال جهت روندیابی داده‌ها و برآوردگر شیب سن برای تخمین مقدار تغییرات دمای حداکثر ماهانه نسبت به میانگین دوره استفاده شد. از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت ترسیم نقشه ها و به روش کریجینگ عمل درونیابی انجام گرفت. ارزیابی تغییرات دمای حداکثر در ماه ژانویه در سطح ایران نشان داد درتمام ایران تغییرات افزایشی در دمای حداکثر رخ داده است و دراغلب نواحی نرخ افزایشی دردمای حداکثر 9/0 تا 4/1 درجه سانتی گراد بوده است.. همچنین در ماه فوریه تغییرات افزایشی دمای حداکثر ماهانه درعرصه‌ی ایران بیش از یک درجه سانتی گراد بوده و اثرات آن در نواحی مرکزی، شمال غربی و غربی بیش از سایر نواحی کشور است. میزان افزایش در دمای حداکثر در ماه مارس حدود 22/2 تا 65/2 درجه سانتی گراد و بیش از ماه‌های دیگر در فصل زمستان بوده است بررسی تغییرات دمای حداکثر در ماه‌های فصل بهار نشان داد؛ در عرض‌های بالاتر در سطح ایران تغییرات افزایشی در دمای حداکثر در ماه آوریل بیشتر بوده به میزان 27/0 تا 93/1 و تظاهرات گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در این نواحی چشمگیرتر است. تغییر دمای حداکثر با روند افزایشی در ماه می ‌به میزان 32/0 تا 02/1 درجه سانتی گراد درگستره ایران رخ داده است و نرخ افزایشی آن در شمال شرق و شمال کشور مشهودتر است. همچنین نرخ افزایش دمای حداکثر در ماه ژوئن 58/0 تا 11/2 درجه سانتی گراد در گستره ایران بویژه در نواحی واقع در عرض جغرافیایی بالاتر محسوس‌تر است مطالعه تغییرات دمای حداکثر در ماه جولای در سطح ایران نرخ افزایشی آن را 37/0 تا 74/0 درجه سانتی گراد نشان داد و شدت آن در نواحی واقع در شمال، شمال غرب و غرب کشور، تاثیر پذیری تغییر اقلیم در آنها بیشتر بوده است. تغییرات دمای حداکثر در ماه آگوست در اغلب نواحی به میزان 05/0 تا 09/1 درجه سانتی گراد و بیشترین تغییرات 4/1 تا 5/2 درجه سانتی گراد در جنوب، شمال و شمال غرب کشور بوده است. در ماه سپتامبر همانند ماه اگوست دمای حداکثر افزایشی بوده و نرخ افزیشی آن در بیشتر نواحی 31/0 تا 57/0 و بیشترین تغییرات به میزان 85/0 تا 17/2 درجه سانتی گراد در غرب، شمال غرب، مرکز و جنوب رخ داده است. در ماه اکتبر تغییرات افزایشی در دمای حداکثر در اغلب نواحی در حدود 2/0 تا 5/0 درجه سانتی گراد رخ داده و شدت آن به میزان 17/1 تا 49/1 در نیمه شرقی کشور مشاهده گردید و در نواحی شمالی، شمال غربی و غربی افزایش در دمای حداکثر در ماه نوامبر محسوس‌تر است و نرخ آن 36/0 تا 94/0 بوده است. اما در شمال شرق کاهش دمای حداکثر به میزان 1/1 درجه سانتی گراد بوده است. در ماه نوامبر دمای حداکتر در اغلب نواحی 69/0 تا 36/1 درجه سانتی گراد افزایش یافته است. تغییرات دمای حداکثر در فصل بهار به میزان 42/1 درجه سانتی گراد مبتنی بر شمال غرب، شمال شرق و غرب بوده و در اغلب نواحی دمای حداکثر 64/0 افزایش یافته است. در فصل تابستان نیز دمای حداکثر در بیشتر نواحی حدود 46/0 درجه سانتی گراد افزایش یافته است و بیشترین تغییرات به میزان 42/1 درجه سانتی گراد در شمال، شمال غرب و غرب بوقوع پیوسته است. در فصل پاییز دمای حداکثر به طور متوسط 59/0 درجه سانتی گراد افزایش یافته است. نرخ افزایش دمای حداکثر در فصل زمستان حدود 89/0 افزایش پیدا کرده است و بیشترین تغییرات به مقدار 7/1 درجه سانتی گراد در نواحی غربی و شمال غرب مشاهده گردید. بدین صورت می‌توان گفت که دمای حداکثر سالانه در سطح کشور افزایش یافته و متوسط آن 7/0 درجه سانتی گراد بوده است. آنچه که از مطالعه تغییرات دمای حداکثر در سطح ایران و در بازه زمانی مورد مطالعه بدست آمد، گویای این واقعیت است که در دمای حداکثر ماهانه تغییرات افزایشی رخ داده و نرخ افزایشی آن در ماه های مارس، آوریل، می ‌و اکتبر بیشتر بوده است و در ماه های فصل تابستان کمتر بوده است. بطورکلی در فصل زمستان و بهار بیشترین نرخ افزایشی در دمای حداکثر بوقوع پیوسته است و اثرات تغییر اقلیم در آنها مشهودتر است.
  3. واکاوی تغییرات مقدار بارش در استان لرستان
    1402
    در این مطالعه به منظور ارزیابی تغییرات مقدار بارش در استان لرستان از داده های بارش روزانه و ماهانه ایستگاه هایی که دوره آماری آنها 20 سال و بیش از آن بود(1400-1371) استفاده شد. روندیابی مقدار بارش با روش آزمون من کندال و برآورد نرخ تغییرات مقدار بارش با کمک شاخص شیب سن نسبت به میانگین متغیر در هر دهه بدست آمد. از نرم افزار متلب جهت ترسیم نقشه و نمودار استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که درصد فراوانی مقادیر بارش در سطح استان لرستان به سمت مقادیر صفر تا 10 میلی‌متر افزایش پیدا کرده است. بدین معنی که بارش ها به سمت مقادیر کمتر افزایش یافته اند و بارش های بیش از 10 میلی‌متر سیر کاهشی پیدا کرده اند. ارزیابی تغییرات مقدار بارش در ماه فروردین نشان می‌دهد، الگوی مقدار بارش از دو حالت ثبات و افزایشی برخوردار است به گونه ای که در نواحی شرقی، شمالی و جنوبی روند افزایش مقدار بارش به ازای هر دهه در دوره مورد مطالعه 5/22 میلی‌متر بوده است. ارزیابی تغییرات مقدار بارش در ماه اردیبهشت نشان داد، الگوی مقدار بارش از دو حالت کاهشی و افزایشی برخوردار است به گونه ای که در بخش هایی از نواحی شرقی، مرکزی و غربی روند کاهشی و در سایر نواحی تغییرات مقدار بارش روند افزایش داشته است . ارزیابی تغییرات مقدار بارش در ماه خرداد نشان داد، نرخ مقدار بارش در سطح استان سیر کاهشی پیدا کرده است. ارزیابی تغییرات مقدار بارش درماه های تیر، مرداد و شهریور نشان داد، روند مقدار بارش حالت ثبات دارد و در سطح استان لرستان به طور یکنواخت کاهش یا افزایشی در مقدار بارش رخ نداده است. ارزیابی تغییرات مقدار بارش در مهر ماه نشان می‌دهد، بارندگی در سطح استان لرستان آغاز گردیده و بارش در قسمت های غربی و شمالی مبتنی بر عرض های جغرافیایی بالاتر رخ داده است. نرخ مقدار بارش به ازای هر دهه در دوره آماری مورد مطالعه 5 تا 10 میلی‌متر اقزایش داشته است. بررسی تغییرات مقدار بارش در محدوده مورد مطالعه در آبان ماه نشان داد در نواحی شرقی و جنوب شرقی روند افزایشی پیدا کرده است. نرخ مقدار بارش درآذر ماه در دوره مورد مطالعه بین صفر تا 25 میلی‌متر کاهش یافته است. واکاوی نرخ تغییرات مقدار بارش در دی ماه نشان داد، کاهش مقدار بارش به ازای هر دهه در سطح استان لرستان دراغلب نواحی استان بوقوع پیوسته است. نرخ تغییرات مقدار بارش در بهمن ماه نشان داد، کاهش مقدار بارش به ازای هر دهه درسطح استان لرستان در نواحی شرقی، شمالی، شمال غربی و جنوب شرقی رخ داده است. واکاوی نرخ تغییرات مقدار بارش در اسفند ماه نشان داد، بیشترین کاهش مقدار بارش به ازای هر دهه درسطح استان لرستان در نواحی شمال غربی، غربی و شرقی رخ داده است و میزان آن صفر تا 30 میلی‌متر بوده است. واکاوی نرخ تغییرات مقدار بارش سالانه در سطح استان لرستان نشان داد، بیشترین کاهش مقدار بارش به ازای هر دهه در سطح استان لرستان در نواحی شمال غربی، غربی و شرقی رخ داده است . اما در سایر نواحی در سطح محدوده مورد مطالعه دامنه افزایش مقدار بارش صفر تا 20 میلی‌متردرهردهه بوده است. بنابراین می‌توان نرخ مقدار بارش در سطح استان لرستان روند کاهشی بیشتری پیدا کرده است و در مقیاس زمانی در دوره سرد سال مبتنی بر ماههای آذر، دی، بهمن و اسفند نرخ مقدار بارش روند کاهشی پیدا کرده است و در فصل تابستان از ثبات بیشتری برخوردار است و روند تغییرات به سمت خشکی بیشتر تمایل دارد. اما در دو ماه اول بهار و پاییز روند افزایشی در مقادیر بارش در سطح محدوده مورد مطالعه مشاهده گردید. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد مقدار بارش در سطح استان لرستان بیشترین درصد فراوانی در سطح بارش صفر تا 10 میلی‌متر دارد که نشانگر روند کاهشی در مقدار بارش در محدوده مورد نظر دارد که می‌تواند نمودی از تغییر اقلیم در محدوده ی مورد مطالعه باشد.
  4. واکاوی تغییرات دامنه شبانه‌روزی و فصلی دما در مناطق شهری و روستایی ایران
    1401
    دما به عنوان یکی از مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین عناصر اقلیمی، شاخص مناسبی برای ردیابی تغییرات اقلیم به شمار می آید. یکی از چالش های پیش روی بشر در قرن حاضر تغییر اقلیم است. دامنه‌ی دمای روزانه در مقیاس‌های مکانی جهانی، منطقه‌ای و محلی تحت تاثیر شرایط محیطی قرار دارد. به دلیل اهمیت بالای تغییرات دامنه‌ی دمای روزانه از جنبه‌های مختلف و بر حسب ویژگی‌های اقلیمی، پایش رفتار زمانی و مکانی دامنه‌ی دمای روزانه در گستره‌ی ایران و نیز بررسی روند تغییرات آن در این پژوهش انجام شده است. برای این کار داده‌های روزانه‌ی دمای هوا در مقادیر کمینه و بیشینه‌ی 111 ایستگاه سینوپتیک در دوره‌ی زمانی 2018-1988 مورد واکاوی قرار گرفت. پس از تنظیم داده‌ها به صورت فایل متلب، کنترل کیفی روی آن‌ها صورت گرفته است. در ادامه، داده‌ها جهت تحلیل دمای هوا در مقادیر کمینه، بیشینه و میانگین مرتب‌سازی و تحلیل‌های آماری مقدماتی روی داده‌ها انجام شده است. بررسی وجود و معنی‌داری روند دامنه‌ی دمای روزانه با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال و شدت روند با استفاده از شیب خط سِن ارزیابی شد. به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار میان دامنه‌ی دما در ایستگاه‌های شهری و روستایی ایران، ابتدا این پارامتر در ایستگاه‌های مورد مطالعه خوشه‌بندی شد تا مناطق با دامنه‌ی دمایی مشابه دسته-بندی شود. پس از خوشه‌بندی سلسله مراتبی و به روش وارد، به منظور بررسی اثر سکونتگاه-های شهری، دامنه‌ی دمای شبانه‌روزی ایستگاه‌های شهری و روستایی در هر کدام از خوشه-ها با هم مقایسه شد. میانگین بلندمدت دمای هوا در مقادیر کمینه و بیشینه‌ی روزانه اثر توپوگرافی، عرض جغرافیایی و دوری و نزدیکی به دریا را به ویژه در فصل‌های گذار به خوبی نشان می‌دهد. دامنه‌ی دمای روزانه در مناطق ساحلی در فصل‌های مختلف سال کمترین مقادیر را به میزان 8 درجه سلسیوس دارند. بیشترین تغییرات دما در شبانه‌روز نیز در بخش-هایی از ایران مرکزی و زاگرس جنوبی به میزان 19 درجه رخ داده است که در فصل تابستان گسترش بیشتری روی زاگرس دارد. مناطق با دامنه‌ی دمای کمتر از 10 درجه‌ی سلسیوس در فصل زمستان بیشترین گسترش را در ایران نشان می‌دهد. در مقابل فصل‌های تابستان و پاییز در بیشتر مناطق ایران دامنه‌ی دمای روزانه افزایش یافته است. پراکنش مکانی روند دامنه‌ی دما تغییرات فصلی دارد. روند منفی دامنه‌ی دما که گویای کاهش اختلاف شبانه‌روزی در طول زمان است، گسترش مکانی بیشتری نسبت به روند مثبت در تمام فصل‌های سال تجربه می‌کند. این گسترش مکانی در بهار کمتر اما در پاییز بیشتر است، به نحوی که در فصل پاییز شاهد روند منفی دامنه‌ی دما در تمام ایران به استثنای موارد جزئی و پراکنده هستیم. روند منفی دامنه‌ی دمای روزانه با گسترش مکانی زیاد نشان‌دهنده‌ی کاهش اختلاف شبانه‌روزی دما در بیشتر مناطق ایران است. در فصل‌های مختلف سال از نظر شدت و گسترش مکانی روندهای منفی و مثبت، شاهد تغییرات قابل توجهی هستیم که بیشترین روند منفی را در فصل‌های پاییز و زمستان برای بیابان‌های ایران مرکزی با 75/0 تا 1 درجه در هر دهه نشان می‌دهد.
  5. واکاوی تغییرات تعداد روزهای یخبندان در ایران
    1401
    در این پژوهش به‌ منظور ارزیابی تغییرات تعداد روزهای یخبندان از داده‌های روزانه دمای حداقل صفر و پایین‌تر در دوره آماری 1982 تا 2020 ایستگاه‌های سینوپتیک و کلیماتولوژی منتخب در سطح ایران استفاده شد. با روش آماری من -کندال روند تغییرات تعداد روزهای یخبندان در سطح ایران به دست آمد و با کمک برآوردگر شیب سن نرخ تغییرات تعداد روزهای یخبندان در محدوده موردمطالعه محاسبه گردید. جهت ترسیم نقشه از نرم‌افزار ArcGIS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در بیشتر ایستگاه‌های کشور روند تعداد روزهای یخبندان منفی (به‌خصوص ایستگاه‌ مراغه شمال‌های غرب کشور) و فاقد روند می‌باشد. این روند منفی ازنظر مکانی دارای تفاوت می‌باشد. بیشترین شیب تغییرات تعداد روزهای دسامبر به‌ خصوص در قسمت‌های شمال غرب از روندی افزایشی برخوردار بوده است. میزان سری زمانی روند تغییرات کاهشی تعداد روزهای یخبندان فصلی درکشور، بهار (57/2- تا 27/11)، پاییز (60/3- تا 98/0)، زمستان (30/5- تا 77/4) و سالانه (99/6- تا 72/3) می‌باشد؛ که بیشترین روند تغییرات تعداد روزهای یخبندان در فصل بهار بخصوص در قسمت‌های شمال غرب و کمترین روند تغییرات روزهای یخبندان در فصل پاییز در کشور رخ داده است و تعداد روزهای یخبندان طی سال‌های آتی همچنان با نوساناتی دارای روندی نزولی می‌باشد. بر این اساس، می‌توان گفت بیشترین تغییر تعداد روزهای یخبندان در مناطق کوهستانی کشور رخ‌داده است، زیرا تغییر در الگوها و سیستم‌های جوی تامین‌کننده بارش ایران به‌تبع از تغییر اقلیم رخ‌داده است.
  6. واکاوی تغییرات تعداد روزهای بارش در ایران
    1401
    هدف از این تحقیق، واکاوی تغییرات تعداد روزهای بارش در سطح ایران است. در این تحقیق از داده‌های بارش 35 ایستگاه سینوپتیک در طی سال‌های 1981 تا 2018 به‌عنوان مهم-ترین داده‌های تحقیق استفاده شد. از نرم‌افزار SPSS ‌به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و ArcGIS جهت تهیه نقشه‌ها بهره گرفته شد. به‌منظور بررسی تغییرات تعداد روزهای بارش در سطح ایران به کمک برآوردگر شیب سن، نرخ تغییرات تعداد روزهای بارش در سطح ایران در مقیاس ماهانه، فصلی و سالانه به دست آمد. نتایج ارزیابی تغییرات تعداد روزهای بارش در مقیاس ماهانه نشان داده است که بیش‌ترین نرخ تغییرات با 20/0 – و 85/1- روز در هر دهه مربوط به ماه مارس و کم‌ترین آن با 03/0 تا 29/0 روز در هر دهه مربوط به ماه جولای بوده است. در مقیاس فصلی، بیش‌ترین نرخ کاهش تعداد روزهای بارش فصل بهار در نواحی ساحلی خزر، شمال شرق و جنوب شرق کشور به ازای هر دهه 29/2 روز بوده است. بیش‌ترین تغییرات نرخ کاهشی تعداد روزهای بارشی در فصل تابستان، محدود به نواحی شرق خزر و جنوب شرق کشور است نرخ کاهشی آن 29/0 تا 67/1 روز در هر دهه است. بیش‌ترین نرخ کاهش بارش در فصل پاییز در نواحی غربی، جنوب غربی، شرق دریای خزر و شمال شرق کشور به وقوع پیوسته است و نرخ کاهشی آن به میزان 66/0 تا 88/1 روز به ازای هر دهه بوده است. بیش‌ترین نرخ کاهش بارش در فصل زمستان در نواحی غربی و شمال شرق کشور به وقوع پیوسته است و نرخ کاهشی آن به میزان 38/0تا 64/3 روز به ازای هر دهه بوده است. در مقیاس سالانه نیز بیش‌ترین نرخ کاهش بارش در نواحی غربی، شمال شرقی ،شرق دریای خزر و جنوب شرق بوده است و نرخ کاهشی آن به میزان 24/0 تا 67/6 روز در هر دهه بوده است. همچنین کم‌ترین نرخ کاهشی تعداد روزهای بارش مربوط به نواحی بیابانی کشور است مانند بیابان لوت و این عامل ناشی از کمبود ایستگاه‌های سنجش بارش و شرایط بیابانی غالب بر آن‌ها است.
  7. واکاوی تغییرات دمای خشک در سطح ایران
    1401
    این تحقیق با هدف واکاوی تغییرات دمای خشک در ایران زمین با رویکرد تغییر اقلیم انجام شد. برای تحلیل تغییرات دمای خشک در سطح ایران از داده های روزانه دمای خشک در 42 ایستگاه کشور و در بازه زمانی 1979 تا 2019 استفاده شد. برای شناسایی نرخ تغییرات دمای خشک و روند آن در سطح ایران از آزمون من کندال و مدل نوینی به عنوان ITA بهره گرفته شد. نتایج حاصل از برآوردگر شیب سن و ITA همپوشانی نزدیک داده های دمای هوای آنها را نشان داد . اما کیفیت داده های منتج از مدل ITA بالاتر از مدل دیگر بدست آمد. در این تحقیق به منظور آشکارسازی تغییرات دمای خشک؛ نرخ و روند آن در ایستگاه های شهری و غیر شهری مقایسه شد. در این پژوهش حاضر جهت تحلیل داده ها و ترسیم نقشه ها از نرم افزار matlabاستفاده شد. بررسی تغییرات دمای خشک در سطح ایران نشان می دهد که تغییرات افزایشی در دمای خشک در عرصه ی ایران رخ داده است. به گونه ای که نرخ تغییرات دمای خشک در عرض های بالاتر و نیمه شمالی کشور که مبتنی بر نواحی دارای آب و هوای مطلوب تر است بیش از نواحی دیگر است. این موضوع ناشی از کاهش حضور و کاهش فراوانی سیستم های جوی عرض های بالا مانند سیستم های غربی و شمالی به ایران است که نقش اساسی در نوسانات دما و رطوبت در اقلیم ایران دارند. از طرفی تغییر درکاربری اراضی و کاهش سطوح آبی و گیاهی در این نواحی و به تبع آن کاهش در آلبدوی زمین و گرمای ویژه ی آن در افزایش دمای خشک نقش عمده ای دارند. از آنجایی که تغییردما شاهدی از تغییر اقلیم می باشد و تغییر اقلیم در عرض های بالاتر شدیدتر و محسوس تر می باشد؛ نتایج این تحقیق نیز تابع و تاییدی بر این رخداد است. اما در عرض های پایین تر به مانند نیمه جنوبی کشور تغییرات اقلیم و بدنبال آن تغییرات افزایشی دمای هوا کمتر بوده است. نتایج تحقیق نشان دادکه روند افزایشی در دمای هوا در مقیاس های زمانی ماه؛ فصل و سال در سطح ایران رخ داده است. به طوری که.در فصل بهار تغییرات دمای هوا از 2/0- تا 2/1 درجه سانتی گراد به ازای هر دهه در طول دوره مورد مطالعه بوده است. در فصل تابستان نرخ افزایش دمای هوا از 2/0- تا 1 درجه سانتی گراد به ازای هر دهه در طول دوره مورد مطالعه بوده است. در فصل پاییز نرخ تغییرات دمای هوا از 8/0- تا 1 درجه سانتی گراد به ازای هر دهه در طول دوره مورد مطالعه بوده است. به گونه ای که ماه اکتبر بیشترین روند افزایشی دمای هوا و ماه نوامبر با کاهش دمای هوا روبرو بوده اند. درفصل زمستان نرخ تغییرات دمای هوا بین 4/0- تا 2/1 درجه سانتی گراد به ازای هر دهه بوده است..ارزیابی تغییرات دمای خشک در سطح ایران به روش شیب سن و ITA نشان می دهد که افزایش در دمای هوا در سطح ایران رخ داده است و نرخ تغییرات آن در نیمه شمالی کشور و عرض های بالاتر بیش از نواحی دیگر است و در هر دو روش نتایج نزدیک به هم بدست آمده است. نرخ تغییرات افزایشی دمای هوا به روش ITA کمی بیش از روش شیب سن می باشد. آنچه که مهم است؛ این است که تغییرات در دمای خشک رخ داده و در اغلب کشور افزایش در دمای هوا بوقوع پیوسته و می توان گفت تغییرات در دمای هوا شاهدی از تغییر اقلیم در سطح ایران است.
  8. برآورد زمانی-مکانی سرما زدگی درختان زردآلو در استان کردستان
    1400
    این پژوهش با هدف برآورد زمانی-مکانی رخداد سرمازدگی درختان زردآلو در استان کردستان انجام گردید. از داده های روزانه دمای کمتر از 10 درجه سانتی گراد در فصل بهار در بازه ی زمانی 1/1/1980 تا 31/12/2018 استفاده شد. به کمک آزمون من کندال روند وقوع سرمازدگی و نرخ تغییرات آن بدست آمد. برای تعیین تقویم باغی درخت زردآلو در محدوده ی مورد مطالعه، از پارامترهای صفربیولوژیک، درجه روز و دمای میانگین روزانه استفاده گردید. نتایج بررسی تقویم باغی درخت زردآلو در محدوده ی مورد مطالعه نشان داد، ایستگاه هایی که در جنوب و غرب قرار دارند، زمان کاشت و برداشت زردآلو در آنها زودتر اتفاق می افتد بدین ترتیب در این مطالعه، ملاحظه گردید، ایستگاه هایی که در شمال و شمال شرق واقع شده اند زمان کاشت و برداشت زردآلو در آنها دیرتر و با تاخیر زمانی بیشتری انجام می گیرد. تقویم باغی دیرتر در ایستگاه زرینه و زودتر از سایر ایستگاه ها درکامیاران مشاهده گردید. ارزیابی رخداد سرمازدگی در دهه اول فروردین نشان داد که بیشترین فراوانی رخداد سرمازدگی در دهه ی اول فروردین متعلق به ایستگاه زرینه است و احتمال وقوع سرمازدگی درخت زردآلو در تمام روزها وجود دارد و در تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه زرینه مرحله جوانه زدن آغاز گردیده که امکان سرمازدگی برای جوانه ها وجود دارد. در دهه ی دوم فروردین نیز بیشترین رخداد سرمازدگی متعلق به ایستگاه زرینه است و امکان سرمازدگی برای درختان زردآلو در مرحله جوانه زدن و گل دادن وجود دارد. اما کمترین آن مربوط به ایستگاه بانه است که تعداد رخداد این پدیده 8 مورد بوده است. بررسی سرمازدگی در دهه سوم فروردین نشان داد؛ ایستگاه هایی که در نواحی جنوبی قرار دارند مرحله ی گل دادن و میوه دادن آن ها در معرض سرمازدگی است، در دهه اول اردیبهشت، ایستگاه هایی که در نواحی شمالی قرار دارند، جوانه های آن ها تحت سرمازدگی قرار دارند و ایستگاه هایی که در نواحی غربی قرار داشته و مرحله ی گل دادن درآنها اتفاق افتاده امکان سرمازدگی گل های درخت زردآلو وجود دارد. در بازه زمانی مذکور در نواحی جنوبی، درخت زردآلو در مرحله ی میوه دادن قرار دارد و میوه ی آن دچار آسیب خواهد شد. اما در ایستگاه زرینه خسارت ناشی از سرمازدگی متوجه جوانه های درخت زردآلو می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد ایستگاه زرینه که در عرض بالاتر قرار دارد بیشتر در معرض سرمازدگی قرار می گیرد و مرحله ی گل دادن این ایستگاه در دهه ی دوم اردیبهشت بیشتر تحت سرمازدگی است و ایستگاه هایی که در جنوب، غرب و شرق قرار دارند کمتر در معرض سرمازدگی هستند. در دهه ی سوم اردیبهشت برای تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه زرینه، مرحله ی رشد میوه آغاز شده است و امکان سرمازدگی برای میوه ها وجود دارد. اما در ایستگاه زرینه که در مرحله ی میوه دادن قرار دارد، نسبت به سایر ایستگاه ها ریسک سرمازدگی آن بیشتر است نتایج به دست آمده نشان می دهد که نواحی جنوبی، شرقی و غربی در دهه ی اول، دوم و سوم خرداد کمتر تحت وقوع پدیده ی سرمازدگی هستند. ارزیابی روند تغییرات دمای کمینه در ماه فروردین در استان کردستان نشان می دهد که روند افزایش دمای کمینه در تمام ایستگاه ها معنی دار است و در سطح اطمینان 95 درصد، نرخ رخداد سرمازدگی درخت زردآلو در استان کردستان در حال کاهش است. بیشترین نرخ افزایش دمای کمینه در ماه فروردین و به تبع آن کاهش سرمازدگی و افزایش دمای کمینه در ایستگاه های شرقی استان شامل قروه 02/1و بیجار 8/0درجه سانتی گراد در هر دهه مشاهده گردید. بررسی نرخ رخداد سرمازدگی در ماه اردیبهشت در استان کردستان در سطح اطمینان 95 درصد، روند کاهشی نشان داد. و بیشترین نرخ افزایش دمای کمینه در ماه اردیبهشت و کاهش سرمازدگی در ایستگاه های شرقی استان شامل قروه به ازای هر دهه 084/1 درجه سانتی گراد و بیجار 78/0 درجه سانتی گراد افزایش دمای کمینه برآورد گردید. مطالعه وقوع سرمازدگی در ماه خرداد، بیشترین نرخ کاهش دمای کمینه در ماه خرداد و به تبع آن افزایش سرمازدگی در ایستگاه های بانه و کامیاران به ترتیب به ازای هر دهه 84/0- و 2/1- درجه سانتی گراد برآورد گردید.
  9. واکاوی تغییرات میانگین دمای حداکثر ماهانه در غرب ایران
    1400
    در این تحقیق به منظور تارزیابی تغییرات دمای حداکثر ماهانه درغرب ایران از داده های دمای حداکثر روزانه ایستگاه های غرب ایران دردوره 27 سااله (2018- 1991) استفاده گردید. روند تغییرات دمای حداکثر درغرب ایران بر اساس آزمون ناپارامتری من – کندال و برآورد نرخ تغییرات دمای حداکثر ماهانه نسبت به میانگین دوره ی مورد مطالعه به کمک تخمین گر شیب سن برآورد گردید. برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ARCGIS، استفاده شد. و با روش IDW، درونیابی نقشه ها انجام گرفت نتایج تحقیق نشان داد؛ افزایش در دمای حداکثر در ماه ژانویه به میزان 4/0 تا 99/1 درجه سانتی گراد بوده است و نرخ افزایش دما در نواحی شمالی و جنوبی محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه فوریه دراغلب نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 12/0 تا 2/2 درجه سانتی گراد بوده است و در ایستگاه بیجار، روند افزایش در دمای حداکثر بیش از نواحی دیگر بوده است. افزایش در دمای حداکثر در نواحی شمالِ غرب و غرب محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه مارس نیز در اغلب نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 063/0 تا 29/2 درجه سانتی گراد رخ داده است نرخ افزایش دمای حداکثر در نواحی شمالِ غرب و جنوبِ شرق محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه آوریل افزایش در دمای حداکثر به میزان 29/0 تا 39/1 درجه سانتی گراد رخ داده است. در این ماه نرخ افزایش دمای حداثر ماهانه در نواحی شمالِ غرب محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه می فزایش در دمای حداکثر ماهانه به میزان 27/0 تا 59/1 درجه سانتی گراد رخ داده است . افزایش دمای حداکثر درنواحی شمالِ غرب تا جنوبِ شرق محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه ژوئن افزایش در دمای حداکثر در بیشتر نواحی به میزان 17/0 تا 05/1 درجه سانتی گراد بوده است و افزایش دمای حداکثر در نواحی جنوبی محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه جولای در اغلب نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 3/0 تا 3/1 درجه سانتی گراد رخ داده است بطور کلی روند افزایش دما در نواحی جنوبِ شرقی محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه آگوست در اغلب نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 28/0 تا 3/1 درجه سانتی گراد رخ داده و میزان افزایش دما در نواحی شمال غرب و مرکزی محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه سپتامبر دربیشتر نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 12/0 تا 2 درجه سانتی گراد بوده .اما در ایستگاه های دهلران و بستان روند افزایش در دمای حداکثر بیش از نواحی دیگر بوده است. بطور کلی روند افزایش دما در نواحی جنوب غرب محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه اکتبر تمام منطقه غرب کشور دارای افزایش دمای حداکثر به میزان 2/0تا 5/2 درجه سانتی گراد بوده است و نرخ افزایش دما در نواحی شمالی محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه نوامبر همانند سایر ماه ها دراغلب نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 42/0 تا 9/0 درجه سانتی گراد بوده است در این ماه افزایش دمای حداکثر در نواحی شمال شرق و جنوب شرق محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. در ماه دسامبر در نواحی غرب کشور افزایش در دمای حداکثر به میزان 54/0 تا 09/1 درجه سانتی گراد بوده است و در نواحی شمال غرب و غرب محدوده مورد مطالعه بیش از نواحی دیگر بوده است. بررسی دمای حداکثر در فصل زمستان بیانگر افزایش یکنواخت و شدید آن در سطح کل منطقه مورد مطالعه است.در فصل بهار افزایش در دمای حداکثر در بخش وسیعی از محدوده غربی کشور رخ داده است. بررسی تغییرات دمای حداکثر در فصل پاییز افزایش دمای حداکثر را در تمام منطقه مورد مطالعه نشان داد و این مقدار افزایش دما در بخش های غربی و شمال شرقی با شدت بیشتری مشاهده گردید در مقیاس سالانه افزایش دمای حداکثر در بخش های شمال غربی، غرب و جنوب غرب محسوس تر است. نتایج این پژوهش نشان دادکه درماه ژانویه (91/1تا4/0)، فوریه (2/2تا12/0)، مارس(29/2تا063/0)، می (59/1تا27/0)، سپتامبر(2تا12/0) و اکتبر(5/2تا2/0) تغییرات بیشتری را نسبت به ماه های آوریل(32/1تا29/0)، ژوئن (05/1تا17/0)، جولای (3/1تا 3/0)، آگوست (3/1تا 28/0)، نوامبر (9/0تا42/0) و دسامبر (09/1تا 54/0) داشته اند. نتایج نشان داد که ماه اکتبر با افزایش از 5/2 تا2/0 بیشترین مقدار تغییرات را داشته است. درحالی که، ماه نوامبر با افزایش از 9/0 تا42/0 کمترین مقدار تغییرات را نشان داده است. است. نهایتا، مقدار تغییرات افزایش دمای حداکثر سالانه از (19/1تا 236/0) بوده است.
  10. ارزیابی زیست اقلیمی گیاهان دارویی در استان کردستان
    1400
    این تحقیق با هدف ارزیابی زیست اقلیمی گیاهان دارویی در استان کردستان انجام گرفت. برای تعیین نواحی اقلیمی استان کردستان از داده های هواشناسی دمای حداقل سردترین ماه، دمای حداکثر گرم ترین ماه و بارش سالانه ایستگاه های سینوپتیک در دوره آماری (1980-2019) استفاده شد. در طبقه بندی اقلیمی استان کردستان از مدل اقلیمی آمبرژه استفاده شد. برای ترسیم نقشه از نرم افزار ARCGIS استفاده شد و درونیابی داده ها با روشIDW انجام گرفت. به منظور شناسایی مهم ترین متغیرهای موثر در توزیع مکانی و فراوانی گیاهان دارویی از روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره و به صورت ترکیبی از روش TOPSIS و برای وزن دهی از روش آنتروپی شانون بهره گرفته شد. مطالعه فراوانی گیاهان دارویی در سطح استان کردستان نشان می دهد از مجموع 144 گیاه دارویی که تاکنون شناسایی شده است، 12 گونه آن ها به طور مشترک در تمام نواحی استان پراکنده شده اند. در محدوده بیجار 29 گونه از گیاهان دارویی شناسایی شده است. در شهرستان قروه تعداد 15 گونه از گیاهان شناسایی شده است، با توجه به شرایط طبیعی شهرستان مریوان بویژه به لحاظ برخورداری از آب وهوای مرطوب سرد و بارش فراوان، 53 گونه از گیاهان دارویی در آن شناخته شده است. بدین صورت درمحدوده شهرستان بیجار 29، سقز21، بانه 20، سنندج 25، کامیاران 21 و دیواندره 39 گونه از گیاه دارویی شناسایی شده است مطالعه توزیع گیاهان دارویی در سطح استان کردستان نشان می دهد که بیشترین درصد فراوانی گیاهان دارویی در محدوده شهرستان مریوان به میزان 8/36 درصد، وجود دارد و کمترین درصد فراوانی گیاهان دارویی به نواحی دهگلان و قروه به میزان 3/8 و 8/11 درصد مربوط می شود. ارزیابی تعداد گونه های گیاهان دارویی در محدوده ی مورد مطالعه، نشان داد در نواحی مریوان به دلیل برخورداری از شرایط آب و هوایی مساعدتر و بارش بیشتر تعداد گونه های گیاهان دارویی در آن بیش از نواحی دیگر استان کردستان است اما در دهگلان و قروه به دلیل آب وهوای نیمه خشک سرد و میزان بارندگی کمتر، تعداد گونه های گیاهان دارویی در آن ها به ترتیب 12 و 17 گونه می باشند که نسبت به سایر نواحی از حداقل گیاهان دارویی برخوردارند. این امر نشانگر فراوانی کمتر گیاهان دارویی در شرق محدوده موردمطالعه است. بدین صورت می توان گفت نواحی که ارتفاع بیشتری دارند و در معرض سیستم های غربی بیشتر قرار دارند مانند نواحی غربی و رخداد بارش در آن ها بیشتر است، زمینه ی مساعدتری برای تنوع و فراوانی گیاهان دارویی دارند. در نواحی شرقی استان چون از اقلیم نیمه خشک سرد برخوردارند و میزان بارش آن ها نیز کمتر است، تعداد گیاهان دارویی کمتری نسبت به سایر نواحی دارند. بررسی درصد فراوانی گیاهان دارویی نشان داد که در نواحی غربی و شمالی درصد فراوانی گیاهان دارویی به دلیل نوع و مقدار بارش و نقش عامل ارتفاع از سایر نواحی بیشتر است و در نواحی شرقی استان چون از اقلیم نیمه خشک سرد برخوردارند و میزان بارش آن ها نیز کمتر است، درصد فراوانی گیاهان دارویی کمتری نسبت به سایر نواحی دارند. در این میان نقش عناصر اقلیمی بارش، دمای حداکثر و عامل ارتفاع در تعداد و درصد فراوانی گیاهان دارویی بیشترین تاثیر داشته اند. با نظر به اینکه متغیرهای مورد نظر، از ارزش و اهمیت متفاوتی در تحقق متغیر وابسته (تعداد و تنوع گیاهان دارویی)، داشتند، لذا برای سنجش میزان وزن و تاثیر آن ها در متغیر وابسته از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. یافته ها نشان داد که مهمترین متغیر تاثیر گذار در توزیع مکانی گیاهان دارویی، عامل ارتفاع است که تاثیر قاطع و تعیین کننده بر توزیع و تنوع گیاهان دارویی داشته است و متغیر میزان بارش با ضریب (0.30)، در رتبه دوم قرار گرفت. بر اساس امتیازهای به دست آمده، متغیر طول و عرض جغرافیایی نیز در سطوح بعدی تاثیر گذار بوده اند و عامل دمای حداکثر کمترین میزان اهمیت و فاکتور دمای حداقل، هیچگونه تاثیری بر تنوع و فراوانی گیاهان دارویی در سطح نواحی استان کردستان نداشته است.
  11. ارزیابی ارتباط تغییرات دمای خشک با دمای اعماق خاک در سطح ایران
    1400
    مطالعه دمای هوا و دمای خاک در اعماق مختلف، از نظر هواشناسی، اقلیم شناسی، کشاورزی و صنعت، از اهمیت زیادی برخوردارند و نقش اساسی در حیات گیاهان و کشاورزی دارند. مهمترین هدف در این پژوهش ارزیابی ارتباط تغییرات دمای خشک و دمای اعماق خاک (5، 10، 20، 30، 50 و100سانتیمتری) در ساعت (6:30، 12:30و 18:30) در (302 ایستگاه) در سطح ایران طی بازه زمانی (2018-1992) میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد؛ همبستگی مثبت و مستقیم در تمام سال بین دمای هوا و دمای اعماق خاک وجود دارد و تغییرات دمای اعماق خاک بویژه تا عمق 50 سانتیمتری تابعی از تغییرات دمای هوا می باشد.تحلیل نقشه ها نشان داد مناطقی که از تراکم ارتفاعات برخوردار هستند و یا توپوگرافی مرتفع دارند مثلا نواحی غرب و شمال کشور که دارای کوه های البرز و زاگرس هستند نوسان دمای هوا در این مناطق، همبستگی بیشتری با دمای اعماق خاک دارد و در سایر نواحی، میزان همبستگی کمتر است. با توجه به نتایج برآوردگر اریب، ارتباط دمای هوا و دمای اعماق خاک در ساعت6:30 که معمولا حداقل دمای شبانه روز در این موقع زمانی رخ می دهد، در نواحی با آب و هوای مرطوب تر که منطبق بر غرب، شمال غرب و شمال است، همپوشانی بیشتری نشان می دهد. نتایج حاصل از تفسیر ارتباط دمای هوا و دمای اعماق خاک درساعت 12:30 نشان داد که در نیمه ی شمالی کشور نقش پذیری دمای اعماق خاک از دمای هوا بیشتر است و دمای اعماق خاک با یک شیب ملایم و با افزایش عمق خاک مقدار آن افزایش می یابد. نتایج حاصل از تفسیر ارتباط دمای هوا و دمای اعماق خاک درساعت 18:30 نشان داد که در نیمه ی شمالی کشور نقش پذیری دمای اعماق خاک از دمای هوا بیشتر است و دمای اعماق خاک با یک شیب ملایم و با افزایش عمق خاک مقدار آن افزایش می یابد. در حالی که در نیمه جنوبی محدوده ی مورد مطالعه، رابطه معکوس بین پارامترها مشاهده می گردد. به طوری که با افزایش عمق خاک، متغیر دمای عمق خاک نسبت به دمای هوا کاهش محسوسی نشان می دهد. نتایج برآورد گر بایاس نشان داد که میزان نا اریبی دمای هوا و دمای اعماق خاک در فصل بهار در نواحی با آب و هوای مرطوب تر که منطبق بر غرب، شمال غرب و شمال است، همپوشانی بیشتری نشان می دهند و در سایر نواحی به دلیل برخورداری از آب و هوای گرم و خشک، زمین های با ظرفیت گرمایی کم و آلبدوی زیاد، نرخ دمای اعماق خاک پایین تر از دمای هواست و با روند نزولی در فاصله ی بیشتری از دمای هوا قرار دارند. به طورکلی روند تغییرات دمای هوا و دمای اعماق خاک در گستره ایران نشان داد که دمای هوا روند افزایش داشته و به دنبال آن دمای اعماق خاک بویژه در عمق های کمتر خاک حدود یک درجه سانتیگراد افزایش یافته است و در نواحی مرتفع یک تا دو درجه سانتیگراد سیر کاهشی داشته است.
  12. ارزیابی تطبیق بیوکلیمای درخت سیب بر کلیمای استان کردستان
    1400
    در این پژوهش به ارزیابی تطبیق بیوکلیمای درخت سیب بر آب و هوای استان کردستان پرداخته شد. برای انجام این مطالعه از داده های روزانه و ماهانه ایستگاه های سینوپتیک استان کردستان طی بازه زمانی 2018-1992، استفاده گردید. برای رسیدن به هدف پژوهش از عناصر دمای کمینه، دمای بیشینه ، دمای خشکُ، بارش،نم نسبی، واحد سرمایشی، واحد گرمایشی، درجه روز و صفر بیولوژیک بهره گرفته شد. به کمک آزمون پیرسون، میزان همبستگی عناصر زیست اقلیمی درخت سیب با عناصر اقلیمی ایستگاه ها محاسبه گردید. برای ترسیم نقشه ی مراحل فنولوژیکی درخت سیب در محدوده ی مورد مطالعه از نرم افزار سرفر استفاده شد. نتایج تحلیل آماری داده های آب و هواشناسی درخت سیب و ایستگاه ها نشان داد: میزان همبستگی بین متغیرها در تمام ایستگاه ها به غیر از ایستگاه زرینه حدود 80/0 است و در ایستگاه زرینه به 75/0 کاهش یافته است که نشانگر همبستگی بالای آنها در محدوده ی مورد مطالعه است. بررسی درصد فراوانی سازگاری عناصر زیست اقلیمی سیب و اقلیمی ایستگاهها نشان داد، بیشتر عناصراز سازگاری مناسبی برخوردار هستند و در اکثر موارد عناصر دمای حداکثر، رطوبت نسبی و بارش از سازگاری بیشتری با عناصر هواشناسی درخت سیب برخوردار بودند. ایستگاه هایی که در قسمت غربی قرار دارند، بیشترین سازگاری آنها مربوط به عناصر دمای حداکثر، رطوبت نسبی و بارش است اما در سایر ایستگاه ها بویژه ایستگاه های شمالی و شرقی عناصر بارش و دمای خشک، سازگاری کمتری را نشان دادند و پراکندگی سازگاری کمتر عناصر هواشناسی درسطح محدوده مورد مطالعه درنواحی شمالی و شرقی مشاهده شد. بررسی نقشه ی سازگاری اقلیمی درخت سیب در محدوده ی مورد مطالعه، سازگاری اقلیمی درخت سیب را در تمام ایستگاه ها، بیش از74درصد نشان داد و بیشترین سازگاری اقلیمی سیب در نواحی جنوبی و غربی استان مشاهده گردید. شرایط مطلوب دمایی و رطوبتی دراین نواحی به لحاظ موقعیت و عرض جغرافیایی، باعث سازگاری بیشتر عناصر اقلیمی آنها با بیوکلیمای درخت سیب شده است. بررسی مراحل فنولوژیکی و تعیین تقویم باغی درخت سیب دراستان کردستان نشان داد؛ زمان کاشت و جوانه زدن و زمان برداشت و رسیدن میوه در جنوب و غرب آن زودتر از سایر نواحی اتفاق می افتد. بدلیل مساعدت آب و هوایی بیشتر نواحی غربی و جنوبی با درخت سیبُ، می توان گفت بازدهی وکیفیت محصول در این نواحی بیشتر است. بنابراین به منظور توسعه کمی و کیفی بیشتر درخت سیب و بازدهی بهتر آن در نقش آفرینی بیشتر در شکوفایی و رونق اقتصادی محدوده ی مورد مطالعه، نیمه ی غربی و جنوبی استان ارجعیت دارند.
  13. ارزیابی تطبیق بیوکلیمای درخت بادام بر کلیمای استان همدان
    1399
    در این تحقیق به منظور تعیین تقویم باغی و تطبیق بیوکلیمای درخت بادام در استان همدان از داده های روزانه و ماهانه ایستگاه های سینوپتیک استان طی بازه زمانی 2019-1991 استفاده گردید. با تحلیل میانگین مقایسه ای داده های ایستگ ه ها و درخت بادام، میزان سازگاری زیست اقلیمی 5/88 درصد برای بادام در محدوده ی مورد مطالعه بدست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که همه ی ایستگاه های مورد مطالعه درصد سازگاری زیادی (بیشتر از 86 درصد) با شرایط زیست اقلیمی درخت بادام دارند. بیشترین درصد سازگاری در ایستگاه تویسرکان با مقدار 5/90 درصد و کمترین مقدار سازگاری در ایستگاه همدان با مقدار 8/86 درصد و میانگین سازگاری اقلیمی بادام در محدوه ی مورد مطالعه 5/88 درصد بدست آمد که نشان دهنده ی تناسب بیشتر شرایط بیوکلیمای درخت بادام با شرایط اقلیمی ایستگاه های مورد مطالعه می باشد. بررسی مراحل فنولوژیکی درخت بادام در استان همدان نشان داد که ایستگاه هایی که از ارتفاع و عرض جغرافیایی بالاتری برخوردارند فعالیت فنولوژیکی آنها دیرتر آغاز می شود. مانند ایستگاه همدان که زمان کاشت بادام در آن 23 اسفند ماه می باشد و در سایر ایستگاه های مورد مطالعه زودتر میسر می شود. اما در ایستگاه های جنوبی زمان جوانه زنی زودتر اتفاق می افتد مانند ایستگاه نهاوند که تاریخ کاشت در نهم اسفند و جوانه زنی بادام در 29 فروردین شروع می شود. حال آنکه در سایر ایستگاه ها این مرحله از رشد بادام در اوایل هفته ی دوم اردیبهشت پدیدار می شود. برای ارزیابی همبستگی بین متغیرهای اقلیمی درخت بادام و متغیرهای اقلیمی ایستگاه های مورد مطالعه از روش همبستگی پیرسون استفاده گردید و به منظور بیان رابطه متغیرها از ضریب همبستگی کندال و اسپیرمن بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان داد: میزان همبستگی بین متغیرها در تمام ایستگاه ها بیش از 96/0 است. معناداری تحلیل روابط متغیرها در سطح 01/ در حد مطلوب بدست آمد. نتایج کلی تحقیق گویای این واقعیت است که شرایط زیست اقلیمی بادام بر کلیمای نواحی استان همدان همپوشانی مطلوبی دارد. نکته ی قابل توجه اینکه نیمه ی غربی و جنوبی استان همدان، با بوم اقلیم درخت بادام سازگاری و انطباق بیشتری دارند.
  14. عنوان: تعیین تقویم زراعی درختان میوه (هلو و زرد الو) در استان کردستان
    1398
    در این تحقیق به منظور تعیین تطبیق بیوکلیمای درختان هلو و زردآلو دراستان کردستان از داده های روزانه و ماهانه ایستگاه های سینوپتیک استان کردستان طی بازه زمانی 2015-1980، استفاده گردید. برای رسیدن به هدف تحقیق پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، دمای خشکُ، بارش، رطوبت نسبی، ساعت آفتابی، واحد سرمایشی، واحد گرمایشی، درجه روز و صفر بیولوژیک مورد بهره برداری قرار گرفتند. سپس به کمک آزمون پیرسون، نرخ همبستگی پارامترهای زیست اقلیمی درختان هلو و زردآلو با شاخص های اقلیمی ایستگاه ها محاسبه گردید که گویای همبستگی بالای آنها ( حدود 97/0 برای هلو و 91/0 برای زردآلو )در محدوده ی مورد مطالعه بود. با توجه به میانگین دمای خشک ایستگاه های مورد مطالعه، صفربیولوژیک و درجه روز درختان هلو و زردآلو، مراحل فنولوژیکی هر گیاه درهرایستگاه تعیین گردید. به طورکلی بررسی متوسط درصد فراوانی سازگاری پارامترهای زیست اقلیمی هلو و اقلیمی ایستگاهها نشان داد، اغلب پارامترها از سازگاری مطلوبی برخوردار می باشند و دراغلب ایستگاه ها عناصر واحد سرمایشی، دمای خشک و بارش از سازگاری کمتری با پارامترهای گیاه هلو برخوردار بودند. ایستگاه هایی که در نیمه ی غربی قرار دارند کمترین سازگاری آنها مربوط به عناصر واحد سرمایشی و بارش است اما در سایر ایستگاه ها بویژه ایستگاه های شمالی و شمال شرقی واحد سرمایشی و دمای حداکثر، سازگاری کمتری را نشان داند و پراکندگی سازگاری کمتر عناصر هواشناسی درسطح استان کردستان درنواحی غربی آشکار گردید. به طورکلی بررسی متوسط درصد فراوانی سازگاری پارامترهای زیست اقلیمی زردآلو و پارامترهای اقلیمی ایستگاهها نشان داد، اغلب پارامترها از سازگاری مطلوبی برخوردار می باشند و دراغلب ایستگاه ها عناصر واحد سرمایشی و دمای خشک از سازگاری کمتری با پارامترهای گیاه زردآلو برخوردار بودند. پراکندگی سازگاری کمتر عناصر هواشناسی در سطح استان کردستان در نواحی غربی آشکار گردید. بررسی نقشه ی سازگاری اقلیمی درخت هلو در محدوده ی مورد مطالعه، سازگاری اقلیمی درخت هلو را در تمام ایستگاه ها، بیش از76 درصد نشان داد و بیشترین سازگاری اقلیمی هلو در نواحی جنوبی، شرقی، شمالی و شمال شرقی استان مشاهده گردید. شرایط مطلوب دمایی و رطوبتی ایستگاه های مربوطه به لحاظ موقعیت و عرض جغرافیایی، باعث انطباق بیشتر پارامترهای اقلیمی آنها با بیوکلیمای هلو شده است. در این میان نواحی غربی، میزان سازگاری اقلیمی آنها با پارامترهای اقلیمی درخت هلو کمتر است و درصورت کاشت این محصول، بازدهی و باردهی آن کمتر از نواحی دیگر می باشد. نتایج واکاوی نقشه ی سازگاری اقلیمی درخت زردآلو در محدوده ی مورد مطالعه، سازگاری اقلیمی درخت زردآلو را درتمام ایستگاه ها بیش از76 درصد نشان داد و بیشترین سازگاری اقلیمی زردآلو درجنوب و نیمه ی شرقی استان مشاهده شد. این عامل ناشی از شرایط مطلوب دمایی و رطوبتی ایستگاه های مربوطه است که به لحاظ موقعیت و عرض جغرافیایی، انطباق پارامترهای اقلیمی آنها با بیوکلیمای زردآلو بیشتر است. در این میان نواحی غربی استان، میزان سازگاری اقلیمی آنها با پارامترهای اقلیمی درخت زردآلو کمتر است. بنابراین به منظور توسعه کمی و کیفی بیشتر درخت زردآلو و بازدهی بهتر آن در نقش آفرینی بیشتر در شکوفایی و رونق اقتصادی محدوده ی مورد مطالعه، نیمه ی شرقی و شمالی استان ارجعیت دارند کلیدواژه ها: بیوکلیما، درخت هلو، درخت زردآلو، مراحل فنولوژیکی، استان کردستان
  15. ارزیابی تغییرات دمای اعماق خاک در سطح ایران
    1398
    چکیده دمای خاک یکی از پارامترهای مهم در مطالعات هیدرولوژی، هواشناسی کشاورزی و اقلیم شناسی می باشد. در این پژوهش تغییرات دمای خاک ایران تا عمق یک متری زمین با هدف شناسایی رفتار زمانی و مکانی دما در عمق های مختلف خاک در گستره ی ایران بررسی شده است. برای این کار داده های دمای خاک 150 ایستگاه هواشناسی ایران تحلیل شده است. بدین منظور داده های موجود کنترل کیفی شده و در ادامه تحلیل های آماری مقدماتی روی داده ها انجام شده است. میانگین بلندمدت روزانه و ماهانه از داده های دمای خاک در عمق های مختلف محاسبه شد و سپس تغییرات روزانه و ماهانه برای کل ایران مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ضریب تغییرات مکانی دمای سطح خاک و عمق های مختلف آن از 5 تا 100 سانتی متری بررسی شده است. به منظور بررسی دقیق تر رفتار زمانی و مکانی دمای سطح خاک و عمق های مختلف آن در ایران روند دمای خاک با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال و شیب خط سن بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در تمامی عمق های مورد مطالعه میانگین بلندمدت روزانه در ساعت 12:30 ظهر و 18:30 عصر بسیار به هم نزدیک هستند. میانگین دمای ساعت 6:30 صبح از عمق 5 تا 20 سانتی متری تفاوت قابل توجهی با دو دیدبانی دیگر دارد. همچنین رابطه ی مستقیم میان افزایش و کاهش دمای خاک در طول سال و ضریب تغییرات روزانه ی آن دیده می شود. نتایج حاصل از بررسی روند نشان داد که روند مثبت دما در دو فصل تابستان و زمستان در گستره ی ایران فراگیر بوده است. در فصل تابستان روندهای قوی با اطمینان 99 درصد غالبا در مناطق کوهستانی فراوانی بیشتری دارد در حالی که در فصل زمستان ایستگاه ها واقع در نیمه ی جنوبی ایران بیشترین روند مثبت دمای خاک را در عمق های مختلف تجربه کرده اند. نتایج بررسی شیب دما گویای این است که شیب های دمایی بالاتر از 1 درجه ی سلسیوس بیشتر در عمق های صفر تا 20 سانتی متری خاک دیده می شود. در فصل زمستان بیشترین مقادیر شیب دما در گستره ی ایستگاه های مورد مطالعه در ایران رخ داده است. این شرایط نشان دهنده ی افزایش دماهای کمینه ی سالانه است که در این فصل رخ می دهد و در حالت کلی تمایل دمای خاک ایران به سمت افزایش را در بلندمدت نشان می دهد. کلمات کلیدی: دمای خاک، تغییرات زمانی-مکانی، آزمون من-کندال، شیب سن، ایران
  16. واکاوی ارتباط بین تاوایی نسبی و دما بر روی ایران زمین
    1398
    رای انجام این پژوهش، از داده های تاوایی نسبی نسخه ی ERA-Interim پایگاه داده مرکز پیش بینی میان مدت جوی اروپایی(ECMWF) بر روی گستره ایران با تفکیک مکانی 125/0 درجه قوسی در ترازهای مختلف جو طی بازه زمانی 1/1/1979 تا 31/12/2013 استخراج شد. طی بازه زمانی یاد شده داده های روزانه یاخته ای دما با تفکیک مکانی 15× 15 کیلومتر پایگاه ملی اسفزاری نیز استفاده شد. ارتباط بین مقادیر دمای حداقل و حداکثر و میانگین با تاوایی نسبی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 90 درصد بهره گرفته شد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار مت لب و برای ترسیم نقشه های مورد نظر از نرم افزار سرفر(surfer) بهره گرفته شد.
  17. ارزیابی ریسک وقوع بارش های حدی در غرب ایران
    1397
    وقوع بارش های حدی به ویژه در مقیاس های زمانی کوتاه باعث خسارات سنگینی به جوامع انسانی و مناطق پرجمعیت شهری و اکوسیستم های طبیعی می شود و مطالعه و شناسایی دقیق آنها از جنبه های مختلف کشاورزی و منابع طبیعی، هواشناسی و هیدرولوژی، مهندسی و محیط زیست لازم و ضروری است. شدت آسیب پذیری در برابر بارش های حدی در مناطق مختلف یکسان نبوده و لازم است خطرپذیری و ریسک وقوع چنین بارش های خطرآفرینی در مناطق با شرایط اقلیمی مختلف مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی ریسک وقوع بارش های حدی در مقیاس های زمانی مختلف 6، 12 و 24 ساعته برای غرب ایران که از تنوع اقلیمی و توپوگرافی چشمگیری برخوردار است می باشد. برای انجام این تحقیق تعداد 27 ایستگاه سینوپتیک واقع در 5 استان کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام و لرستان انتخاب شدند و مقادیر حداکثر سالانه بارش های حدی در سه مقیاس زمانی 6، 12 و 24 ساعته در یک بازه زمانی 25 ساله (2016-1992) استخراج شدند و با برازش توزیع های آماری مختلف بر هر کدام از این سری ها و با بکارگیری آزمون کای اسکوئر، برازیده ترین توزیع های آماری شناسایی شدند و از این توزیع های آماری شناسایی شده جهت تحلیل های احتمالاتی استفاده شد. جهت تعریف بارش های حدی سیل آسا در مقیاس های 6، 12 و 24 ساعته، به ترتیب از آستانه های 30، 40 و 50 میلی متر استفاده شد و پس از محاسبه ریسک وقوع بارش های حدی سیل آسای مذکور در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه، اقدام به پهنه بندی ریسک وقوع بارش های حدی سیل آسا در کل منطقه با بکارگیری مدل های رگرسیون خطی چندگانه بین مقادیر ریسک و ویژگی های جغرافیایی (طول جغرافیایی، عرض جغرافیایی و ارتفاع) گردید. به جهت افزایش دقت مدل ها در برخی موارد از متغیر کمکی میانگین درازمدت تعداد روزهای با بارش بیش از 1 میلی متر در سال نیز در ساختار مدل های رگرسیونی استفاده شد و جهت دستیابی به دقت بالاتر مدل های رگرسیونی، منطقه مورد مطالعه به سه منطقه مجزا تفکیک شد. نتایج نشان داد که از بین توزیع های آماری مختلف برازش داده شده به سری های زمانی بارش های حدی 6، 12 و 24 ساعته در منطقه مورد مطالعه، سه توزیع لوگ لجستیک، پیرسون و گاما بعنوان مناسب ترین توزیع های قابل برازش شناسایی شدند. به لحاظ دقت مدل های رگرسیون خطی چندگانه، نتایج حاکی از دقت بالای ا
  18. واکاوی ارتباط تاوایی نسبی و بارش بر روی ایران زمین
    1396
    بارش یک عنصر مهم از منابع آبی در تمام نقاط جهان ازجمله اقلیم های خشک و نیمه خشک می باشد. رخنمود و توزیع بارش در طول زمان تابعی از الگوهای جوی مختلفی است که شناخت نقش عوامل موثر در رخنمود آن امر پیش بینی این سنجه جوی را تسهیل می کند. برای انجام این پژوهش، از داده های تاوایی نسبی نسخه ی ERA-Interim پایگاه داده مرکز پیش بینی میان مدت جوی اروپایی(ECMWF) بر روی گستره ایران با تفکیک مکانی 125/0 درجه قوسی در ترازهای مختلف جو طی بازه زمانی 1/1/1979 تا 31/12/2013 استخراج شد. طی بازه زمانی یاد شده داده های روزانه یاخته ای بارش با تفکیک مکانی 15× 15 کیلومتر پایگاه ملی اسفزاری نیز استفاده شد. ارتباط بین مقادیر بارش دریافتی و روزهای بارانی با تاوایی نسبی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در سطح اطمینان 90 درصد بهره گرفته شد. برای تعیین روزهای بارانی از آستانه 1/0 میلی متر استفاده شد و همچنین جهت تعیین روزهای همراه با بارش سنگین از آستانه صدکی 90 ام بهره بردیم. به کمک روش ناپارامتریک من کندال اصلاح شده، معناداری روند تاوایی نسبی در ترازهای مختلف جوی برای ماه های مختلف سال در سطح اطمینان 90 درصد مورد آزمون قرار گرفت. از تخمینگر شیب سن برای برآورد نرخ وردایی کمک گرفته شد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار مت لب و برای ترسیم نقشه های مورد نظر از نرم افزار سرفر(surfer) بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین نرخ تاوایی نسبی و مقدار بارش دریافتی بر روی گستره ایران زمین در سطح اطمینان 90 درصد دیده می شود. در بین ترازهای مورد واکاوی، بیشترین ارتباط به ترتیب مربوط به دو تراز 500 و 600 هکتوپاسکال است. ازلحاظ زمانی نیز گستره و نرخ ارتباط تاوایی نسبی و بارش، در تمام ترازهای واکاوی شده، در فصل پاییز بیشینه است. ازلحاظ مکانی نیز بیشترین نرخ ارتباط تاوایی نسبی و بارش دریافتی بر روی مناطق نیمه شرقی مشاهده شد. نتایج حاصل از واکاوی ارتباط تاوایی نسبی و روزهای همراه با بارش سنگین نیز نشان داد که گستره و نرخ ارتباط در تراز 600 هکتوپاسکال به مراتب بیشتر از تراز 500 هکتوپاسکال است. ارتباط سری های زمانی تاوایی نسبی با بارش ماهانه و روزهای بارانی نیز در تراز 600 هکتوپاسکال به مراتب بیشتر از ترازهای دیگر است. در تراز 600 هکتوپاسکال ارتباط بین تاوایی نسبی و مقدار بارش دریافتی در مقیاس ما
  19. ارزیابی همبستگی داده های عمق نوری آئروسل ایستگاه زمینی با داده های عمق نوری سنجنده یMODIS در شهر سنندج
    1395
    در این عصرشگفت انگیز دانش و اطلاعات، با عمومیت یافتن سریع دسترسی به تکنولوژی و اطلاعات ارسالی ماهواره های ناظر بر وضعیت کره زمین و سامانه های ثبت این اطلاعات، دیگر نیازی به هزینه-کردهای بالا جهت جمع آوری داده های مختلف از نقاط دور و نزدیک و صعب العبور مشاهده نمی-شود. طی سالیان اخیر موج استفاده و بهره گیری از سیستمهای نظارت و کنترل از دور در سرتاسر جهان فراگیر شده است. لذا در این تحقیق، امکان استفاده از داده های ماهواره ای در زمینه اندازه-گیری گردوغبار در نقاط مختلف استان کردستان و نیز بررسی پوشش کامل داده های ناقص (پیش بینی داده ها) مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، ابتدا داده ای از تولیدات ماهواره ای عمق نوری AOD (ذرات PM10 ) سنجنده ی مودیس متناظر با داده های PM10 زمینی تهیه شده از ایستگاه زمینی پایش آلودگی اداره کل حفاظت محیط زیست استان کردستان واقع در شهر سنندج تهیه گردید. پس از آن، میزان ضریب همبستگی دو سری داده محاسبه و نیز محصولات PM10 حاصل، با استفاده از روش حداکثر برآورد احتمال و نیز استفاده از وزن به دست آمده از ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) در مدل های رگرسیون و شبکه ی عصبی و آریما برای پیش-بینی داده های PM10 سنجنده مودیس با دقت بالا ترکیب شدند. درنهایت، روش مقایسه ی منفرد بین مدل ها، جهت شناسایی مدل دقیقتر در پیش بینی داده های PM10 حاصل از سنجنده ی مودیس، استفاده شد. در مدل رگرسیون ضریب همبستگی R برابر است با 46% و RMSE برابر با 071834317/0 و MAE برابر با 00516/0 و در مدل شبکه عصبی ضریب همبستگی R در مرحله-ی آموزش برابر با 52% و در مرحله آزمون برابر با 53% و RMSE برابر با 618513/1 و MAE برابر با 619586/2 است. نتایج مدل آریما با R برابر با 46% و 06/0MAE= و 6897/0 RMSE= بیان-کننده ی این است که این مدل نیز مدل مناسبی برای پیش بینی داده ها است. با توجه به محاسبات انجام شده در این تحقیق، مدل شبکه عصبی، دارای دقت بیشتری جهت ارزیابی میزان همبستگی داده ها تشخیص داده شد. نتایج مدل آریما نشان داد که برای پیش بینی داده های وابسته، مناسب می باشد. افرادی که قصد تحقیق در این مورد را دارند می توانند با در نظر گرفتن تمام شرایط و محدودیت ها جهت بررسی وضعیت نواحی مختلف استان از نظر مقدار گردوغبار به جای مراجعه به نقاط مختلف و صعب العبور و نصب تجهیزات گرانقیمت اندازه گیری گ
  20. ارزیابی مدت، زمان و مقدار بارش در استان کردستان
    1394
    بدون شک بارش یکی از سنجه های مهم جوی است که رفتار آشوبمندی را در زمان و مکان از خود نشان می دهد. هدف از انجام این پژوهش واکاوی وردایی مقدار، دوام و زمان رخداد بارش در استان کردستان است. برای انجام آن داده های روزانه ی بارش ایستگاههای همدید استان کردستان طی بازه ی زمانی1/1/1989 تا 31/12/2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. یک پایگاه داده در ابعاد 8*9526 ایجاد شد که بر روی سطرها زمان(9526روز) و بر روی ستون ها ی آن میزان بارش روزانه ی ثبت شده بر روی ایستگاه های همدید استان کردستان قرار گرفت. ابتدا همگنی و ناهمگنی داده های ماهانه ی بارش به کمک دو آزمون انحرافات تجعی و آزمون بیشینه ی ورسلی مورد آزمون قرار گرفت. سپس معناداری روند به کمک آزمون ناپارامتریک من کندال در سه سطوح اطمینان 90، 95 و 99 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت. برای برآورد شیب از تخمینگر شیب سن بهره گرفته شد. سال جهش در سری زمانی مقادیر ماهانه ی بارش به کمک دو آزمون همگنی یاد شده نیز شناسایی شد و معناداری تفاوت در میانگین سری زمانی قبل و بعد از سال جهش به کمک آزمون من ویتنی ارزیابی شد. لازم به ذکر است که برای محاسبه ی تداوم بارش، روز بارشی روزی در نظر گرفته شد که 5/0 میلی متر و بیشتر در یک روز بارش ثبت شده باشد. برای آنکه وردایی زمانی و رژیم بارش را بسنجیم از نمایه ی نسبت بارش دریافتی ماهانه بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که مقادیر بارش دریافتی طی ماههای مختلف سال در ایستگاههای همدید استان کردستان ایستا و مانا نیست. بنابراین می توان تحلیل روند را بر روی سری زمانی مقادیر بارش انجام داد. برازش آزمون ناپارامتریک من کندال بر روی سری زمانی کلی بارش استان نشان داد که مقدار بارش دریافتی استان کردستان طی دوره ی مورد مطالعه وردایی معناداری را به لحاظ آماری از خود نشان می دهد. نوع روند و نرخ تغییرات در ماههای مختلف سال یک اندازه و همسان نیست. در ماههای پربارش استان، مقادیر بارش دریافتی روند نزولی و معناداری را از خود نشان می دهند درحالیکه در ماههای کمبارش و خشک مقدار دریافتی بارش استان کردستان روند مثبت و افزایشی را نشان می دهند. نرخ کاهشی مقدار بارش دریافتی ماه مارس و نرخ افزایشی ماه اوت به نسبت سایر ماههای دیگر سال بیشینه است. بطور کلی یافته های حاصل از برازش آزمون ناپارامتریک من کندال بر روی سری زمانی تداوم و ماندگا
  21. اقلیم گردشگری با استفاده از شاخص های آسایش اقلیمی(شمال غرب کرمانشاه)
    1394
    هوا و اقلیم مهم ترین عوامل کنترل کننده فعالیت های روزانه و طولانی مدت زندگی ما هستند که می-توانند آسایش و سلامتی انسان را نیز تحت تاثیر قرار دهند. در این تحقیق، ویژگی های اقلیمی شمال غرب استان کرمانشاه (اورامانات)، در ارتباط با اقلیم گردشگری بررسی شده است. داده های آماری چهار ایستگاه سینوپتیک روانسر، جوانرود، پاوه و تازه آباد برای انجام تحقیق انتخاب شده است. دوره ی آماری مورد استفاده دراین تحقیق برای ایستگاه های مورد مطالعه متفاوت بوده است. روانسر و جوانرود با 25سال دوره ی آماری از 1988 تا 2012 طولانی ترین و پاوه با 15 سال از2000 تا 2014 کوتاه ترین دوره ی آماری را داشته است. برای تعیین وضعیت آسایش حرارتی از میانگین روزانه پارامترهای جوی شامل: دمای خشک، رطوبت نسبی، میزان ابرناکی و سرعت باد استفاده گردید. از مدل RayMan برای محاسبه شاخص های دمای موثر استاندارد (SET)، دمای معادل فیزیولوژیک (PET) و میانگین آرای پیش بینی شده (PMV) استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که در اورامانات شرایط اقلیمی سرد و متمایل به سرد در طول سال غالب بوده و آسایش اقلیمی در حدود 14 درصد می باشد. به عبارتی بر اساس شاخص دمای موثر استاندارد(SET) تعداد روزهای دارای آسایش حرارتی 52 روز ، 58 روز نزدیک به آسایش حرارتی و 255 روز فاقد آسایش حرارتی است. شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) نشان داد که 49روز آسایش حرارتی ، 91 روز نزدیک به آسایش حرارتی و 225 روز فاقد آسایش حرارتی است. شاخص میانگین آرای پیش بینی شده (PMV) نشان می دهد که 48روز آسایش حرارتی ، 90 روز نزدیک به آسایش حرارتی و227 روز فاقد آسایش حرارتی می باشد. از نظر توزیع زمانی آسایش حرارتی از خرداد تا مهر بوده که بیشترین میزان آن در فصل تابستان می باشد.
  22. بررسی مقدار، تداوم و زمان بارش درایستگاه ایلام‍‍
    1393
    بدون شک بارش یکی از سنجه های مهم جوی است که رفتار آشوبمندی را در زمان و مکان از خود نشان می دهد. هدف از انجام این پژوهش واکاوی وردایی مقدار، دوام و زمان رخداد بارش در ایلام است. برای انجام آن داده های روزانه ی بارش ایستگاه همدید ایلام طی بازه ی زمانی 1/3/1365 تا 31/6/1391 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. یک پایگاه داده در ابعاد 7×9620 ایجاد شد که بر روی سطرها زمان(9620روز) و بر روی ستون هفتم آن میزان بارش روزانه ی ثبت شده بر روی ایستگاه همدید ایلام قرار گرفت. ابتدا همگنی و ناهمگنی داده های ماهانه ی بارش به کمک دو آزمون انحرافات تجعی و آزمون بیشینه ی ورسلی مورد آزمون قرار گرفت. سپس معناداری روند به کمک آزمون ناپارامتریک من کندال در سه سطوج اطمینان 90، 95 و 99 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت. برای برآورد شیب از تخمینگر شیب سن بهره گرفته شد. سال جهش در سری زمانی مقادیر ماهانه ی بارش به کمک دو آزمون همگنی یاد شده نیز شناسایی شد و معناداری تفاوت در میانگین سری زمانی قبل و بعد از سال جهش به کمک آزمون من ویتنی ارزیابی شد. لازم به ذکر است که برای محاسبه ی تداوم بارش، روز بارشی روزی در نظر گرفته شد که 5/0 میلی متر و بیشتر در یک روز بارش ثبت شده باشد. برای آنکه وردایی زمانی و رژیم بارش را بسنجیم از نمایه ی نسبت بارش دریافتی ماهانه بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که مقادیر بارش دریافتی طی ماههای مختلف سال در ایستگاه همدید ایلام ایستا و مانا نیست. بنابراین می توان تحلیل روند را بر روی سری زمانی مقادیر بارش انجام داد. برازش آزمون ناپارامتریک من کندال بر روی سری زمانی کلی بارش ایلام نشان داد که مقدار بارش دریافتی ایلام طی دوره ی مورد مطالعه وردایی معناداری را به لحاظ آماری از خود نشان می دهد. نوع روند و نرخ تغییرات در ماههای مختلف سال یک اندازه و همسان نیست. در ماههای پربارش ایلام، مقادیر بارش دریافتی روند نزولی و معناداری را از خود نشان می دهند درحالیکه در ماههای کمبارش و خشک مقدار دریافتی بارش ایلام روند مثبت و افزایشی را نشان می دهند. نرخ کاهشی مقدار بارش دریافتی ماه اسفند به نسبت سایر ماههای دیگر سال بیشینه است. روند سری زمانی مجموع بارش دریافتی سالانه ی ایلام نشان داد که بطور متوسط هر ساله 57/12 میلی متر از میزان بارش دریافتی سالانه کاسته شده است. کاهش این مقدار بارش در سطح اطمی
  23. مطالعه ی اقلیمی و پهنه بندی پتانسیل انرژی خورشیدی براساس ضرایب آنگستروم (مطالعه ی موردی استان کرمانشاه )
    1393
    چکیده دراین تحقیق به منظورتعیین مقدارتابش خورشیدی سطح و پهنه بندی آن داده های روزانه تابش و ساعات آفتابی ایستگاه های سینوپتیک استان کرمانشاه(اسلام آبادغرب، سرپل ذهاب،روانسر،کرمانشاه،کنگاور) در دوره آماری (2012-2009)،مورد بررسی قرار گرفت. برای برآورد تابش سطح مدل آنگستروم بکار رفت. ترسیم نقشه پهنه بندی نواحی تابشی به روش وزن دهی معکوس فاصله به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت ونقاط نزدیک به هم در یک پهنه ی تابشی قرار گرفتند.داده های روزانه تابش و ساعات آفتابی به صورت میانگین ماهانه ،فصلی و سالانه در نرم افزار اکسل محاسبه گردید.به کمک نرم افزار اس پی اس اس ازهمبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج احراز شده همبستگی قوی و مثبت پارامترهای مورد مطالعه ایستگاه ها در سطح 95درصد نشان داد...ضرایب آنگستروم به دست آمده در هر ایستگاه به اقلیم ، نوع پوشش و موقعیت جغرافیای منطقه بستگی دارد . نتایج تحقیق نشان می دهد تخمین تابش با مدل تجربی آنگستروم در مقایسه با داده های پایه از دقت قابل توجهی برخوردار می باشد .با توجه به جداول ،نمودارها و نقشه های پهنه بندی تابش سطح استنباط می شود که ایستگاه های شرقی، مرکزی و جنوبی ازمقادیر تابش سطح بالاتری در طول ماه،فصل و سال برخوردارند. عواملی مانند دامنه های آفتابگیر،زمین های پست و هموار و زاویه تابش عمودی نقش عمده را داشته اند .وسعت تابش سطح به دلیل افزایش مدت و زاویه تابش ازژانویه تا اکتبر روند افزایشی در منطقه نشان داد.تفاوت تابش در اعتدالین و انقلابین در سطح منطقه از توازن بیشتری بر خوردار می باشد. این امر نشانگر تعادل،تمایل و تعامد بیشتر در زاویه تابش خورشید است.باتوجه به جهت تابش در نیمه سرد سال که جنوب شرقی است و امتداد رشته کوه زاگرس (شمال غربی-جنوب شرقی)قسمت های شرقی و جنوب شرقی در معرض تابش بیشتر قرار داشته و از تابش سطح بیشتر برخوردارشده اند.ارزیابی نقشه های تابش سطح در ماه های ژوئن و جولای تابش سطح مشابه وهمگن تر ذر ایستگاه ها مشخص می کند اما در ماه جولای شدت تابش در بخش مرکزی به دلیل زمین های پست و هموار و ارتفاع زیادتر خورشید بیش از نواحی دیگر است.با توجه به روند کاهش زاویه تابش و جابه جایی ظاهری خورشید به عرض های پایین تر نقشه تابش سطحی در ماه دسامبر نمرکز بیشتر تابش در قسمت جنوب شرقی را نشان می دهد و تابش سطح در سایر نواحی کاهش
  24. تطبیق بیوکلیمای درختان میوه (بادام، پسته، زردآلو، هلو، انگور و سیب) در استان کرمانشاه
    1393
    چکیده آب و هوا یکی از مهم ترین عوامل موثر در فعالیت های انسان و به ویژه در بخش کشاورزی است. این تحقیق به منظور ارزیابی تطبیق بیوکلیمای گیاهان باغی (بادام، پسته، زردآلو، هلو، انگور و سیب) با شرایط اقلیمی استان کرمانشاه صورت گرفته است. در انجام این تحقیق از پارامترهای اقلیمی روزانه،ماهانه و سالانه پنج ایستگاه سینوپتیک در استان کرمانشاه طی دوره آماری (2010-1980) استفاده شده است. سنجه های مورد مطالعه عبارتند از: دمای روزانه، سرعت و جهت باد، رطوبت نسبی، دمای مطلوب، دمای حداکثر، دمای حداقل، تبخیر، بارش و ساعات آفتابی. ترسیم نمودارها و جداول از نرو افزار اکسل و محاسبات آماری به کمک نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت.جهت پهنه بندی اقلیمی محدوده مورد مطالعه از نرم افزار سورفر استفاده گردید.از دو روش مقابسه ای و همبستگی رگرسیون برای انطباق داده های گیاهان و ایستگاه ها به منظور بوم شناسی بهره گیری به عمل آمد. تایج به دست آمده از محاسبه تبخیر و تعرق به روش «ترنت وایت» بیانگر این است که میزان تبخیر و تعرق پتانسیل، بسیار بیشتر از میزان بارش های دریافتی در شهرستان های مورد مطالعه است. با توجه به افزایش دما در فصل بهار و کاهش بارش باران در ماه های ذکر شده بایست کمبود بارش ها برای زراعت و باغبانی از طریق آبیاری جبران شود. به دلیل فقدان داده های بیوکلیمای گیاه پسته جهت امکان سنجی کشت این گیاه در استان، داده ها و شرایط آب و هوایی ایستگاه رفسنجان به عنوان ایستگاه شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته است. به این منظورپارامترهای اقلیمی در شهرستان های کرمانشاه، روانسر، اسلام آبادغرب، کنگاور و سرپل زهاب بررسی شد و با رفسنجان مقایسه شد. و در محیط نرم افزار spss میزان همبستگی میانگین پارامترهای اقلیمی با پارامترهای بیوکلیمای گیاهان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی و سطح معنی داری نشانگر وجود رابطه معنی دار بین داده های ایستگاه ها با نیاز اقلیمی گیاه هان و تطبیق بیوکلیمای درختان مورد مطالعه بر کلیمای تمام ایستگاه ها می باشد. کلید واژه: بیوکلیمای گیاهان باغی ، کلیمای ایستگاه ،پارامترهای هواشناسی، استان کرمانشاه
  25. تحلیل میزان پرخاشگری بالقوه در نواحی اقلیمی استان کردستان
    1393
    هوا شناسی زیستی یکی از رشته های وابسته به دانش پزشکی و در برگیرنده چند رشته علمی است که تاثیر رویدادهای هواشناسی را بر زندگی بررسی می کند. از زمان باستان دانشمندان مشغول جمع آوری داده های مربوط به تاثیر آب و هوا و فصول بر انسان بوده اند. بسیاری پدیده های اقلیمی بطور مستقیم بر سلامت انسان موثرند، مانند گردباد، آتش سوزی جنگل ها، خشکسالی و سیل، برخی هم بطور غیر مستقیم با تامین شرایط شیوع بیماری بر سلامت و سطح بهداشت جوامع موثرند. اقلیم حتی بر رفتار انسان نیز تاثیر گذار است. از ایام قدیم دانشمندان جرم شناسی، جامعه شناسی و روانشناسان به تاثیر طبیعت و اوضاع مختلف آن بر وقوع جرم و میزان آن پرداخته اند. بقراط و منتسکیو از قدیمی ترین کسانی بودند که در خصوص آثار حرارت و برودت هوا بر ارتکاب جرم و رفتارهای پرخاشگرانه اظهار نظر کردند. مهمترین اهدافی که در این پژوهش دنبال می شوند، عبارتند از: شناخت نواحی اقلیمی استان کردستان و بررسی ارتباط میان نواحی اقلیمی استان و میزان پرخاشگری در آنها. از دید روانشناسی، پرخاشگری رفتاری است که هدف آن آسیب زدن به دیگران و یا خود با قصد و نیت آگاهانه است. ایده اصلی این پژوهش بررسی این نظریه است که آیا بین عوامل طبیعی و بویژه آب و هوا، با خلق و خو و میزان پرخاشگری افراد ارتباط وجود دارد؟ برای انجام این پژوهش در جهت پهنه بندی اقلیمی استان کردستان از داده های سطحی کلیه ایستگاه های همدید سازمان هواشناسی کشور، مستقر در استان کردستان و همچنین ایستگاه های اطراف استان از زمان تا تاسیس تا سال 2005 بهره گرفته شد (25 ایستگاه). با استفاده از این داده ها 2068 یاخته (به ابعاد تقریبی 7/3*7/3 کیلومتر مربع) در استان کردستان در هر روز به کمک میانیابی به روش کریجینگ برآورد گردید. با انجام تحلیل خوشه ای بر روی این داده ها دو پهنه اصلی اقلیمی در استان کردستان شناسایی شد. ناحیه گرم-مرطوب شامل شهرستان های بانه، مریوان، سروآباد، سنندج، کامیاران و ناحیه سرد-خشک، شامل شهرستان های سقز، دیواندره، بیجار، قروه و دهگلان می باشد. سپس در هر کدام از نواحی به تعداد نمونه های به دست آمده با استفاده از فرمول کوچران(768 نمونه) پرسش نامه باس و پری توزیع و جمع آوری شد. این پرسشنامه یک ابزار خود گزارشی است که شامل 29 عبارت و چهار زیر مقیاس است. در نهایت نتایج حاصل از پرسشنامه ها نیز در
  26. تحلیل همدید پدیده گرد و غبار در استان کردستان طی دوره آماری 1389-1384
    1393
    هدف از این تحقیق، شناسایی و طبقهبندی الگوهای همدید تراز 500 هکتوپاسکال روزهای 1384 میباشد. پس از اعمال شاخص - گردوغبار در استان کردستان طی دوره ی آماری سال های 1389 زمانی و مکانی، 21 روز گردوغباری در سطح منطقه استخراج گردید، سپس دادههای ارتفاعی تراز 500 0 درجهی طول شرقی به صورت - 10 درجهی عرض شمالی و 90 - هکتوپاسکال واقع در محدودهی بین 70 برای روزهای گردوغباری تنظیم شد. در ادامه، با استفاده از تکنیک آماری تحلیل S-mode یک ماتریس عاملی و خوشهبندی به روش وارد، الگوهای همدید خوشهبندی شدند و نهایتاً نقشه مرکب تراز بالا و پایین جو، مربوط به هر خوشه، تهیه و تحلیل همدید شد. نتایج تحقیق نشان داد که به هنگام وقوع گردوغبار، عمدتاً پنج الگوی همدید در قالب سه گروه عمده :تراف عمیق، سردچال جوی و فرود موج کوتاه حاکم بوده است. بررسی الگوهای گردشی سطح 500 هکتوپاسکال و تراز دریا نشان داد قرارگیری هسته کم فشار بر روی بیابا نهای عراق، سوریه و عربستان باعث ایجاد گردوغبار در منطقه مورد مطالعه می گردد. با استقرار محورهای فرود سطح بالا در مناطق گرم و خشک آفریقا، عربستان و عراق که منبع اصلی گرد و غبار هستند، شرایط گردوغباری در منطقه حادث می گردد. کلمات کلیدی : استان کردستان، الگوی همدید، تحلیل عاملی، خوشهبندی،گردوغبار
  27. تحلیل یخبندان در شمال غرب ایران
    1386
    در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر اثر یخبندان بر تولید گندم دمای حداقل روزانه 16 ایستگاه شمال غرب کشور در دوره آماری 2005- 1986 مورد ارزیابی قرار گرفت.براساس نتایج تحقیق مشخص گردیدشروع یخبندان در قسمت های شرقی شمال شرقی و جنوب غربی منطقه زودتر اتفاق می افتدو بیشترین شدت و فراوانی مربوط به این نواحی است.امادر ایستگاه های شمالی این پدیده با شدت کمتر و دیرتر رخ می دهد و خاتمه یخبندان نیز زودتر از قسمت های دیگر منطقه است.نتایج تحقیق نشان داد که اگرچه یخبندان بر میزان تولید گندم موثر است اما این تاثیر در منطقه مورد مطالعه به حدی نیست که سبب کاهش بازدهی تولید گندم شود.